• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۷ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5679 -
  • ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۵ دي

بيمه حنجره يك خواننده «با پيشنهاد و پيگيري صندوق هنر» در گفت‌وگو با هنرمندان

چه كسي از تارهاي صوتي «ما» حمايت مي‌كند؟

سيمين سليماني

اواخر آذر ماه بود كه رسانه‌هاي مختلف از بيمه شدن حنجره يك خواننده خبر دادند؛ در رسانه‌ها آمده بود كه «حنجره و صداي مصطفي راغب با پيشنهاد و پيگيري صندوق اعتباري هنر بيمه شده است.» اين خبر در همين ابتداي انتشار با واكنش‌هايي روبه‌رو شد. اينكه اين بيمه به درخواست شخص راغب بوده يا نه و اينكه با چه شرايطي اين بيمه برقرار شده، چرا اين خواننده براي بيمه انتخاب شده است، معيار انتخاب چه بود و نقش صندوق اعتباري هنر دقيقا چه بوده است و اصلا اين شرايط تا چه حد براي خوانندگان ديگر مهياست و خيلي چيزهاي ديگر مورد سوال بوده و بعضا هست. پس از انتشار اين خبر يكي از هنرمندان برجسته موسيقي در تماسي با خبرنگار روزنامه «اعتماد» عنوان كرد: «جالب است [بدانيم] كه چرا براي بيمه حنجره خوانندگاني كه افتخارات بسيار بيشتري دارند، پيگيري نشده؟ بهتر نبود اين پيگيري‌هاي صندوق اعتباري هنر براي خوانندگاني كه رزومه و كارنامه درخشان‌تري داشتند، انجام مي‌شد؟ اگر آقاي راغب خودشان شخصا حنجره‌شان را بيمه مي‌كردند اتفاق عجيبي نبود ولي اينكه يك نهاد دولتي اين كار بكند براي ما جالب است و انتخاب‌شان محل مناقشه!» با برخي خوانندگان كه صحبت كردم، كلا راغب را نمي‌شناختند. كساني هم حرف‌شان اين بود كه اين رفتارها عجيب نيست و تكرار شده و مي‌شود.» در اين گزارش با اشاره به پيشينه اين اتفاق در ايران از چند نفر از خوانندگان موسيقي دعوت كرديم كه به اين پرسش پاسخ دهند كه چرا موضوعي كه در جامعه جهاني موسيقي تا اين اندازه معمول و مرسوم است، چرا در ايران تا اين اندازه مناقشه برمي‌انگيزد؟ از آنها خواستيم بگويند بزنگاه اين چالش كجاست و اين اقدامات چرا در جامعه موسيقي ايران اين‌طور ديده مي‌شود؟ پيش از آن اما نگاهي داشته باشيم به پيشينه اين موضوع در ايران.

اتفاقي سابقه‌دار كه همچنان عجيب است

بيمه كردن حنجره يك خواننده در جهان امري مسبوق به سابقه است. منظور اين است كه اين مساله به خودي خود اولين‌بار نيست كه اتفاق افتاده. از سويي بايد اشاره كنيم كه هنرمندان مختلفي در دنيا هستند كه اعضاي بدن خود را بيمه مي‌كنند. اين بيمه كردن همان‌طور كه گفته شد آنچنان در جهان هنر غريبه نيست. در همين ايرانِ خودمان هم چند سال پيش يك شركت بيمه در اقدامي نمادين حنجره سالار عقيلي را بيمه كرد. بايد بگوييم كه اين خبر هم در دنياي موسيقي در آن زمان به تيتر رسانه‌ها تبديل شد و بازخوردهاي گوناگوني را به همراه داشت. همان زمان در هفته‌نامه تماشاگران امروز گفت‌وگويي با سالار عقيلي منتشر شده بود كه او در اين رابطه عنوان كرده بود: «به‌ طور اجمالي بايد بگويم كه بيمه ايران براي اولين‌بار حنجره من را به عنوان اولين خواننده در ايران بيمه كرد. در واقع طي مراسمي اين بيمه را به من اعطا كردند. اين بيمه مربوط به زماني است كه براي حنجره من مشكلي پيش بيايد و در آن صورت نتوانم فعاليت حرفه‌اي هنري‌ام را ادامه بدهم. البته نكات و موارد زيادي در اين بيمه‌نامه وجود دارد.» در ادامه به خبري كه 28 آذر ماه همين امسال در ايسنا منتشر شده، مي‌پردازيم. به نقل از اين خبرگزاري مديرعامل يك شركت بيمه با اعلام اين خبر و اشاره به جزييات آن گفته بود: «يكي از مواردي كه احتمال مخاطره و آسيب‌پذيري در قشر هنرمندان به ويژه اهالي موسيقي ايجاد مي‌كند، موضوع حنجره و صداي آنهاست؛ ممكن است در اين خصوص مشكلي براي هنرمندان اين عرصه به وجود نيايد اما اين مخاطره همواره متوجه هنرمندان موسيقي و به ويژه خوانندگان خواهد بود. با پيگيري سيد مجيد پوراحمدي، مديرعامل صندوق اعتباري هنر براي بيمه كردن حنجره هنرمندان و با بررسي‌هاي به عمل آمده اين مهم نيز در قالب محصولات خدمات بيمه شركت ما تعريف و براي اولين‌بار همزمان با جشن پنجاهمين سالگرد تاسيس شركت، حنجره آقاي مصطفي راغب بيمه شد. در صورت بيماري يا حادثه‌اي كه منجر به آسيب‌ديدگي يا از دست دادن صداي اين خواننده محبوب كشور شود، بيمه نسبت به جبران خسارت تا سقف ۱۵ ميليارد ريال اقدام مي‌كند.» همچنين مديرعامل صندوق اعتباري هنر با اشاره به اهميت بيمه اعضاي بدن هنرمندان عنوان كرده بود: «يكي از مهم‌ترين اهداف صندوق اعتباري هنر كاهش دغدغه‌هاي فعالان حوزه فرهنگ و هنر است.
از اين رو صندوق اعتباري هنر با توجه به نيازهاي اعضاي تحت پوشش تلاش مي‌كند نسبت به توسعه كمي و كيفي خدمات خود اقدام كند.» پوراحمدي در ادامه اضافه كرده بود: «يكي از مهم‌ترين حمايت‌هاي صندوق اعتباري هنر ارايه خدمات بيمه‌اي است. طي تفاهمنامه‌اي كه سال گذشته با يك شركت بيمه منعقد شد، صدور بيمه‌نامه‌هاي مختلف با تخفيف ويژه بيمه‌اي براي اصحاب فرهنگ و هنر به عنوان يكي از مفاد مهم درنظر گرفته شد. از آنجا كه اعضاي بدن اصحاب فرهنگ و هنر نقش مهمي در توليد آثار آنان دارد و اين عضو خاص در معرض آسيب بيشتري قرار دارد، طي هماهنگي با بيمه دانا موضوع بيمه اعضاي بدن هنرمندان مطرح شد تا يكي از دغدغه‌هاي مهم جامعه فرهنگ و هنر را در صورت حادثه يا بيماري كاهش دهيم.» مشاور وزير فرهنگ در پايان تاكيد كرده كه اصحاب فرهنگ و هنر يكي از بزرگ‌ترين سرمايه‌هاي كشور هستند و صيانت از آنان رسالت همه ماست. تمام تلاش ما اين است كه با كاهش دغدغه‌هاي فعالان حوزه فرهنگ و هنر فعاليت آنان تداوم يابد.

تاكيدي كه هميشه توخالي بوده است

بسياري از مسوولان در سخنراني‌هاي روتين با لحني مستعمل و تعارفي درباره اهميت نقش و جايگاه هنرمندان صحبت مي‌كنند و حتي در بزنگاه‌هاي سياسي مانند انتخابات از شهرت و محبوبيت هنرمندان يا آثارشان هم وام مي‌گيرند اما بايد ديد آيا اين تعارفات راه به جايي مي‌برد؟ سوال اينجاست كه نگاه خود هنرمندان به خدمات نهادهايي كه بايد مرجعي براي هنرمندان باشند، چگونه است؟ ناگفته پيداست كه بارها هنرمندان موسيقي از عملكرد همين صندوق اعتباري هنر شكايت داشته‌اند. بارها در سرويس هنر و ادبيات همين روزنامه «اعتماد» خصوصا در صفحه موسيقي به اين صندوق و شيوه حمايتي‌اش از هنرمندان انتقادات جدي شده است. بسياري از هنرمندان موسيقي معتقدند حمايت‌ها ازسوي اين نهادها ازجمله صندوق هنر حتي در سطح حداقلي هم نيست. اقدام جديد صندوق اعتباري هنر در پيگيري بيمه حنجره يك خواننده اگرچه در نگاه اول جاي خوشحالي دارد اما مساله اينجاست كه اين صندوق و كلا نهادهايي كه متولي حمايت از هنرمندان هستند، بيش از آنكه به مقوله حمايت از هنرمندان بپردازند به تبليغات توجه و تمركز دارند. در همان زمان كه بيمه حنجره سالار عقيلي تيتر رسانه‌ها شده بود، عده‌اي اعتقاد داشتند در شرايطي كه بسياري از موزيسين‌ها و حتي خواننده‌ها بيمه درماني ندارند، چنين اقدامي بي‌معناست. همان زمان عده‌اي به اعطاي اين بيمه به سالار عقيلي و احتمالا انتخاب او نقد داشتند. از آنجا كه طنز بخش جدايي‌ناپذير زندگي ايرانيان است بعضي‌ها هم به بياني طنز‌آميز اين بيمه را با بيمه‌هاي هنرمندان خارجي مقايسه كرده بودند. در ادامه نظراتي را كه براي اين موضوع از سوي برخي خوانندگان مطرح شد، مي‌خوانيم و پاسخ‌ آنها به پرسشي كه در ابتداي اين گزارش آمده است.

انتخاب محل مناقشه است

غلامرضا رضايي در گفت‌وگو با «اعتماد» مي‌گويد: اصولا اعضاي بدني كه براي جامعه فرهنگي موثر هستند و در واقع تاثيرات فرهنگي و ورزشي دارند و حتي گاه در جريانات اجتماعي تاثيرگذار هستند، در دنيا به اين صورت است كه صنعت بيمه آنها را بيمه مي‌كند. براي مثال دست نقاشان، صداي خوانندگان، دست نوازندگان، به خصوص در ورزش، پاي فوتباليست‌ها و... اينها نمونه‌هايي هستند كه در جهان بيمه رسم است و در همه دنيا، يكي از درآمدهاي صنعت بيمه به شمار مي‌رود كه حتي گاهي عامل محبوبيت در جامعه مي‌شود كه در سينما و... اتفاق مي‌افتد و دليل اينكه چرا در ايران بازخوردهاي منفي دارد برمي‌گردد به خيلي مسائل ازجمله انتخاب‌ها، يك‌‌سويه‌نگري‌ها در اين انتخاب و عمومي نشدن اين صنعت براي همه تاثيرگذاران فرهنگي و هنري؛ فرقي نمي‌كند چه براي نقاشان باشد، چه خوشنويسان، چه نوازندگان و چه خوانندگان، در واقع اشكال در استفاده تبليغي و موردي كيس‌هاست و غالبا عموميت به همه هنرمندان پيدا نمي‌كند. اين اتفاقي است كه در جهان هست ولي در ايران هنوز مرسوم نشده و حتي براي صنعت بيمه ايران هم مرسوم نشده و بايد اين مساله به‌ صورت يك روند همه‌گير پيگيري شود. به خصوص اينكه وضعيت هنرمندان در ايران و كساني كه كارهاي فرهنگي مي‌كنند و اتصالي به جايي ندارند و در واقع به صورت مستقل كار مي‌كنند، در زماني كه ناتواني و كهولت سن به سراغ آنها مي‌آيد بسيار اسفناك و تاسف‌بار است و خيلي پسنديده است كه صنعت بيمه روي اين موضوع بيشتر كار كند كه يا از طريق صندوق هنر يا از طريق بيمه‌هاي خوشنام، اين اتفاق معمول رخ دهد كه خيلي هم خوب است. من حدس مي‌زنم تاثير و بازخورد منفي اين اتفاقات غالبا مربوط به مواردي است كه انتخاب مي‌شود و بحث روي آن فرد است. تبليغات منفي مي‌كنند يعني به‌ صورت نمادين تبليغ مي‌شود و يك روند تشكيلاتي مستقلي در اين باره وجود ندارد كه شامل همه آن صنف شود و در نهايت شاهد اين اتفاقات هستيم.

