در سال 2020، دبي هاسكي لونتال، استاد مديريت در دانشگاه مك كواري و محقق مسووليت اجتماعي شركتي در كتابي با عنوان «دانشگاه هدفمحور»، استدلال ميكند كه دانشگاهها بايد بيشتر بر ماموريت، چشمانداز و ارزشها متمركز شوند و بر تاثير اجتماعي تاكيد بيشتري داشته باشند. به علاوه، لونتال معتقد است كه يك دانشگاه هدفمحور و ماموريتمحور بهتر ميتواند ارزشهاي اصلي خود را تعريف و هويت، برنامه درسي و تجربه آموزشي را تقويت كند، اقداماتي را در اين راستا در نظر بگيرد و تاثير آنها را بر بازار بسنجد. او استدلال ميكند كه تحقيقات دانشگاه ماموريتمحور نبايد صرفا بر مبناي «ضرايب تاثير» كمّي، بلكه با موفقيت آن در مقابله با چالشهاي اقتصادي، سلامتي و پايداري جهاني ارزيابي و آموزش آن بايد با موفقيت در توليد رهبران متحولكننده و پيامدهاي آن سنجيده شود.
يك دانشگاه ماموريتمحور به اين معنا است كه دانشگاه توسط يك هدف معنيدار هدايت شود؛ هدفي كه فراتر از سازمان باشد و به توسعه پايدار جهان كمك كند. اين نوع دانشگاه تلاش دارد از طريق مشاركت با دنياي خارج در ماموريتهايي مشاركت كند كه در آن بينش تحقيقاتي قوي وجود داشته باشد. يك دانشگاه ماموريتمحور بايد در تلاش باشد تا نقشي فعال در يافتن راهحلهايي براي چالشهاي فعلي و آينده جهان ايفا كرده، در دنياي اطراف خود تفاوت ايجاد كند. اين دانشگاهها در تلاش براي يافتن بهترين راهحلها و ايجاد دانش براي جهان، بايد در ماموريتهايي همراه با ديگران ـ محققان، افراد تجاري، سازمانهاي ذينفع، شركاي بينالمللي و نهادهاي حاكم ـ مشاركت كنند. هدف دانشگاه ماموريتمحور اين است كه در همه زمينههاي تخصصي و در همكاري با شركاي منتخب با تمركز واضح بر اهداف ماموريت كار كند.
ويژگيهاي متمايز
ويژگيهاي متمايز دانشگاه ماموريتمحور، جهتگيري براي حل مشكلات، همكاري، تعهد و تغيير است كه پيش نيازهاي موفقيت چنين دانشگاههايي است. يك دانشگاه ماموريتمحور مبتني بر پايه دو نظام اجتماعي ـ اقتصادي و نوآوري است. نظام اجتماعي ـ اقتصادي بايد بر حكمراني حل مشكل و در نظام نوآوري بر حكمراني نوآوري تمركز كرده، جامعه، بازار و دولت در مرز دو نظام قرار گيرند.
[هدف] بنابر اين توضيحات، هدف در يك دانشگاه ماموريتمحور اين است كه مشكلات عمده اجتماعي جهان را با اقدامات مشخص حل كند ـ و اين كار را با سازماندهي در مشاركتهاي مقطعي انجام ميدهد كه در آن بازيگران از حوزههاي تجارت، بنيادها، ساير دانشگاهها و جامعه مدني [شكل سازماني] را گرد هم ميآورد. قصد روشني براي مشاركت و همكاري مشترك [روش كار] وجود دارد. ماموريتها توسط اين مشاركتها هدايت ميشوند كه روشي متفاوت براي توسعه و اجراي تحقيقات در دانشگاهها محسوب ميشوند. با اين حال، دانشگاه ماموريتمحور تجربه گستردهاي در زمينه تحقيقات بينرشتهاي دارد كه به ارايه شرايط مطلوب براي كار به شيوه ماموريتمحوري در رابطه با تحقيقات خود كمك ميكند. يك دانشگاه ماموريتمحور، بايد به موضوعاتي با ارتباط اجتماعي قابلتوجه علاقهمند باشد، اما ماموريتها نبايد با «چالشهاي بزرگ» اشتباه گرفته شوند، بلكه بايد آنها را به عنوان چالشهاي بزرگي در نظر گرفت كه با تقسيم آنها به برنامههاي كوچكتر و به خوبي تعريفشده قابل درك باشند. اين ماموريتها در چارچوب موضوع تعريفشدهاي كار ميكنند [چارچوب موضوعي] كه به محققان، كسب و كارها و تصميمگيرندگان تمركز واضحي ميدهد و آنها را قادر ميسازد تا خود را به سمت اهداف روشن [گرايش] جهت دهند. رويكرد ماموريتمحور تركيب و ايجاد اتحاد در ميان رشتههاي مختلف [رويكرد] است ـ و بنابراين به وضوح با ذهنيت بينرشتهاي مطابقت دارد. ماموريتها بايد با صلاحيتها و تواناييهاي ادغام علوم اجتماعي و علوم انساني و علم، فناوري، مهندسي و رياضيات از جمله IT توسعه داده شود. اين ماموريتها نيازمند چندين رشته و بازيگران اجتماعي مختلف هستند كه باهم كار و دانش را «تركيب» كنند. در نهايت، دانشگاه ماموريتمحور از ابتدا تا انتها - از ايده تا ارايه راهحل [گستره] ـ در ابتكارات تحقيقاتي شركت ميكند و خروجي ملموس را در قالب راهحلها، نوآوريها و به اشتراكگذاري دانش [خروجي] تضمين ميكند. چشمانداز اين نوع دانشگاهها بر تحقيق، آموزش، همكاريهاي علمي، يادگيري مبتني بر حل مشكل، هويت، فرهنگ و ارتباطات، شايستگي، سازمان و مديريت و اداره و خدمات مبتني است.
چشمانداز براي تحقيق
دانشگاه ماموريتمحور در سطح بينالمللي به دنبال تحقيقات عالي در زمينه مساله و راهحلي است كه نتايج برجستهاي ايجاد كند. پژوهش در دانشگاه ماموريتمحور بايد جامعنگر باشد و با همكاري شركاي تجاري و سازماني انجام شود و از طريق توسعه هدفمند پتانسيلهاي تحقيقاتي به بينشها و موقعيتهاي قدرتمند جديد دست يابد.
1- يك دانشگاه ماموريتمحور بايد تاثير تحقيقات خود را در عرصههاي ملي و بينالمللي افزايش دهد.
2- يك دانشگاه ماموريتمحور براي كسب كمكهاي مالي، بايد با تمركز بر پتانسيلها، توسعه و ظرفيت محيطهاي تحقيقاتي خود، طرحهاي تحقيقاتي هدفمند را طراحي كرده، تضمين كند كه محققان (شامل اساتيد و دانشجويان دوره دكتري) در طول فرآيند از سوي كاركنان اداري پشتيباني شوند.
3- يك دانشگاه ماموريتمحور تلاشهاي خود را براي شناسايي و توسعه استعدادهاي تحقيقاتي در حال رشد از طريق يك طرح توسعه استعداديابي عمومي تقويت خواهد كرد.
4- يك دانشگاه ماموريتمحور تحقيقات كلنگر خود را تقويت خواهد كرد و موقعيتهاي جديد قدرتمندي را در مناطقي با پتانسيل همكاري ناشناخته بين محيطهاي تحقيقاتي ايجاد خواهد كرد.
چشمانداز براي آموزش
دانشگاه ماموريتمحور دانشجويان را براي جامعه آينده آموزش ميدهد. مجموعه آموزشي دانشگاه ماموريتمحور آيندهنگر، قوي و مطابق با مشخصات متمايز دانشگاه است.
كيفيت برنامههاي دانشگاه ماموريتمحور بهطور مداوم مورد توجه قرار ميگيرد. دانشجويان، كاركنان و مديريت در حال انجام تلاشهاي سيستماتيك براي اطمينان از حفظ مداوم و توسعه بيشتر كيفيت و ارتباط برنامهها هستند. برنامههاي تحصيلي دانشگاه ماموريتمحور در يك محيط دانشجويي جذاب است كه از يادگيري مبتني بر حل مشكل و پروژه پشتيباني ميكند.
1- يك دانشگاه ماموريتمحور با برنامههاي مطالعاتي قوي و پذيرش پايدار دانشجويان باانگيزه و آگاه مشخص ميشود.
2- يك دانشگاه ماموريتمحور پتانسيلهاي رشد براي ادامه تحصيل را شناسايي كرده، برنامهاي براي آن تدوين ميكند.
3- گروه راهبري دانشگاه براي تضمين كيفيت و توسعه، يك روند پيگيري سيستماتيك را انجام خواهد داد و بهطور مستمر حوزههاي كيفيت را در سيستم تضمين كيفيت دانشگاه توسعه خواهد داد.
4- يك دانشگاه ماموريتمحور يك محيط دانشجويي جذاب و حامي يادگيري ايجاد خواهد كرد. در اين بخش، يك دانشگاه ماموريتمحور از مشاركت فعال دانشجويان در شكل دادن به محيطهاي دانشجويي در سراسر دانشگاه استفاده خواهد كرد.
چشمانداز براي همكاريهاي علمي
يك دانشگاه ماموريتمحور، شريك جذابي براي شركتهاي خصوصي، مقامات و موسسات دولتي است و دانشي را در مشاركت و همكاري متقابل ايجاد ميكند. هدف دانشگاه ماموريتمحور ارايه راهحلهاي پيشرفته و كمك به بهينهسازي راهحلهاي موجود است. همكاري علمي يك عنصر جداييناپذير در تحقيق و آموزش است.
1- يك دانشگاه ماموريتمحور طرحي براي حمايت از همكاري دانشگاه با جامعه اطراف تدوين ميكند. اين طرح بايد ادغام بين آموزش، پژوهش و همكاريهاي علمي را از طريق بسترهاي همكاري فيزيكي، سازماني و مجازي ترويج كند.
چشمانداز براي يادگيري مبتني بر حل مشكل
در يك دانشگاه ماموريتمحور، همه دانشجويان و كاركنان اصول اوليه يادگيري مبتني بر حل مشكل را اجرا ميكنند كه يك ويژگي كلي در همه برنامههاي دانشگاه است. فناوري اطلاعات بخشي جداييناپذير از اين نوع يادگيري است.
1- يك دانشگاه ماموريتمحور نتايج تحقيقات موجود را در تمرين يادگيري مبتني بر حل مشكل شناسايي خواهد كرد. علاوه بر اين، آموزش از طريق يادگيري مبتني بر حل مشكل را مستندسازي ميكند و از فناوري اطلاعات و انگيزه و تجربه يادگيري دانشجويان در اين نوع يادگيري كمك خواهد گرفت.
2- به عنوان بخشي از تضمين كيفيت برنامههاي آموزشي در يك دانشگاه ماموريتمحور، اصول يادگيري مبتني بر حل مشكل در اين نوع از دانشگاهها بهطور مداوم مورد ارزيابي مجدد قرار ميگيرد.
3- دانشكدهها و گروهها برنامههاي خود را بر اساس اصول يادگيري مبتني بر حل مشكل توسعه خواهند داد.
4- ادغام يادگيري مبتني بر حل مشكل به عنوان يك هدف يادگيري صريح در برنامههاي درسي و مقررات همه برنامههاي تحصيلي بايد تضمين شود.
5- معرفي سيستماتيك يادگيري مبتني بر حل مشكل براي دانشجويان در تمام برنامههاي تحصيلي تضمين خواهد شد.
چشمانداز براي هويت، فرهنگ و ارتباطات
تعاملات و روابط در يك دانشگاه ماموريتمحور براساس باز بودن، شموليت، احترام متقابل، حرفهاي بودن و كيفيت در زمينههاي انضباطي، عملكردهاي علمي و اداري در سطوح محيط دانشگاهي و مديريتي است. فرهنگ و هويت در يك دانشگاه ماموريتمحور به عنوان يك دانشگاه درگير در همكاري با جامعه اطراف، ارتقا خواهد يافت. هدف والاي يك دانشگاه ماموريتمحور اين است كه فعاليتهاي ارتباطي آن حس جامعه فرهنگي را در سراسر واحدهاي سازماني و جغرافيايي دانشگاه ارتقا دهد. ارتباطات يك دانشگاه ماموريتمحور بايد بهطور مداوم چهار ويژگي مشخصه دانشگاه را توسعه دهد و از آن پشتيباني كند. اين چهار ويژگي عبارتند از: مشكلگرايي، همكاري، تعهد و تغيير.
1- چارچوبهايي براي تقويت هويت و انسجام در يك دانشگاه ماموريتمحور تعيين ميشود كه اساس فعاليتهاي ارتباطي دانشگاه را تشكيل ميدهد. بايد براي همه روشن شود كه به چه چيزي اعتقاد داريم، از چه چيزي دفاع ميكنيم و چه چيزي ارايه ميدهيم. يكي از جنبههاي اصلي اين چارچوب اين است كه بايد نقطه عزيمت دانشگاه در نظر گرفته شود.
چشمانداز براي شايستگي، سازمان و مديريت
يك دانشگاه ماموريتمحور يك سازمان يادگيرنده، شايسته و كارآمد است كه قادر است بهترين نتايج را در همكاريهاي مثبت در ميان عملكرد بخشهاي علمي و اداري ايجاد كند. هدف يك دانشگاه ماموريتمحور اين است كه بهترين شرايط ممكن را براي همه كاركنان از نظر توسعه استعداد، توسعه شغلي و توسعه شايستگي فراهم كند ـ با حمايت از انگيزهها و با توجه به پتانسيلها. تحقق اين اهداف مستلزم مديريت شايسته، مشهود و فراگير است. استراتژي يك دانشگاه ماموريتمحور مستلزم شفافيت در نقش مديريت و مسووليت است، اينكه مديريت قادر به اولويتبندي و اجراي تصميمات به شيوهاي كارآمد و با همكاري كاركنان متعهد باشد.
چشمانداز براي اداره و خدمات
فرآيندهاي اداري و عملكردهاي پشتيباني يك دانشگاه ماموريتمحور به ايجاد ارزش در دانشگاه كمك ميكند، زيرا آنها فعال و مرتبط و مبتني بر ارايه خدمات و راهحل بوده، با فعاليتهاي اصلي دانشگاه همسو هستند. هدف يك دانشگاه ماموريتمحور در فرآيندهاي كار اداري حفاظت از دانش، صلاحيتها و يادگيري در سراسر دانشگاه است. همچنين يك دانشگاه ماموريتمحور بايد اطمينان حاصل كند كه فرآيندها و سيستمهاي اداري كارآمد، شفاف و داراي نقشها و مسووليتهاي روشن هستند.
در اين حالت و شرايط، آيا دانشگاههاي ما به سوي دانشگاه ماموريتمحور حركت ميكنند؟ مسلما خير. آيا راههايي وجود دارد كه دانشگاههاي امروز ايران هدفمندتر و ماموريتمحور باشند؟ من فكر ميكنم كه پاسخ مثبت است.
1- برنامههاي بيشتري ارايه دهيد كه آگاهي انتقادي را در دانشجويان پرورش دهد و توانمندي آنها را در ارايه راهحل براي مشكلات جامعه افزايش دهيد.
2- روحيه پژوهشي را در دانشجويان، به خصوص دانشجويان دوره دكتري تقويت كنيد تا رسالهها و پاياننامهها اصالت داشته باشند، كاربردي باشند، به ارايه راهكار بپردازند و توسط دانشجو نوشته و پژوهش شوند.
3- به جاي دستيار آموزشي، دانشجويان دوره دكتري را در دستياري پژوهشي وارد كنيد. به اين ترتيب، علاوه بر تقويت ذهنيت پژوهشي در دانشجويان دوره دكتري و ايجاد منبع كسب درآمد ناشي از انجام تحقيقات و پروژههاي دولتي و خصوصي، نارضايتي و كاهش كيفيت آموزشي سطح و دوره كارشناسي را نخواهيد داشت. توجه داشته باشيد، يك دانشگاه ماموريتمحور كيفيت آموزشي را فداي كسب منفعت بيشتر نميكند.
4- فضاي بيشتري براي بحث اخلاقي فراهم كنيد. به دنبال ديكته كردن نتايج باشيد. در عوض، هدف بايد سادهتر باشد: تسهيل بحث، مناظره، گفتوگو و تحليل.
5- يك رويكرد خوشهاي بينرشتهاي را براي مشكلات كليدي زمان حاضر اتخاذ كنيد. امروزه نميتوان به يك مشكل اجتماعي بزرگ فكر كرد كه از تحليل چندرشتهاي سود نبرد. ورود علوم انساني ضروري است. به هر حال، مسائل مبرم نياز به زمينهسازي، اطلاعات پيشينه، ملاحظات اخلاقي و تحليل فرهنگي دارند. همكاريها و ارتباطات دانشگاهي را كه در رشتههاي مختلف متفاوت است، نهادينه كنيد.
6- بيشتر جامعهگرا، استراتژيكتر و بيشتر مبتني بر عملكرد و نتايج باشيد. در يك دانشگاه ماموريتمحور معيارهاي اوليه موفقيت تحصيلي، نرخ و زمان فارغالتحصيلي در هر مقطع است. معيارهاي كمي از مشاركت جامعه، برابري در دسترسي به رشتههاي پرتقاضا، نتايج پس از استخدام يا حتي رضايت دانشجويان وجود دارد. از تاثير آموزشي كه ارايه ميشود آگاهي بيشتري داشته باشيد.
7- تلاش و برنامهريزي كنيد تا در سطح بينالمللي براي تحقيقات بنيادي، تحولآفرين و بينرشتهاي برجسته شناخته شويد.
8- فارغالتحصيلاني با دانش عميق و تمركز بر تفكر كلنگر توليد كنيد كه بتوانند در حل چالشهاي امروزي و آينده مشاركت و همكاري كنند.
9- مدل يادگيري مبتني بر حل مشكل را با تمركز بر ديجيتاليسازي، كارآفريني و ادغام SSH (علوم اجتماعي و علوم انساني) و STEM (علم، فناوري، مهندسي و رياضيات از جمله IT) توسعه دهيد.
10- شريك جذابي براي شركتهاي خصوصي، مقامات و موسسات بخش دولتي باشيد؛ بر مشاركتهاي علمي متقابل، متمركز بوده و به ايجاد تغيير كمك كنيد.
11- تاكيدتان بر پژوهش و نوآوري باشد.
12- ماموريت دانشگاه را ارايه راهكار براي حل مشكلات قرار دهيد.
جامعهشناس سياسي