درنگي بر مجموعه «روياهاي قرنطينه» علي خسروي
تصوير گمشده امروز
شاهين تركمن
بيماري كرونا با تمام مصائب و مشكلاتش، براي هنرمندي چون علي خسروي ثمرات بسياري داشت؛ چون خانهنشيني و مقررات اقامت اجباري در منزل (قرنطينه)، او را به سمت كار كردن بيشتر و خلق نقاشيهاي جذابتر كشاند. زمانهاي طولاني ماندن در خانه، سبب شد علي خسروي آن چيزي را كه به عنوان روياي حضور و روياي زندگي در وجودش جاري شده بود، به تصوير كشد. اين در حقيقت همان تصوير گمشده جامعه امروز ماست. من حدود بيست سال است كه علي خسروي را ميشناسم و در شش، هفت سال گذشته، آشنايي من با او عميقتر و بيشتر شده است. او سابقه حضور در بازار نقاشي ايران را داشته است و جدا از آن، بخشهاي مهم ديگري نيز در سابقه هنري و فرهنگياش به چشم ميخورد. هنرمندي چند وجهي است؛ او يك گرافيست، عكاس، تصويرساز و نقاش است. طراحي روي جلد نشريه نگين در دهه پنجاه شمسي و طراحي پوسترهاي سينمايي همچون مسافران (بهرام بيضايي)، طلسم (داريوش فرهنگ) و طراحي روي جلد نشريه سروش در دهه ۶۰ و ۷۰ شمسي از آثار ماندگار اوست. لوگوي مجله سروش را نيز اين هنرمند طراحي كرده است. نشر نظر سال ۱۳۹۴ گزيده كارهايش را منتشر كرد. خسروي حدود هزار پرتره نيز از اهالي موسيقي به تصوير كشيده است كه در كتابي با نام «نقشي به ياد ...» توسط نشر ماهور منتشر شده است.
مجموعه «روياهاي قرنطينه»ي او، چند ويژگي مهم دارد. نخست آنكه تصويري از زندگي و از رويا به ما ميدهد و اين همان وجه جذاب و دلنشين زندگي است كه جامعه ما از آن دور شده. دوم، تصويري از زنان ايراني را در حالتها و وضعيتهاي مختلف به تصوير ميكشد. بانوي باوقار ايراني با اندامهاي كشيده و برافراشته كه به باور من يك وجه اسطورهاي به آنها داده است.
درباب سرچشمههاي اين آثار، ضرباهنگ كارها به گفته خودش تحتتاثير امپرسيونيستها است. اين تاثيرپذيري برخي جاها پررنگ است و برخي جاها نرمتر و شخصيتر شده و هويت خودش را يافته است. در حقيقت اگر ميبينيم امپرسيونيستها زندگي را در طبيعت ميديدند، خسروي زندگي امروز و جامعه و زنان را به عنوان نماد با الهام از سبك امپرسيونيستها روي بومهايش نقاشي ميكند. اگر آن موقع الهام از طبيعت بود، هم اينك نماد الهام، زنان هستند. اين پيكرهها بدون چهره و اكثرا در فضايي نامعين حضور دارند. به نظر ميرسد نقاش قصد داشته به مفهوم زن و موسيقي به صورت كلي بپردازد. در آثاري كه فيگورها در طبيعت جا داده شدهاند منظرهها امپرسيونيستي رنگگذاري شده و منحنيهاي نرم و دايرهاي شكل با فرم كشيده اندامها تناسب دارد و در اكثر تابلوها چشم مخاطب را به مركز كادر هدايت ميكنند.
در پايان اگر بخواهم جمعبندياي درباره اين مجموعه داشته باشم فكر ميكنم نمايشگاه به چند دليل ميتواند مهم باشد؛ يكي به واسطه خود اين هنرمند كه در هنر به يك بلوغ و والايش رسيده است. از سوي ديگر، شور زندگي و نشاطي كه در اين آثار وجود دارد و سرانجام، برشي از موقعيت اجتماعي و تحول اجتماعي امروز ما كه شروعش با همهگيري كرونا بود و انجامش، پيشرو بودن زنان در جامعه شد.