وقتي بيمه‌هاي درماني هنوز مساله است

حسام صحرايي نيز در گفت‌وگو با «اعتماد» عنوان مي‌كند: «البته همه مي‌دانيم اين‌بار اول نيست كه در ايران چنين اتفاقي افتاده و قبلا هم براي يكي ديگر از خوانندگان جوان با تبليغات گسترده صورت گرفت. من مي‌خواهم از سوي ديگري به اين ماجرا نگاه كنم. فارغ از اينكه اين عمل كاري پسنديده است يا خير. در وهله اول بايد بدون تعارف گفت كه قطعا انجام اين كار آن هم براي هنرمندان به اصطلاح چهره و سلبريتي بيشتر جنبه تبليغاتي دارد وگرنه اگر قرار باشد در باب حمايت اينچنيني از هنرمندان كاري صورت بگيرد، بهتر است نسبت به بيمه تكميلي يا بيمه عمر يا بيمه از كارافتادگي و بيمه تامين اجتماعي پيشكسوتان و هنرمندان شاخص موسيقي و هنر و بعد به صورت عام هنرمندان در حوزه‌هاي مختلف اقدام عاجل صورت بگيرد تا بيمه حنجره؛ هرچند اگر چنين بيمه‌اي هم براي تمام خوانندگان آواز، در ايران بدون تبعيض صورت بگيرد، بسيار هم نيكو خواهد بود ولي متاسفانه چنين بيمه‌هايي بيشتر جنبه نمايشي دارند و در واقع بايد بپذيريم كه هيچ ثمر و اثري براي عموم هنرمندان در اين بخش ندارد. چه بسيار هنرمنداني را در اين‌ حوزه مي‌شناسم كه براي تامين هزينه درمان و معيشت خود با سختي گذران روزگار مي‌كنند و همين الان هم خانه موسيقي براي حداقل تامين بيمه اعضاي خود با مشكلات فراواني روبه‌رو است، اينجاست كه بايد بگوييم بيمه حنجره، پيشكش.»

