خودكشي دستياران پزشكي: چه بايد كرد؟
پيمان سلامتي
شايد بتوان هفته گذشته را مرگبارترين هفته براي پزشكان شاغل در بيمارستانهاي دانشگاهي ناميد. خودكشي منجر به فوت سه نفر از دستياران (رزيدنتهاي) پزشكي كشور طي هفته و به طور مشابه مرگ خودخواسته و رو به فزوني دهها تن از همكاران جوان جامعه پزشكي در ساليان اخير، صدمات هولناكي بر بدن نيمه جان جامعه پزشكي كشور وارد آورده كه زخم ناشي از آن قابل ترميم نيست. متاسفانه حاكميت و به ويژه مسوولان حوزه پزشكي با بياعتنايي به مشكلات انباشته شده نظام سلامت، معركهاي از فقر و مشكلات معيشتي، تعرفهها و پرداختهاي ظالمانه، فشار و استرس كاري، تهديد از سوي بيمار يا همراهان وي، متهم شدن به قصور پزشكي، احضار مكرر به سيستم قضايي، احساس نابرابريهاي اجتماعي، روند رو به افول كيفيت آموزش پزشكي، مشاهده سونامي مهاجرت اساتيد، پزشكان، همكاران و دانشجويان به خارج از كشور و... را براي پزشكان جوان رقم زده و آنها را به فاز نااميدي و يأس از آينده شغلي خود و درنتيجه پيامدهاي بعدي آن همچون انصراف از ادامه تحصيل، تغيير شغل به مشاغل غيرپزشكي، ترجيح بيكاري بر اشتغال، مهاجرت و در فجيعترين حالت، خودكشي سوق دادهاند.
حال چه بايد كرد؟ - ترديدي نيست كه حل اين ابربحران با تشكيل كارگروههايي متشكل از نخبگان، دلسوزان، نمايندگاني واقعي از پزشكان جوان، انجمنهاي علمي- تخصصي، سياستگذاران و مديران اجرايي براي سه فاز كوتاه، ميان و درازمدت، نيازمند آسيبشناسي عوامل زيربنايي و برنامهريزي و تصميمسازيهايي متعدد در سطوحي مختلف بوده و به خصوص در شرايطي كه از دسترسي به دادههاي ملي محروم و از نظر پژوهشهاي داخلي فقير هستیم بيان راهحل از عهده يك يا چند مقاله خارج است. با وجود اين، با توجه به اهميت و فوريت موضوع خودكشي در بين دستياران پزشكي و بيم از شايع شدن اين اقدام در ميان سايرين اگر بخواهم با استناد به منابع علمي موجود و تكيه بر تجربه بيش از سي سال حضور در بيمارستانهاي دانشگاهي (تحت عناوين مختلف)، راهكاري فوريتي، مقطعي و كوتاهمدت فقط جهت كنترل و مديريت موارد حاد فشارهاي رواني در ميان كادر شاغل در بيمارستان و عليالخصوص دستياران ارايه كنم پيشنهادم تشكيل كميته مديريت استرس در اين بيمارستانهاست. امروزه برنامههاي حمايتي كاركنان (Employee Assistance Programs) با توجه ويژه به مسائل سلامت روان شاغلين بيمارستاني در كشورهاي پيشرفته امري متداول است. به عنوان مثال، طي پاندمي كوويد ۱۹ بيمارستانهاي دانشگاهي آلمان جهت مديريت استرس كاركنان از راهكارهايي همچون تشكيل شبكهاي از همكاران در داخل بيمارستان، تقويت پايش سلامت
روان پرسنل، راهاندازي دورههاي آموزشي (همانند استفاده از تكنيكهاي آرامسازي (relaxation Techniques) و مشاورههاي تلفني استفاده كردند. شكي نيست كه كميتههاي بيمارستاني دانشگاهي در ايران همچون كميته كنترل عفونت، مرگ و مير، انتقال خون و... در چند دهه اخير منشأ خدمات فراوان و غيرقابل انكاري بودهاند.حال چنين كميتهاي با تركيبي از شاغلان هر يك از بيمارستانها ميتوان به شكلي تشكيل داد كه خدمات خود را نه فقط براي دستياران بلكه به تمام كاركنان ارايه كند. تركيب پيشنهادي عبارت است از:
معاون آموزشي، روانپزشك، حداقل يكي از اساتيد علاقهمند و باسابقه، حداقل يكي از دستياران ارشد، روانشناس باليني و مترون (سرپرستار) بيمارستان
شرح وظايف حداقلي اين كميته به شرح زير ميباشد:
- تحكيم پيوند بين اساتيد پيشكسوت به عنوان سرمايههاي انساني موجود در بيمارستانها با كاركنان و استفاده از الگوهاي تجربهپذير آنها در مواجهه با شرايط سخت
- برگزاري جلسات با مسوولان مختلف و به ويژه روساي بخشهاي باليني جهت تبيين بيان مساله و تشويق آنها بر پايش، نظارت، مراقبت و مديريت استرس كاركنان
- برگزاري جلسات آموزشي براي كاركنان
- ايجاد ساز و كارهاي مختلف جهت تسهيل وظايف كادر درماني و ارايه انواع حمايت به آنها
- شناسايي نقاط مشكلساز در داخل بيمارستان و پيگيري جهت رفع موانع مربوطه
- ايجاد خط ارتباطي مشاوره تلفني با روانشناس يا روانپزشك
- مشاوره و درمان مراجعان
- ارجاع بيماران به مراكز تخصصي
- شناسايي افراد در فاز بحراني و ايجاد ارتباط آنها با روانشناس يا روانپزشك
دانشمندان سلامت روان معتقدند جهت مديريت استرس جوانان در سطح كلان نيازمند سيستم حمايتي با ويژگيهاي زير هستيم: قابل اجرا در اقصا نقاط كشور، همراه با مشاركت ذينفعان، به سرعت و با چابكي، در دسترس (چه از نظر مكاني و چه زماني)، ارزانقيمت، راحت، بدون انگ اجتماعي يا روانپزشكي، قابل انعطاف، همه را شامل بشود، قابل قبول براي جوانان، متوجه به حريم خصوصي افراد، احترام آميز، موثر، جامع و... كه در صورت اداره صحيح، اين كميته واجد شرايط فوق ميباشد. جان كلام آنكه، خودكشيهاي سريالي پزشكان جوان نشانگر عميق بودن بحراني است كه مجموعهاي از عوامل اجتماعي، اقتصادي، حرفهاي، شغلي، سياسي و... از مدتها پيش آن را در نظام سلامت ايجاد كرده و هماكنون آن را به سمت تباهي ميبرند.اگرچه توجه به عوامل زمينهاي و اقدامات زيربنايي و طولاني مدت، كليد اصلي حل و فصل موضوع هستند اما از آحاد جامعه پزشكي انتظار ميرود در شرايط خطير فعلي منتظر اقدام مسوولان نمانده و خود با ارايه راهكارهاي مختلف پيكر رنجور اين نهاد را از دريافت صدمات بيشتر به ويژه بر فرزندان برومندمان محافظت نمايند.