آلودگيهاي نامرئي؛ آسكارل
شينا انصاري
وقتي در سال 2013 در يك ماموريت آموزشي از نيروگاه Tuas در سنگاپور بازديد كرديم، در جستوجوي روشهاي امحاي پسماندهاي آسكارل از مديرفني مجموعه سوالاتي پرسيدم و او با اظهار تعجب به من گفت كه نام چنين مادهاي را هرگز نشنيده است و مرا به كارشناس قديميشان ارجاع داد. كارشناس با شنيدن نام علمي «پيسيبي» گفت سالهاست كه ديگر اين پسماندهاي سمي در كشورشان وجود ندارد. همان زمان يكي از معضلات مهم محيطزيستي نيروگاهها، تاسيسات صنعتي و صنايع بزرگي مانند سيمان در كشور ما چگونگي دفع و امحاي پسماندهاي آسكارل بود. «پيسيبيها» در سال 1929 در اروپا توليد شد و با اسامي تجاري مختلف به عنوان افزودني در روغنهاي ديگر به كار ميرفت. در ايران، اين روغنهاي نسوز با نام آسكارل شناخته ميشد. باتوجه به مزاياي فراوان اين ماده ازجمله توليد ارزان، غيرقابل اشتعال بودن، حلاليت كم در آب، كاربرد آن به سرعت در صنايع مختلف جهان گسترش يافت. آسكارل در ترانسفورماتورها، خازنها، سيستمها و روغنهاي هيدروليك، توربينهاي گازي، پمپهاي خلأ، مايع حفاري، نرمكننده مواد مصنوعي، مواد افزودني در آسفالت، چسب، كائوچو، صنايع چاپ و كپي و منسوجات استفاده ميشد. روغنهاي آسكارل جزو آلايندههاي آلي پايدار هستند كه قابليت تجمع در بافتهاي چربي يا ورود از راه پوست يا تنفس به بدن موجودات زنده را دارند و باعث اختلالات هورموني و سرطانزايي ميشوند. بعد از مشخص شدن عوارض خطرناك اين ماده بر سلامت انسان و محيطزيست، كاربرد آن در دهه هفتاد ميلادي محدود و سپس در دهه هشتاد كاملا ممنوع شد. با اين حال مديريت پسماندهاي حاوي آسكارل، مساله بزرگ كشورها به خصوص كشورهاي در حال توسعه باقي ماند. از زمان تجاريسازي اين ماده تا ممنوعيت مصرف، دو ميليون تن «پيسيبي» در جهان توليد شد كه همچنان ده درصد آن در برخي كشورها وجود دارد و طبق الزامات بينالمللي ميبايست تا سال 2025، تمامي روغنهاي آسكارل در كشورهايي كه هنوز اينگونه پسماندها را دارند امحا شود. در كشور ما اولين هشدار درباره خطرات روغن آسكارل، توسط دكتر جان محمد جمالي به دكتر غفوريفرد وزير وقت نيرو در سال 1364 داده شد و اين مساله به شركت ايرانترانسفو منعكس شد. با مسكوت ماندن موضوع بعد از دو دهه، گزارشي افشاگرانه در روزنامه ايران در سال 1381 درباره آثار زيانبار روغنهاي آسكارل و عدم اقدام صنعت برق منتشر شد. اين گزارش منجر به حساسيت دستگاهها به خصوص سازمان حفاظت محيطزيست شد و متعاقب آن تفاهمنامهاي در سال 1381 ميان وزارت نيرو، سازمان مديريت و برنامهريزي و سازمان محيطزيست براي مديريت پسماندهاي حاوي آسكارل در زيرمجموعه وزارت نيرو كه سهم بالايي را در ميزان پسماندهاي آسكارل كشور داشت، منعقد شد. تعهدات بينالمللي كشور در كنوانسيون پسماندهاي خطرناك (بازل؛ 1989) و كنوانسيون استكهلم (2002) موجب شد كه در دهه هشتاد شمسي، ضوابط پسماندهاي آسكارل به تصويب كميسيون زيربنايي دولت برسد. با وجود تشكيل كارگروه تخصصي براي هماهنگي بين دستگاههاي مسوول و انجام بعضي اقدامات براي دفع اين پسماندهاي ويژه، اين ماده سمي هنوز در ترانسها و خازنهاي زير بار و دستگاههاي هيدروليكي قديمي يافت ميشود و پسماندهاي حاوي اين روغن سمي در صورت نشتي و روشهاي غيراصولي تخليه و پاكسازي ترانسها قابليت آلودگي جدي محيطزيست را دارند. روغن آسكارل اثر تخريبي وحشتناكي بر آب و خاك دارد و يك قطره از آن ميتواند دهها متر مربع خاك را آلوده كند. در بسياري از كشورهاي توسعه يافته ازجمله استراليا تنها راه دفع اين پسماندها، صدور آنها به خارج از كشور است. هر چند دستورالعملهاي ايمنسازي، نگهداري و بازرسي اين پسماندهاي خطرناك در كشور تهيه و ابلاغ شده است، با اين حال عدم آگاهي بعضي واحدهاي صنعتي از عوارض پرخطر استفاده از تجهيزات حاوي اين آلاينده سمي مثل خازنها و ترانسفورماتورها و هزينهبر بودن روشهاي مختلف امحا مانند حرارتي يا شيميايي و نيز انتقال اصولي پسماندها به خارج از كشور، نظارت جدي دستگاههاي متولي بر فهرستبرداري و شناسايي دقيق محلهاي پسماندهاي آسكارل و جلوگيري از فروش، نقل و انتقال و عدم استفاده مجدد از تجهيزات آلوده را ميطلبد.