• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5500 -
  • ۱۴۰۲ سه شنبه ۱۶ خرداد

پاي ديوار ملك خويش را نكنيد!

نيوشا طبيبي

خبر تلخ ديواركشي روي خانه‌هاي تاريخي شيراز به قصد تخريب، كام همه ايران‌دوستان را زهرآلود كرد. كدام وطن‌خواه و كدام ايراني است كه بتواند به تخريب ميراث غيرقابل جايگزين و تجديدناپذيرش بنشيند و در دل سوگوارانه نگريد؟ درست است كه همه ما ايراني‌ها -چه آنها كه مانده‌اند و چه آنها كه به هر دليلي ناگزير به مهاجرت شده‌اند- دچار هزار قسم محروميت و گرفتاري و مضيقه هستيم، اما اين مانع نمي‌شود كه دل به حال كشور عزيزمان، به حال سرزمين مادري‌مان و به حال دارايي‌هايش نسوزانيم. آنها كه مي‌گويند دغدغه براي محيط‌زيست و ميراث تاريخي و فرهنگي، دغدغه راحت‌طلبان آسوده از معاش است، راه به خطا مي‌روند. آنها كه برخوردار از رانت و رابطه و مواهب آقازادگي هستند، اساسا به اين موضوعات فكر نمي‌كنند. روشن است كه ترجيح مي‌دهند به جاي پارك ملي و منطقه حفاظت شده، شهربازي و باغ‌وحش بسازند و به جاي محوطه و خانه تاريخي، مركز خريد و رستوران و كافي‌شاپ بنا كنند و سودهاي چند هزار ميلياردي ببرند و در خارج از ايران خرج كنند. اتفاقا دغدغه و نگراني براي سرنوشت ميراث فرهنگي و طبيعي مختص اقشار تهيدست و ايران‌دوستي است كه امروز بنا بر شرايط بي‌سابقه اقتصادي از طبقه متوسط به لايه‌هاي زيرين اجتماع و طبقه فرودست جامعه لغزيده‌اند. دوست عزيز و فرهيخته‌اي دارم با مدرك دكترا در ادبيات فارسي، شغلش تدريس بوده اكنون به دلايلي قادر به ادامه كارش نيست، قصد داشته در خانه‌اش به برگزاري كلاس‌هاي ادبي اقدام كند، آن‌هم ميسر نشده، خبردار شده‌ام كه روزانه يك وعده غذاي مختصر مي‌خورد تا بتواند بيشتر «ادامه» دهد، بلكه فرجي شود. اتفاقا همين آقايي كه خريد غذاي روزانه برايش رفته رفته ناممكن شده، همچنان غصه تخريب بافت تاريخي شيراز را مي‌خورد و پيگير اخبار جنايات عليه ميراث فرهنگي و طبيعي ايران است. پس دغدغه ميراث فرهنگي و تاريخي داشتن امري لوكس و از سر سيري و خوشي نيست.
آنها كه تاريخ مي‌خوانند و آنها كه با فرهنگ و ادب و معنا انس دارند -چنان‌كه اكثريت ملت عزيز ما چنين هستند- قدر داشته‌هاي تاريخي و طبيعي‌شان را مي‌دانند. مي‌فهمند كه تخريب هر كدام از اين بناها كه در درون خود تاريخي را جاي داده‌اند پنجه كشيدن بر صورت ملت ايران است. بدتر از آن كه همه اين سياهكاري‌ها به نام امامزاده‌اي انجام مي‌شود كه قرن‌هاست مرقد مطهرش پناهگاه مردم بي‌كس بوده. قرن‌هاست كه مردم صدها فرسنگ راه مي‌پيموده‌اند تا به پابوس حضرتش بيايند و از او وساطت براي خودشان نزد پروردگار بطلبند. اگر احمد بن موسي عليه‌السلام زنده بود، محال بود اجازه تخريب شهري قديمي را صادر فرمايد. بي‌ترديد حضرتش در سلك مخالفان اين اقدام سياه قرار مي‌گرفت. مسوولان متولي و آمر و مجري تخريب بافت تاريخي شهر شيراز، براي كدام اجر دنيوي و اخروي تن به چنين كاري مي‌دهند؟ اين كار اگر سود مقطعي و كوتاه‌مدتي براي كساني داشته باشد، درنهايت به ضرر همه است و مهم‌تر از همه لطمه‌اي است به نام مبارك حضرت احمد بن موسي الكاظم(ع) كه تخريب‌ها به نام توسعه حرم آن‌جناب انجام مي‌شود. 
دستور رييس‌جمهور درباره رفع مزاحمت ميراث فرهنگي از طرح‌هاي توسعه، اگر به روشني بيان نشود، تيغ دو لبه‌اي است كه مي‌تواند به انهدام بافت‌ها و بناها و سايت‌هاي تاريخي بينجامد. درست است كه شوراي عالي شهرسازي در كار است و مي‌تواند مصوباتي در موضوع توسعه طرح‌ها بگذراند، اما با تركيب فعلي، اميدي به شوراي عالي شهرسازي هم نيست به اين دليل كه خود وزارت ميراث كه علي‌القاعده مي‌بايست مدافع حفظ بافت و بناهاي تاريخي باشد در موضوع تخريب محدوده قديمي شهر شيراز از خود همراهي و همدلي نشان مي‌دهد و نه تنها اعتراضي ندارد بلكه درصدد «رفع تزاحم» ميراث فرهنگي از توسعه شهري است! 
اي كاش آقايان آمر و مجري طرح‌هايي كه به تخريب ميراث ملي تاريخي و طبيعي منجر مي‌شود اندكي تاريخ مي‌خواندند.‌ اي كاش وزير زيرميز زن ميراث تاريخ مي‌خواند. اگر اين آقايان تاريخ مي‌دانستند و تاريخ مي‌خواندند، از اينكه نام‌شان به آمريت و اجراي طرح‌هاي تخريب ثروت‌هاي ملي ايران ثبت شود، ابا مي‌كردند.
*عنوان يادداشت برگرفته از ابيات سعدي است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون