روزبه دلاور
چندي پيش مصاحبه روزنامه اعتماد با غزال خلج، كاپيتان تيم ملي كبدي حسابي خبرساز شد. انتقادات خلج بازخورد زيادي در رسانههاي داخلي و خارجي پيدا كرد تا جايي كه آقاي اورسجي رييس فدراسيون در تماس با روزنامه اعتماد پاسخ انتقادات مليپوش كبدي زنان را داد و بسياري از اظهارات خلج را تكذيب كرد. چند روز پيش اما خبر رسيد آزاده صیدی ديگر مليپوش كبدي كه اتفاقا عضويت تيم ملي راگبي زنان را هم در كارنامه دارد با انبوهي از گلايه با تيم ملي وداع كرده است. روايت صیدی از آنچه بر سر تيم ملي زنان كبدي گذشت بسيار نزديك بود به چيزي كه خلج گفته بود كه نشان ميدهد شايد نياز باشد نهادهاي مستقلي وضعيت فدراسيون كبدي را زير نظر بگيرند.
آزاده صیدی، تنها دختري كه در كشورمان در دو رشته مختلف مليپوش شد در گفتوگو با خبرنگار اعتماد از بيتوجهي به رشته ورزشياش گلايه كرد و دليل خداحافظياش را به مسائل فراورزشي موجود در فدراسيون ربط داد! صیدی اعتقاد دارد اگر اين مسائل در اين رشته نبود اين آمادگي را داشت تا حالا حالاها همراه با تيمملي افتخارآفريني كند.در زير چكيدهاي از اظهارات تكاندهنده مليپوش سابق راگبي و كبدي
را بخوانيد.
از تيم ملي خداحافظي كرديد؟
بله.
چند سالتان است؟
من متولد ۷۱ هستم
ديگر نميتوانستيد ادامه دهيد؟
توانش را داشتم تا ۵۰ سالگي هم ادامه دهم اما متاسفانه شرايطي در كبدي ايجاد شد كه ديگر توان ادامه دادن نداشتم!
چطور؟
از بس رابطه و باندبازي زياد بود. هرچي بازيكن بد بازي ميكرد اما رابطه خوبي داشت اعزامش قطعي بود. نكته ديگر اينكه بازيكني مصدوم ميشد هيچكي سراغش را نميگرفت از فدراسيون حتي يك تماس هم نميگرفتند. خودم از ناحيه كمر يكبار آسيب ديدم كه كامل فراموش شدم و با هزينه خودم درمانم را پيش بردم و فدراسيون تا ۵ ماه هيچ احوالي از من نگرفت. دكترها ميگفتند تمرين كردن دوباره تو معجزه است. صد در صد خودم را براي تيم ملي گذاشتم اما ده روز مانده به مسابقات دستم شكست و فدراسيون پشت سرم ميگفت ديگر آزادهاي وجود ندارد كه او را ببريم! بعد هم مربي هم سرمربي و رييس فدراسيون ميگفتند من به مسابقات آسيايي نرفتم تيم سوم شد.
براي درمان آسيبديدگي چقدر
هزينه كرديد؟
براي كمرم هنوز هم دارم قسطهاي وامم را پس ميدهم. ميرفتم وام ميگرفتم تا هزينه فيزيوتراپي خودم را دهم! الان يكسال است حدود ۲۵ تا ۳۰ ميليون پول فقط فيزيوتراپي و دكتر من شده. براي درمان دست خودم هم هر جلسهاي ۵۰۰ هزار تومان ميدادم اما فدراسيون هيچ كاري برايم نكرد و فقط ۵ ميليون به حساب مربي كه با بيمه خودم حساب شده بود و يك و ميليون خردهاي را دوباره پس دادند! داخل اردو من آسيب ديده بودم اما اينطور برخورد كردند.
از طرف فدراسيون با شما تماس نگرفتند؟
حتي يك تماس هم نگرفتند.
حقوق يا قراردادتان چقدر است؟
نه ماهيانه حقوق ميگيريم و نه حق اردويي به ما پرداخت ميشد گاهي حتي غذا هم به ما نميدادند! ميگفتند همينه كه هست! سيبزميني ميخورديم! آقاي اورسجي تا يكسال بعد انتخابش براي اينكه خودش را نشان دهد يك حق اردويي به ما ميداد اما در حد يك ميليون تومان كه آن هم پول رفت و آمدمان ميشد!
