انگيزهخواني جمعي
عباس عبدي
آقا محمد كوكب در نقد يادداشت بنده تحت عنوان «كليد معماي پوشش» مطلب كوتاهي را مرقوم فرمودهاند كه در روزنامه اعتماد 27/2/1402 منتشر شد. طبعا خوانندگان محترم آن را ميخوانند و داوري ميكنند ولي از باب احترام به ناقد، چند كلمهاي هم تقديم ميكنم. ايشان يادداشت بنده را متضمن آن دانسته كه به جاي نقد انديشه، انگيزه خواني كردهام و انگيزه مخالفت با اين نوع پوشش را سياسي دانستهام. در هر دو مورد توضيح كوتاهي ميدهم. درباره نقد انديشه، طبعا جايش در اين يادداشت نبوده و ميتوان به يادداشتهاي ديگرم در روزنامه اعتماد مراجعه كرد كه كم هم نيست و قرار نيست كه در هر يادداشتي به اين مساله پرداخته شود. درباره انگيزه خواني بايد گفت كه هيچ كس نميتواند انگيزه فرد معيني را بخواند، حتي اگر همان فرد انگيزه خود را اعلام كند هم قابل قبول نيست، چراكه همه مدعياند براي خدا يا خدمت به مردم كار ميكنند، بنابراين انگيزهخواني نه ممكن است و نه مفيد. فراتر از سطح فردي و در سطح جمعي اين كار از طريق تحليل شدني است. در اين شيوه هيچ فرد خاصي به انگيزه معيني متهم نميشود، بلكه در مجموع و ميانگين آنها يك انگيزه منتسب ميشود حتي ممكن است خودشان هم آگاه به آن انگيزه نباشند و به نوعي انگيزهتراشي كنند. اين مساله در حركات جمعي كه واجد هيجانات و تنشهاست، برجستهتر است. مثلا كسي معترض وضعي ميشود، بيش از ديگران اعتراض ميكند، انگيزه او چيست؟ خدمت مردم، ارتقاي جايگاه اجتماعي يا حتي زد و بند پشت صحنه...؟ ما نميدانيم. ولي انگيزه جمع بزرگي كه اعتراض ميكنند، قابل شناخت است البته اين بدان معنا نيست كه همه آنها داراي انگيزه يكساني هستند، بلكه به معناي اكثريت است. بهعلاوه تحليل انگيزهخواني جمعي بايد مستدل باشد.
در يادداشت بنده دلايل اين را توضيح دادهام و شقوق گوناگون را رد كردهام ازجمله انگيزه شرعي و اخلاقي را با استدلال رد كردهام و تنها موردي كه مانده همان وجه سياسي است. براي نقد آن بايد جزييات اين استدلال را رد كرد نه اينكه گفت فلان فرد انگيزه سياسي ندارد و فقط شرعي است.
در ضمن عدم برخورد با بيحجابي هم به منزله تاييد آن از سوي شما يا هيچ كس ديگري نيست، بنابراين عدم برخورد با شرابخواري هم در كشورهاي ديگر هم به منزله تاييد شرب خمر نيست. اين نشان ميدهد كه متن يادداشت بنده با دقت كافي خوانده نشده است. عدم برخورد با هيچ فعلي نشانه تاييد آن نيست. اين برداشت ناشي از ذهنيتي است كه گمان ميكند اگر برخورد نكند نشانه تاييد است. اين ذهنيت غلط است. برخورد با رفتار مردم نيازمند منطقي فراتر از تاييد و رد آن است.
اميدوارم اين توضيح كوتاه كافي باشد.