گسترش خدمات بيمه‌اي امنيت شغلي

براي هنرمندان به دنبال دارد

منوچهر فيروزي نيز به پرسش «اعتماد» اين‌طور پاسخ مي‌دهد: «چندي پيش مطلبي را از صندوق اعتباري هنر خواندم كه با پيگيري مديرعامل اين صندوق، به‌ صورت نمادين حنجره يكي از خواننده‌هاي پاپ كه شاخص هم نبود، بيمه شده است. در مرحله اول بايد گفت كه اين مساله اگر به‌ صورت نمادين باشد فقط ارزش تبليغاتي دارد و ديگر هيچ؛ اما اگر واقعا نيت صندوقِ اعتباري هنر، اين باشد كه براي كساني كه عضو صندوق اعتباري هنر هستند، چه خواننده و چه نوازنده كه امور آنها از طريق ساز يا آوازشان مي‌گذرد، اين اتفاق بيفتد بسيار خوب و ميمون است و اين كار در سطح دنيا و خيلي از جاها انجام شده است و ايران شايد از معدود كشورهايي است كه از اين قافله عقب مانده است و اميدواريم كه اين اتفاق ميمون رقم بخورد و تمام هنرمندان امكان اين را داشته باشند كه بيمه اعضاي بدن شوند و اما مشكلي كه در اينجا وجود دارد اين‌ است كه فردي كه سال‌ها در رشته‌اي هنري فعاليت داشته و ۴۰، ۵۰ سال زحمت كشيده در زمان بازنشستگي، با حداقلِ حقوق ۶ - ۷ میلیون تومان بازنشسته مي‌شود، واقعا اين مساله يك ضعف است. به نظر مي‌رسد بايد نسبت به اين قضيه بازنگري شود كه اين حقوقِ حداقلي، افزايش يابد و به يك رقم معقول امروزي كه تورم زيادي در آن هست برسد و اميدواريم اقداماتي مانند بيمه تكميلي كه تا حدودي كمك حال هنرمندان شده است، گسترش يافته و خدمات آن ارتقا يابد و از سويي هم اميدواريم بيمه‌اي كه درباره آن صحبت شد فقط براي يك شخص نباشد و تنها يك اقدام سمبليك صورت نگيرد و اتفاقاتي را شاهد باشيم كه همه هنرمندان ما بتوانند از خدمات بيمه‌اي از جمله بيمه اعضاي بدن كه شامل دست يا حنجره و... است، بهره ببرند. خدمات بيمه‌اي باعث مي‌شود كه حداقل امنيت شغلي براي هنرمندان به وجود‌ آيد و گسترش آن در صورتي كه براي عموم هنرمندان باشد طبيعتا اتفاق خوبي خواهد بود.»

عملكرد ناقص نهادهاي حمايتي مورد انتقاد است

آنچه در اين گزارش آمد، نگاهي بود به آسيب‌شناسي عملكرد نهادها از نگاه هنرمندان و همچنين بررسي بازخوردهاي چنين اخباري كه همچنان بيشتر منفي است. در مجموع بايد گفت كه آنچه بيش از همه اهميت دارد نقد عملكرد ناقص نهادهاي حمايتي است كه باعث شده حتي هنرمندان به اخباري كه ظاهرا بايد مطلوب آنها باشد نيز خيلي وقت‌ها واكنش منفي دارند. اين واكنش‌هاي منفي ناشي از اقداماتِ نكرده يا ابتر همين نهادها از جمله صندوق اعتباري هنر است. وقتي هنرمندان با پايين‌ترين سطح ممكن حمايت مي‌شوند يا اصلا به كلي حمايتي از آنها صورت نمي‌گيرد و بسياري از هنرمندان همچنان به دنبال بيمه درماني كه از ضروريات زندگي هر قشري
به شمار مي‌رود، هستند؛ طبيعي است كه چنين اقداماتي از نگاه برخي هنرمندان واكنش‌هاي منفي را در بر داشته باشد و از نگاه آنها غالب فعاليت اين نهادها مناقشه‌برانگيز و صرفا تبليغاتي تلقي شود.


   منوچهر فيروزي: 
اميدواريم اين بيمه فقط براي يك شخص نباشد و تنها يك اقدام سمبليك صورت نگيرد و اتفاقاتي را شاهد باشيم كه همه هنرمندان ما بتوانند از خدمات بيمه‌اي از جمله بيمه اعضاي بدن كه شامل دست يا حنجره و... است، بهره ببرند.

  غلامرضا رضايي: 
وضعيت هنرمنداني كه اتصالي به جايي ندارند و به صورت مستقل در ايران كار مي‌كنند، زماني كه ناتواني و كهولت سن به سراغ آنها مي‌آيد بسيار اسفناك است. خيلي پسنديده است كه صنعت بيمه روي اين موضوع بيشتر كار كند.

   حسام صحرايي: 
قطعا انجام اين كار آن هم براي هنرمندان به اصطلاح چهره و سلبريتي بيشتر جنبه تبليغاتي دارد... بهتر است نسبت به بيمه تكميلی، بيمه عمر يا بيمه از كارافتادگي و بيمه تامين اجتماعي پيشكسوتان و هنرمندان اقدام عاجل صورت بگيرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون