• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5500 -
  • ۱۴۰۲ سه شنبه ۱۶ خرداد

گفت‌وگو با شيرين ميرجمالي درباره نمايشگاه چيدمان‌هايش / «صفاي بي‌خبران»

دستان هنرمند قوي‌ترين نرم‌افزار است

كاركرد مفهومي و ريشه فرهنگي و تاريخي دوخت و دوز را مد نظر داشتم

مريم آموسا

شيرين ميرجمالي متولد ۱۳۶۲ تهران و عضو انجمن هنرمندان نقاش ايران است. او دانش‌آموخته كارداني گرافيك، كارشناسي نقاشي و كارشناسي ارشد نقاشي است. او بيش از ۱۵ سال است كه به كار نقاشي مشغول است و آثارش تاكنون در بيش از ۳۰ نمايشگاه گروهي در داخل و خارج از كشور به نمايش گذاشته شده. اين نخستين‌بار است كه او مجموعه‌اي از چيدمان‌هايش را كه با پارچه و نخ و چاپ اجرا مي‌كند در قالب نمايشگاهي با عنوان «صفاي بي‌خبران» در گالري والي به نمايش گذاشته.

او در اين چيدمان ۱۰ اثر را كه پارچه‌هاي حرير در ابعاد 60 سانتي‌متر در ۳ متر و ۲۵ سانتي‌متر در ۱ متر هستند را به شكل منحصر‌به فردي به نمايش گذاشته. فربود مرشدنيا در استيمنت اين نمايشگاه درباره فرآيند خلق آثار شيرين ميرجمالي نوشته است« فرآيند خلق آثار اخير شيرين ميرجمالي كه از ابزار غيرمعمول و البته بسيار شناخته شده رودوزي بر حرير ظريف شكل گرفته چيزي شبيه به كاشتن همان دانه تا رسيدن به گل بي‌خبري است. مفاهيم محكمي همچون رنج دانستن و آگاهي به درد جمعي، گويي با هر زنجيره بر اين سطحي كه از فرط شفافيت بر هيچ طعنه مي‌زنند تبخير و به زوال عقل و بي‌خبري تبديل مي‌شود كه اگرچه رنج دانستن و زوال آگاهي را به امري ذهني تبديل مي‌كند اما خيال رنج هنوز در هر گره و زنجيره آن بر دل بيننده نقش مي‌بندد.» با ميرجمالي به مناسبت برگزاري نمايشگاهي با عنوان «صفاي بي‌خبران» گفت‌وگو كرديم.

