افكار عمومي و زيباكلام
محمد مهاجري
زنداني شدن صادق زيباكلام به گمانم حتي براي قوه قضاييه خبر خوشايندي نيست به عبارت ديگر همانطور كه خود او اعتقاد دارد، زنداني شدن برايش افتخار به همراه ندارد، مسوولان قضايي نيز دليلي ندارند كه به آن مباهات كنند. زيباكلام سالهاي درازي است كه ساز مخالف ميزند؛ گاهي حرفهايش با انتقادات تند همراه است و گاهي نيز ساختارشكني ميكند. مثلا وقتي از رضاخان پهلوي دفاع ميكند يا به نحوي از اسراييل جرمزدايي ميكند يا حتي نظام سياسي امريكا را ستايش ميكند، از مسير منطق دور ميشود. با اين حال تلويزيون در سالهاي دور ديدگاههايي از او را روي آنتن ميبرد كه با نگاه رسمي كشور فاصله داشت. زيباكلام، حرفهايش از 1388 به بعد راديكالتر شد و در يكي، دوسال گذشته نيز روي منحني صعودي قرار داشت، اما به نظر نميرسد او - و ديگر صاحبنظران سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي - با نظراتشان، امنيت ملي را مخدوش كرده باشند هر چند كه شايد با مصلحت بخشهايي از حاكميت انطباق نداشته باشد. صاحب اين قلم، زيباكلام را واقعا «صادق» ميداند و با آشنايي نسبتا طولاني و بيشتر دورادور كه با او دارد، بر اين باور است كه اهل ريا و تظاهر و خودشيرين كردن نيست. خاطرم هست چندين سال قبل عكسي از او منتشر شد كه پشت سر آقاي اللهكرم نماز ميخواند. شخصا از او پرسيدم آيا اللهكرم را براي امامت جماعت عادل ميداند؟ پاسخش جالب بود. گفت اللهكرم دو ويژگي دارد كه هر دو برايم ارشمند است. نخست اينكه به هر آنچه ميگويد ايمان دارد و اعتقاداتش را به ديگران نميفروشد و دوم اينكه از سلامت و ساده زيستي در زندگي برخوردار است. اين نوشته در پي زير سوال بردن حكم قضايي عليه زيباكلام نيست و چه بسا با معيارهايي كه قضات راي دادهاند، قابل دفاع باشد، اما از منظر سياسي، زنداني كردن او، خلاف تدبير است. زيباكلام در هفتادوچند سالگي، بارها به مناظره جواناني رفته كه حتي يكسوم سن او را دارند. اين يعني اهل تبختر و تكبر نيست. او از نفوذ و تاثير كلام برخوردار است، اما نقدهاي تند در مجامع دانشگاهي عليه او كم نيست. به همين دليل هم فضايي كه او له يا عليه خود ميسازد، به شفافيت موضوعات سياسي كمك ميكند.به خصوص كه او اصلا اشتهار به صفت براندازي ندارد.
او ديدگاههاي ليبراليستي تند دارد و اگر با ارفاق به آن نگريسته شود، حاوي مضامين مجرمانه نيست. هر چند كه از انصاف به دور است و گاهي با حمايت ايراني بودن هم سازگار نيست. برداشت من آن است كه جرم آقاي زيباكلام، جرم سياسي است، هر چند كه ممكن است قاضي به آن اعتقاد نداشته باشد. در دادگاه جرايم سياسي، هيات منصفه است كه به مجرم بودن يا نبودن متهم حكم ميكند. اگر هماكنون در فضاي سياسي كشور، از اقشار مختلف مردم سوال شود كه «آيا زيباكلام را مجرم ميدانند يا نه؟» واقعا چه نتيجهاي خواهد داشت؟ و كلام آخر آنكه زنداني شدن زيباكلام به عنوان يك چهره مشهور منتقد و حتي اپوزيسيون - در خارج از كشور و رسانههاي بيگانه، چهرهاي از آزادي در ايران نشان ميدهد كه در شأن جمهوري اسلامي نيست.