دلايل واگرايي در روابط ايران و پاكستان
رامين فخاري
در هفته گذشته سپاه پاسداران انقلاب اسلامي حملاتي را به مقر گروهكهاي تروريستي تجزيهطلب در خاك پاكستان انجام داد و پاكستان نيز متقابلا يك روستا را كه برخي از اتباع پاكستان در داخل ايران اقامت داشتند، هدف قرارداد. روابط بين ايران و پاكستان از ابتداي انقلاب اسلامي داراي چالشهايي بوده است. در اين نوشته قصد داريم به بررسي عواملي كه منجر به واگرايي روابط بين ايران و پاكستان ميشود، بپردازيم.
نخست: نداشتن تعريف مشترك از مفهوم تروريسم: پاكستان و ايران يك تعريف مشترك از تروريسم و تجزيهطلبي ندارند و مفهوم تروريسم از ديدگاه پاكستان با سياستهاي اعلامي اين كشور متفاوت است. بهطور مثال پاكستان در ابتداي انقلاب اسلامي تا ماهها پس از رخدادهاي خرداد 1360 پذيراي بخشي از گروهك تروريستي مجاهدين خلق بود و اين سازمان بخشي از اعضاي خود را از خاك پاكستان فراري ميداد و حتي دفاتر اين سازمان در خاك پاكستان اقدام به جذب نيرو ميكردند. با فروكشكردن اين مسائل چالشهاي امنيتي بين دو كشور همواره ادامه داشته و پاكستان مقر گروهكهاي مختلف تروريستي از جمله «جندالله» و «جيش العدل» بوده است.
دوم: اقتصاد ضعيف دو كشور: توليد ناخالص ملي پاكستان در سال 2021 حدود 348 ميليارد دلار بود و توليد ناخالص داخلي ملي ايران در همان سال حدود ۳۵۹ ميليارد دلار، درحالي كه اين ارقام در اقتصاد جهاني ارقام پاييني است. بهطور مثال توليد ناخالص ملي آلمان 4.2 تريليون دلار و هند 3.1 تريليون دلار است به اين مفهوم كه كل اقتصاد ايران و پاكستان رويهم حتي به يكچهارم اقتصاد آلمان و يك سوم اقتصاد هند نيز نرسيده است در نتيجه اين مساله منجر به پايينبودن سطح مبادلات بين دو كشور ميشود. تااندازهاي كه در سال 2021 كل مبادلات بين ايران و پاكستان حدود 1.8 ميليارد دلار بود. در حالت عادي اين رقم بايد تا پنج برابر عدد فعلي باشد. پايين بودن سطح مبادلات بهخوديخود يك عامل در افزايش واگرايي روابط سياسي و ايجاد تنشهاي امنيتي است.
سوم: ترس پاكستان از حضور هند در بنادر چابهار: پاكستان از ديرباز با هند دچار تنشهاي امنيتي بوده و بايد به اين موضوع اشاره كرد كه تداوم ناامني در استان بلوچستان ايران ميتواند به نفع پاكستان باشد، زيرا اين مساله منجر به تعويق طرحهاي هند در چابهار ميشود و باتوجه به رقابتهاي ژئوپليتيك بين هند و پاكستان و همچنين هراس پاكستان از حضور هند در امتداد مرزهاي غربي خود با ايران، وجود ناامني در استان زاهدان ايران به نوعي به نفع پاكستان است.
چهارم: عدم وجود حكومت يكپارچه در پاكستان: پاكستان كشوري است كه حكومت آن يكپارچه نيست و بخش عظيمي از قدرت در دست ارتش و سيستم امنيتي اين كشور است كه ارتش و سيستم امنيتي پاكستان نيز در مقاطع مختلف تاريخي از قدرتهاي بزرگ خارجي اعم از چين، ايالات متحده يا عربستان سعودي تبعيت ميكنند. عدم وجود حاكميت يكپارچه و رقابت بين ارتش و دولتمردان در پاكستان نيز منجر به ايجاد عدم يكپارچگي در سياست خارجي اين كشور ميشود، گزارهاي كه بر روابط دو كشور تاثير منفي ميگذارد.
پنجم: تبعيت پاكستان از قدرتهاي بزرگ: همانطور كه اشاره شد پاكستان معمولا يك قدرت مقلد در روابط بينالملل است و سياست مستقلي ندارد و ارتش و سيستمهاي امنيتي آن در زمانهاي مختلفي از ايالات متحده عربستان سعودي و در حال حاضر از چين تبعيت ميكنند و همگرايي و واگرايي در روابط بين ايران و هر كدام از قدرتهاي بزرگ اعم از امريكا و چين يا قدرتهاي متوسط اعم از عربستان سعودي ميتواند منجر به همگرايي يا واگرايي در روابط بين ايران و پاكستان شود.
ششم: رقابت بين ايران و پاكستان در افغانستان و قفقاز:
پاكستان و ايران در افغانستان درگير رقابت هستند و ايران از نيروهاي ميانهروتر در افغانستان حمايت كرده، درحالي كه پاكستان همواره از طريق شبكه حقاني حامي بنيادگرايي است. عملا تاكنون پاكستان دست بالا را داشته و تداوم رقابت بين ايران و پاكستان در افغانستان منجر به كشيدهشدن اختلافات سياسي و چالشهاي امنيتي در روابط مستقيم ايران و پاكستان نيز شده است، اين مساله به منطقه قفقاز نيز تسري پيدا كرده و عملا هند و ايران و پاكستان در بلوكبنديهاي متفاوتي در قفقاز حضور دارند و هند از ايران و ارمنستان و پاكستان از تركيه و جمهوري آذربايجان حمايت ميكنند. در نهايت عدم تكميل طرحهاي مشترك: در دوران گذشته طرحهاي منحصربهفردي كه ميتوانست سطح چالشها و تعارضات را بين ايران و پاكستان و حتي ايران و پاكستان و هند كاهش بدهد، ارايه شده بود، اما اين طرحها بنا به دلايل مختلف تاكنون بهطور كامل به بهرهبرداري نرسيده است به طور مثال مسير اكو كه يك طرح مشترك بين تركيه و ايران و پاكستان بود و ميتوانست به عنوان يك كريدور مشترك عمل كند، تنها به يك مسير ريلي محدود شده و سه كشور نتوانستهاند آن را به گونهاي كه بر روابط سياسي اثرگذار باشد، عملياتي كنند. در نهايت همانطور كه در متن اشاره شد عوامل مختلفي مانند اقتصاد ضعيف كشور و سطح پايين مبادلات، هراس پاكستان از حضور هند در مناطق جنوبي ايران، رقابتهاي ژئوپليتيك ايران و پاكستان در افغانستان و قفقاز و تبعيتپذيري پاكستان از قدرتهاي بزرگ و عدم وجود مفاهيم و گفتمان مشترك در رابطه با تروريسم و بنيادگرايي منجر به ايجاد تعارضات مختلفي در روابط بين ايران و پاكستان شده است كه بهبود هريك از اين چالشها ميتواند در درازمدت روابط بين ايران و پاكستان را توسعه ببخشد.
كارشناس مطالعات منطقه