  در ابتداي امر خودتان را معرفي كنيد، كي و كجا و در چه بافت فرهنگي متولد شديد و از چه زماني به هنر علاقه‌مند شديد و چه عواملي موجب شدند كه از ميان هنرها به سراغ هنرهاي تجسمي برويد؟
من در سال 1362 در خانواده‌اي فرهنگي و هنري در تهران متولد شدم. در همان زمان‌ها خانواده ما اهميت زيادي به تئاتر و هنرهاي تجسمي مي‌دادند. مادرم نقاشي خوانده بودند و نقاشي و طراحي جز لاينفك زندگي من بود و هميشه مادرم مشغول نقاشي كردن بودند. 
در همان دوران كودكي با نقاشي آشنا شدم و همراه مادرم همواره به نمايشگاه‌هايي كه در گالري‌ها و موزه‌ها برگزار مي‌شد، مي‌رفتم. 
در همان دوران كودكي حس كردم كه طراحي و نقاشي به من آرامش عجيبي مي‌دهد و كاري است كه از پس آن مي‌توانم بربيايم.
  آيا پيش از ورود به دانشگاه آموزش نقاشي ديديد يا به صورت حرفه‌اي و آكادميك نقاشي را در دانشگاه دنبال كرديد و در اين مقطع تحصيلي بيشتر چه عوامل در شكل‌گيري تفكر نقاشانه شما نقش داشت؟
خير. پيش از ورود به دانشگاه هيچ آموزشي براي نقاشي نديدم ولي خود آموخته به علت علاقه زيادي كه داشتم نقاشي مي‌كردم و بعد از ورود به دانشگاه به‌طور خيلي جدي شروع به كار كردم. در دوران دبيرستان در رشته رياضي فيزيك تحصيل كردم اما در دانشگاه در رشته هنر كنكور دادم. در دانشگاه ابتدا كارگرداني گرافيك خواندم. در اين مقطع حس كردم كه من نمي‌توانم گرافيست شوم؛ دوباره كنكور دادم و كارشناسي نقاشي و سپس كارشناسي ارشد نقاشي قبول شدم. البته محيط آكادميك از نظر تئوري و كار عملي تاثير بسزايي در نوع نگاهم به پيرامون هنري گذاشت. من آدم تجربه‌گرايي هستم و از تجربه كردن نمي‌ترسم. من هميشه دلم مي‌خواهد آدم خلاقي باشم تا اينكه بخواهم تقليد كنم. براي من تكنيك و ابزار مهم نيستند و همواره در پي ايده‌هاي نو و خلاقانه هستم. براي همين همواره كارهاي هنرمندان جوان را دنبال مي‌كنم.
  با توجه به اينكه شما دانش‌آموخته گرافيك هم هستيد و در گرافيك بيش از نقاشي از امكانات نرم‌افزارهايي چون فتوشاپ استفاده مي‌كنند آيا براي اجراي ايده‌هاي‌تان از امكاناتي كه گرافيك پيش روي شما گذاشتند بهره برده‌ايد؟
خير. با توجه به اينكه گرافيك خوانده‌ام از نرم‌افزار هيچ‌وقت در كارهايم هيچ استفاده‌اي نكردم چرا كه معتقدم دستان هنرمند قوي‌ترين نرم‌افزار براي اجراي كار است.
  پيش‌تر كاركردن با متريال‌هايي چون نخ و پارچه در باور بسياري اين شائبه را به وجود مي‌آورد كه اثري كه با اين متريال و تكنيك‌هاي دوخت خلق مي‌شود در حيطه صنايع دستي قرار مي‌گيرد اما امروزه با تغيير نگاه‌ها با آثار حتي غول‌پيكري در موزه‌هاي معتبر دنيا روبرو مي‌شويم كه با اين متريال و تكنيك‌هاي دوخت خلق شده‌اند شما براي خلق و اجراي ايده‌هاي‌تان از چه مسيري رفتيد كه آثارتان وجه صنايع دستي به خود نگيرند؟ 
مديوم دوخت از حساسيت‌هاي خاص خود برخوردار است كه براي انتقال حس هنرمند به مخاطب مي‌تواند گزينه مناسبي باشد. در دنياي امروز هنرهاي معاصر در اشكال و مضامين مختلفي ظهور كرده و تاثير خود را دارد كه برخي از آنها بسيار نوينند و رسانه دوخت و دوز از اين دسته‌اند. دوخت و دوز ريشه در فرهنگ و تاريخ بشري دارد كه جايگاه مفهومي و كاركرد رسانه آن بيشتر مورد توجه من واقع شده است. 
با توجه به قابليت‌هاي مختلف و انعطاف‌پذيري فرمي و محتوايي اين مديوم انرژي بهتري را به مخاطب عرضه مي‌كند. همچنين جايگاه و موقعيت زنانه آن بسيار پررنگ است. همين مضامين در كارها باعث مي‌شود نگاه جديدي را به اين مديوم بدهد و زبان شخصي را چاشني خود كند تا شايد ورود به دنياي معاصر را راحت‌تر كند.
  دلبستگي‌تان به پارچه و نخ از كجا مي‌آيد و قصد داريد در اين عرصه چه مسيري را پيش بگيريد؟
