شکارچیان میراث فرهنگی
فرزانه قبادی
«گنجیابان با این تصور که در دل سنگهای کروی این محوطه گنج یا شئ با ارزشی وجود دارد، آنها را با پیکور خرد میکنند و برای همیشه از بین میبرند، اما نمیدانند که گنجینه واقعی نقوشی است که روی این سنگها ثبت شده است و ناآگاهی آنها این گنج را برای همیشه از بین میبرد.» این حکایت محوطه باستانی «دهتل» هرمزگان است، با سنگنگارههای باستانی که نتایج پژوهشهای باستانشناسی نشان داده «قدیمیترین سکونتگاه شناسایی شده در سواحل شمالی خلیجفارس» است. اما در این محوطه باستانی با این ارزش و اهمیت، اقدامات حفاظتی مناسب انجام نمیشود و سودای گنج پای حفاران غیرمجاز را به این محوطه باز میکند تا با پیکورها به جان سنگنگارههای کمنظیری بیفتند که میتواند موضوع پژوهشهای ارزشمندی برای محققان این حوزه باشد.
تن قلعه تاریخی پر است از حفرههایی که به سودای گنج ایجاد شدهاند، قلعه ایرج یکی از آثار بهجا مانده از دوره ساسانی در ورامین، غیر از اینکه خاک حاصلخیزش آن را محلی برای کشاورزی کرده، مأمنی برای حفاران غیرمجاز است تا هر روز زخم تازهای بر تنش بزنند و عطش خود را برای کشف گنج فرونشانند. حکایت اما دنبالهدارتر از اینهاست. این زخمهای مسری بر تن تمام آثار تاریخی دیده میشود، گویی زخمی چرکین باشد که سالیانی از عمرش گذشته و ناسور شده. جویندگان گنج، گوش به زنگ دستگاه فلزیاب، قدم به قدم محوطهها و گورستانهای تاریخی را زیر پا میگذارند تا شاید به خیال خامشان، اثری از ثروت پیشینیان را از دل خاک بیرون بکشند و ثروتمند شوند. این سودا نه منحصر به کشور ماست و نه تاریخی متاخر دارد، سالهاست که دستیابی به گنجهای بازمانده از دورههای مختلف تاریخی، پای بسیاري از سوداگران را به بناها و محوطههای تاریخی و باستانی میکشاند، اما به ندرت این سودا با دستیابی به گنج گره میخورد. تنها حفرههای عمیقی از این عبور بهجا میماند که زمان توان پر کردنشان را ندارد.
در کشورهای مختلف برای پیشگیری از حفاریهای غیرمجاز گنجیابان در محوطههای تاریخی، اقداماتی صورت میگیرد و قوانینی برای مجازات متخلفان وجود دارد. هر چند در موارد بسیار این قوانین و راهکارها نمیتواند به صورت کامل بازدارنده باشد، اما وجود قوانین با ضمانت اجرایی بالا میتواند تا حد زیادی متضمن حفاظت از آثار تاریخی از آسیبهای این افراد باشد.
در ایران هم قوانینی برای برخورد با کسانی که به آثار تاریخی آسیب وارد کرده یا با هدف دستیابی به گنج اقدام به تخریب بناهای تاریخی میکنند وضع و مجازاتهایی برای متخلفان تعیین شده است. از جمله در ماده ۵۶۲ قانون مجازات اسلامی آمده است: «هرگونه حفاری و کاوش به قصد به دست آوردن اموال تاریخی- فرهنگی ممنوع بوده و مرتکب به حبس از شش ماه تا سه سال و ضبط اشیاي مکشوفه به نفع سازمان میراث فرهنگی کشور و آلات و ادوات حفاری به نفع دولت محکوم میشود» اما این قوانین ضمانت اجرایی کافی ندارند و قاعده این است که متخلفان پس از دستگیری با پرداخت جریمه نقدی آزاد شده و به محل تخلف خود برمیگردند و این اتفاق در مورد یک فرد بارها و بارها تکرار میشود. همین تساهل و تسامح قانون در برخورد با متخلفان منجر به گسترش این پدیده شده است. علاوه بر این ضعف وزارت میراث فرهنگی در حوزه حفاظت، گنجیابان را جسورتر کرده است.
پدیده نسبتا نوینی که در سالهای اخیر شاهد آن هستیم و هنوز واکنشی جدی و اجرایی از سوی نهادهای متولی در برخورد با آن صورت نگرفته است، تبلیغ آزادانه گنجیابی و فروش فلزیاب در فضای آنلاین است. خرداد ماه سال گذشته مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی با عنوان «ارائه بسته تقنینی مجازات اقدامات غیرمجاز مرتبط با تجهیزات کاوش یا اکتشاف میراث فرهنگی» منتشر کرد که در آن به جرمانگاری متناسب با فضای رسانههای نوین و تولیدات چندرسانهای اشاره کرده است. لزوم بازنگری در قوانین مربوط به کاوشهای غیرمجاز در محوطههای تاریخی، سالهاست ازسوی دغدغهمندان حوزه میراث فرهنگی مطرح و ازسوی متولیان این حوزه نادیده گرفته میشود. در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس به نکته حایزاهمیتی اشاره شده و آن جرمانگاری بازدارنده برای فرآیند کلی اقداماتی است که موجب تشویق و ترغیب مردم به کاوش یا حفاری غیرمجاز میشود. این گزارش تاکید کرده باید در مورد مفاهیمی مثل تبلیغات، بازاریابی و تشویق به تهیه یا استفاده از کالاهای آسیبرسان به میراث فرهنگی، جرمانگاری صورت گیرد.
اما نه تنها هنوز تبلیغ گسترده در فضای آنلاین برای فروشندگان فلزیاب و مروجان گنجیابی جرمانگاری نشده، بلکه محتوای تولید شده ازسوی گنجیابان برای تبلیغ فعالیتشان در مقابل محتوایی که وزارت میراث فرهنگی برای ایجاد آگاهی در جامعه به ویژه مردم ساکن در نزدیکی محوطههای تاریخی تولید «نکرده» است، به مراتب بیشتر و طبعا تاثیرگذارتر است. صفحات افرادی از قبیل کوهسار بادفر (پوآرو) در شبکههای اجتماعی با اثرگذاری و مخاطب بالا نشان میدهد متولیان فرهنگ و میراث فرهنگی در حد قابلتوجهی در زمینه برخورد با متخلفان و همچنین آگاهیبخشی جامعه، کوتاهی کردهاند و در این حوزه هم مثل بسیاری از حوزههای مسوولیت خود، غایب هستند. اما حفاران غیرمجاز، حاضران همیشه در صحنه محوطهها و مجموعههای باستانیاند و غیبت قانون و مجریان آن، بیش از همه آنها را خشنود میکند.