چند سال بود كه عضو تيم ملي بوديد؟
۷ تا ۸ سال. سالهاي قبل هم بودم اما چون سرمربي پارتيبازي ميكرد هميشه نزديك به اعزام خط ميخوردم. از وقتي كه آمدم كبدي ديدم اعزامها سليقهاي است.
از ليگ و تيم ملي كبدي در اين مدت چقدر پول گرفتيد؟
از ليگ كه هيچي فقط آخرين بار براي تيم تهران بازي كردم كه دو، سه سال پيش قهرمان شديم و دو ميليون تومان قراردادم بود! در تيم ملي هم نهايتا يك تومان عيدي دادند يا از وزارت ورزش و جوانان چهار، پنج ميليون دادند كه بازيكن حرفهاي نميتواند با اين مبالغ زندگي كند. قيمت كمترين كفش كبدي ۸ تا ۹ ميليون است. پول مكمل و پول فيزيوتراپي هم هست كه هيچي نميگرفتيم. آخرين پول براي بازيهاي آسيايي بود كه چهار سال زحمت كشيديم حواله ۲۴۰ ميليون دادند. از طرف فدراسيون هم به ما قول دادند رييس قسم خورد كه پا به تهران بگذاريم ده تا سكه ميدهند اما وقتي رسیدیم تهران گفت ندارم بدهم به جايش ده ميليون ميدهم. اما همان ده ميليون را اگر شما ديديد ما هم ديديم! نميدانم پولهايي كه به فدراسيون كبدي ميدهند كجا ميرود. در ضمن ما تنها تيمي از خانمها بوديم كه براي اولينبار در بازيهاي آسيايي در بعد از انقلاب مدال گرفتيم.
گفتيد براي انتخاب بازيكن زد و بند ميشود؟
بله. مثلا كوچكترين بازيكني كه اعزام شد از جوانان انتخاب شد كه در عمرش در ليگ برتر بازي نكرده بود. تنها مسابقهاي كه رفته جوانان بود اما چون سليقه آقاي اورسجي بود به خاطر مسائل غیر فنی اعزام شد اما بهترين بازيكني كه ميتوانست اعزام شود را خط زدند. در اردو به بهترين بازيكن فشار ميآوردند تا اين بازيكن جوان اعزام شود. آن خانم جوان در تمام اردوها خط خورده بود اما تا روز اعزام حضور داشت و اعزام هم شد. اين خانم جوان مقابل بزرگترين بازيكن تيم ملي ايستاد. حتي سرمربي تيم ملي و كادرفني هم قبول نداشتند. به خاطر مسائل فراورزشي از او حمايت ميكردند. حتي شنيده بود خواهرش گفته بود خواهرم اعزام است و من سرمربي تيم ملي جوانان ميشوم!
تصميم شما براي خداحافظي قطعي است؟
تا وقتي كه اين سيستم در كبدي باشد هيچوقت برنمي گردم. بيشترين دليل خداحافظي من اين بود كه در حق بازيكناني كه خوب بودند اجحاف شد. مثلا دو، سه تا بازيكن خوب داشتيم كه من هم نبودم با وجود آنها حداقل دوم ميشديم. از ناحقيهايي كه ديدم، نميتوانم برگردم چون آنجا يك سيستم خيلي كثيفي است.
اين موضوع را به ارگاني گزارش نداديد؟
چرا. با يك زباني با خانمي در وزارت ورزش صحبت كردم اما گفتند نه و خود رييس هم تحت فشار بوده و مقام برايشان مهم بوده. صد در صد خود رييس چيزهايي ميگويد كه كسي حرف من را باور نكند. اين آقا يك جوري دست روي قرآن ميگذارد و ميگويد ناحقي نميكنم كه تن و بدن من ميلرزد! صحبت پاياني؟
تايم اين نبود كه بكشم كنار اما اميدوارم براي جوانان ديگر اين موضوع نباشد و آرامش به كبدي برگردد. كلا هفت تا تيم در مسابقات آسيايي داشتيم كه سومي مشترك نتيجه خوبي نبود.