پارچه و نخ حس زنانه‌اي را منتقل مي‌كند كه برايم داراي جذابيت است و دوست دارم مسير هنري كه در اين عرصه سال‌هاست آغاز كرده‌ام را ادامه بدهم و هرگز دوست ندارم آثارم به سمتي بروند كه در حوزه صنايع دستي تعريف و بررسي شوند.
  با توجه به اينكه شما پيش‌تر آثار طراحي و نقاشي‌تان را در نمايشگاه‌هاي گروهي به نمايش گذاشتيد، چه عواملي موجب شد كه اولين نمايشگاه‌تان را به طراحي و نقاشي‌هاي‌تان كه در قالب چيدمان ارايه‌اش كرديد اختصاص دهيد؟
كارهاي طراحي و نقاشي كه با پارچه و نخ انجام مي‌دهم و به شكل چيدمان در نمايشگاه «صفاي بي‌خبران» در گالري والي ارايه شد؛ همه با هم شكل مي‌گيرند. پيش از اين در قالب پنج نمايشگاه گروهي مجموعه آثاري را كه با پارچه دوخت و چاپ خلق كرده‌ام به نمايش گذاشتم و در اين نمايشگاه تنها ارايه من با پارچه دوخت و چاپ نيست.
  كمي درباره روند خلق كارهاي‌تان بگوييد. آيا اتفاق‌هايي كه در بستر پارچه‌هاي‌تان رخ مي‌دهد پيش‌تر روي كاغذ اجرا كرده‌ايد و بعد روي كاغذ منتقل مي‌كنيد؟ يا نه همه‌چيز آني روي پارچه‌هاي‌تان اتفاق مي‌افتد؟
هيچ طراحي قبلي وجود ندارد. قبل از شروع كار بنا به شرايط روحي و ذهني‌ام جرقه كار در ذهنم زده مي‌شود و در حين انجام، تمام اتفاقات رخ مي‌دهد. اتمام كار زماني است كه رهايي اتفاق مي‌افتد. اين مجموعه در طول اجرا خلق شده است. اين مجموعه را در چهار سال اخير همزمان با طراحي‌ها و نقاشي‌هايم پيش برده‌ام.
  چرا در اين مجموعه فيگور‌ها را خلق كرديد؟ آيا اين فيگورها بودند كه در جهان ذهني شما سير مي‌كردند و بعد شما را واداشتند كه بستري از بي‌رنگي و پاكي را براي ‌زاده شدن و به بار نشستن‌شان  انتخاب  كنيد؟
تمام فيگورها داراي كالبد انساني و اكثرا بدون زبان جنسيتي هستند و از معاشرت و تامل نسبت به چيزهايي كه در زمان زيست من به‌طور عامدانه ‌زاده شده‌اند، به همان پاكي، در زمان تولد. من اين مجموعه را روي حرير كه نمادي از خلوص و صفا و سادگي است اجرا كرده‌ام و با اجراي اين مجموعه روي حرير خواسته‌ام نشان بدهم كه اين شخصيت‌ها كه فاقد جنسيت هستند، پشت و روشان با هم يكي است.
  حضور در كلاس‌هاي الهه مقدمي چه نقشي در شكل‌گيري ايده‌هاي شما داشت؟
بسيار قدردان استاد الهه مقدمي هستم به اين دليل كه ساليان سال در كنار ايشان آموختم و تكنيك چاپ را مديون حضور گرم‌شان هستم. 
  در اين مجموعه چه عواملي در انتخاب نوع ارايه آثارتان داشتند و چرا اين فرم‌ها را انتخاب كرديد؟ 
در واقع معتقدم ارايه و پرزنت كار به همان اندازه كه خود اثر اهميت دارد، مهم و پررنگ است چرا كه به نگاه مخاطب احترام مي‌گذارد.
  در دهه‌هاي اخير توجه به آثاري كه بيشتر با تكنيك‌هاي چاپ و پارچه و اصولا متريال پارچه خلق مي‌شوند بيشتر شده است. به نظر شما چه عواملي در شكل‌گيري اين رويداد نقش داشته‌اند؟
 جايگاه و موقعيت زنانه اين مديوم در دهه اخير مورد توجه فضاي هنري ملي بين‌المللي قرار گرفته است و اين رويكرد بسيار ارزشمند است. تصور من از آينده كاري كه با پارچه و نخ مي‌كنم بسيار روشن است.


  با توجه به قابليت‌هاي مختلف و انعطاف‌پذيري فرمي و محتوايي، اين مديوم انرژي بهتري را به مخاطب عرضه مي‌كند. همچنين جايگاه و موقعيت زنانه آن بسيار پررنگ است. همين مضامين در كارها نگاه جديدي به اين مديوم مي‌دهد و زبان شخصي را چاشني خود مي‌كند تا شايد ورود به دنياي معاصر را راحت‌تر كند
  من اين مجموعه را روي حرير كه نمادي از خلوص و صفا و سادگي است، اجرا كرده‌ام و با اجراي اين مجموعه روي حرير خواسته‌ام، نشان بدهم كه اين شخصيت‌ها كه فاقد جنسيت هستند، پشت و روشان با هم يكي است

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون