گروه سیاسی
از قبل هم قابل پيشبيني بود كه با افزايش اقبال عمومي به تنها نامزد جريان اصلاحات، دامنه تخريبها و توهينها و فحاشيها نسبت به اين جريان افزايش يابد. اما شايد حتي بدبينترين تحليلگران هم پيشبيني نميكردند كه رويكرد صدا و سيما كه حداقل در ظاهر تلاش ميكرد، بيطرفي را رعايت كند، اينگونه به سمت طرفداري از يك طرف در انتخابات تغيير يابد. كافي است تيترهاي روزنامه ارگان شهرداري را در كنار برنامههاي جهتدار صدا و سيما و ورود برخي ساختارهاي دولتي به انتخابات بگذاريد تا متوجه شويد، جريان راست يكصدا رويكرد تخریب رقيب را در دستور كار قرار داده است. البته اين براي نخستينبار نيست كه جريان راست دست به يك چنين تخريبهايي ميزند، در دوران اصلاحات و همزمان با صعود سيد محمد خاتمي در نظرسنجيها انواع و اقسام پروژههاي تخريب در صدا و سيما و برخي ديگر از رسانههاي حاكميتي كليد خوردند. پروژه كارناوال عصر عاشورا، يكي از نمونههاي يك چنين تخريبهاي دامنهداري بود. این روند كه در تمام آوردگاههاي انتخاباتي بعدي هم شكل گرفت در سال 88 با دامنه وسيع اخبار كذب عليه نامزد جریان اصلاحات و در سال 96 با خيانتكار خوانده شدن رييسجمهور وقت و وزير امور خارجهاش تخريبها ادامه يافتند. اينبار هم دامنه تخريبها عليه پزشكيان شكل و شمايل جديتري به خود گرفته است، رسانههاي حاكميتي، صدا و سيما و برخي نهادهاي حاكميتي همه توان خود را به كار گرفتهاند تا به افكار عمومي بقبولانند كه بايد از توجه و تمركز نسبت به پزشكيان دست برداشته و يكي از نامزدهاي اصولگرا را انتخاب كنند! نمونه بارز اين رويكردهاي تخريبي در رفتار جهتگيرانه مجري ميزگرد فرهنگي صدا و سيما در مواجهه با پزشكيان و مشاورش (محمد فاضلي) در صدا و سيما نمود يافت. مجموعه اين تحولات باعث شد تا «اعتماد» گفتوگويي را با علي باقري فعال سياسي اصلاحطلب برنامهريزي كند و درباره همه اين تخريبها و تلاشهاي تخريبي به بحث و تبادل نظر بپردازد. علي باقري با بازخواني شرايط سياسي كشور صعود پزشكيان در جدول نظرسنجيها را نشانه توجه نسبي افكار عمومي به نامزد اصلاحطلبان ميداند. باقري در عين حال به اين واقعيت اشاره ميكند كه همزمان با رشد اقبال عمومي به پزشكيان و تيم مشاورانش، مردم بايد منتظر تخريبهاي بيشتر و توهينهاي افزونتر نيز باشند.
فضاي كلي انتخابات را چطور ارزيابي ميكنيد؟ آيا به نسبت انتخابات قبلي احتمال افزايش مشاركت وجود دارد؟
همانطور كه قابل انتظار بود، تاييد صلاحيت يكي از نامزدهاي مورد تاييد جريان اصلاحات و شكلگيري يك رقابت نسبي، باعث شد تا انتخابات 1403 كمي رقابتيتر از ادوار قبلي باشد. از قبل هم ميشد پيشبيني كرد كه اگر قدري رواداري و تامل و عمل به قانون از ناحيه نهادهاي نظارتي صورت گيرد، انتخابات اقشار بيشتري از جامعه را درگير خود ميكند. شخصا انتظار دارم در هفته باقي مانده تا روز رايگيري، شور و نشاط بيشتري ايجاد شود.
صحبتهاي اخير محمدجواد ظريف بازخوردهاي بسياري در فضاي عمومي جامعه ايجاد كرد. ضمن اينكه باعث بروز تخريبهاي بسياري شد و طيفهاي راديكال اصولگرا به آن حمله كردند. چرا صحبتهاي ظريف اينگونه راديكالها را برآشفته است؟
بسياري از تحليلگران معتقدند دليل اصلي مشكلات عديده كشور در حوزههاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي، گِرِههاي موجود در سياست خارجي كشور است. خصوصا در ارتباط با شرايط اقتصادي و معيشتي، كارشناسان بر اين باورند كه هم ريشه بروز مشكلات و هم راهكار عبور از بحرانها در حوزه اصلاح رويكردهاي كشور در بخش سياست خارجي است. به گمانم خطابه 10دقيقهاي ظريف در صدا و سيما، واقعيت را در عريانترين شكل روي ميز گذاشت. پس از اين اظهارات ظريف، حجم بالايي از نقدها، توهينها، تخريبها و فحاشي از سوي رقبا متوجه دكتر پزشكيان شد. حتي رسانه ملي كه قاعدتا در انتخابات بايد بيطرف باشد، وارد ميدان جانبداري از يكي از طرفهاي انتخابات شده است. به صورت اصولي اگر صدا و سيما قصد داشته باشد خارج از تبليغات نامزدها، موضوعي را طرح كند بايد از طرفين ماجرا، كارشناساني را دعوت كند و بعد به تحليل موضوع بپردازد. اما شاهديم كه مجريها و برنامههاي صدا و سيما رسما به عنوان يكي از طرفهاي ذينفع در انتخابات وارد عمل شدهاند. طي 24ساعت گذشته در شبكههاي مختلف راديويي و تلويزيوني، كمپيني عليه اظهارات ظريف در حوزه سياست خارجي راه افتاده است. اين حجم انبوه از مخالفت و تغیير كه از سوي جريان راست در خصوص صحبت آقاي ظريف شكل گرفت، مويد اين حقيقت است كه موضوع سياست خارجي نقشي كليدي در شرايط جاري كشور و حل مشكلات دارد.
به نظر ميرسد صحبتهاي اخير پزشكيان و ظريف، باعث شده صفكشي شفافي ميان 2گفتمان موجود در انتخابات شكل بگيرد. گفتماني كه معتقد به تنشزدايي، شايستهسالاري، مدارا، تعامل، ارتباط و مذاكره با جهان پيراموني است. از سوي ديگر گفتماني كه به دنبال تنشزايي، محدودسازي، تفكيك جامعه به خودي و غير خودي، رويكردهاي راديكال و... است. اين دوگانگي را چطور ميبينيد؟
به نظرم اتفاقا خوب است كه جدلهاي گفتماني و سياسي به نقطه كانوني و اصلي خود معطوف شوند و آدرسهاي غلطي كه توسط برخي افراد و جريانات به مردم داده ميشد، جاي خود را به شفافيت بدهد. فكر ميكنم، چنانچه طرفين اين ماجرا، وارد بحث گفتماني و بحثهاي جدي و فكري شوند، استدلال اقامه كرده، حقيقت ديدگاههايشان را عرضه كنند و لاپوشاني نداشته باشند، مردم بهتر ميتوانند تصميم بگيرند. مردم ديدند برخي نامزدهاي اصولگرا حتي حاضر نيستند شفاف بگويند درباره موضوعاتي چون طرح صيانت، گشت ارشاد، حجاببانها، مذاكره و... چگونه ميانديشند. شفافسازي گفتمان هركدام از طرفها به كشور و مردم كمك ميكند. اگر اين واقعيتها طي يك هفته باقي مانده به درستي تدوين شوند و مردم بدانند در كنه هر كدام از گفتمانها چه ميگذرد، مردم كار بسيار سادهتري براي انتخابات گفتمان مطلوب خواهند داشت. چه افرادي كه بحث تحريم و گرههاي ايجاد شده در سياست خارجي را ريشه مشكلات كشور ميدانند و معتقدند كه با تعامل و يك رويكرد مبتني بر گفتوگو و رفع تخاصم بايد مشكلات كشور را حل كرد يا طرف مقابل كه تصور ميكند با تشديد تنشها در عرصه بينالملل ميتوان دستاوردهاي بهتري كسب كرد در معرض داوري عمومي گذاشته شده و مردم انتخاب نهايي خود را ميكنند.
اما ايجاد اين دوگانه و دوقطبي تبعاتي خواهد داشت. تبعات اين دوقطبيسازي چه ميتواند باشد؟
دو نكته به نظرم ميرسد؛ يكي اينكه به هر حال اين شفافسازيها هر چند مبارك است اما يكي از آفتهاي آن اين است كه طرفين براي تحكيم گفتمان خود به روشهاي تند، بداخلاقي و خروج از رفتارهاي هنجاري دست بزنند تا گفتمان خود را عرضه كنند. اما راهكار معقول آن است كه در قبال نطق ظريف، طرفين دليل مورد نظر خود را ارايه كرده، نقد كنند و ابعاد مختلف آن را تحليل كنند. اما انتخابات به سمت بياخلاقي و بد اخلاقي سوق داده شده است. اينكه رسانه ملي در شمايل مروج و مبلغ گفتمان رقباي آقاي پزشكيان عمل كند و به صورت غير مستقيم از موضع بيطرفي خارج شود، موجب آشفتگي و تنش در كشور ميشود.
نه تنها صدا و سيما بلكه برخي نهادها و ارگانها مانند شهرداري تهران، وزارت امور خارجه و... نيز وارد ميدان رقابتهاي انتخاباتي شده و جدا از حمايت از نامزدهاي اصولگرا، اقدام به تخريب پزشكيان و ظريف نيز ميكنند. اين روند را چطور ميتوان تحليل كرد؟
اين روند باعث شكلگيري دوقطبي در انتخابات ميشود. شكلگيري دوقطبيها در انتخابات به صورتهاي مختلف ميتواند ظهور و بروز داشته باشد. اگر در قالب هنجارها پيش رود و طرفين به راي اكثريت تمكين كنند، منجر به خير عمومي ميشود در عين حال اين دو قطبي اگر به سمت تنش، برخورد، توهين و تحريف پيش برود ميتواند مخرب باشد.
اين دو قطبي ذيل چه مفاهيم بنياديني ممكن است شكل بگيرد. جدا از اصولگرايان و اصلاحطلبان يا تندروها و رفرميستها، چه گزارههاي محتوايي ديگري وجود دارد كه ممكن است شكل بگيرد؟
پس از صحبتهاي ظريف، مشخص شد كه دو قطبي اصلي ذيل عنوان موافقان برجام و مخالفان برجام شكل گرفته است. هم به جهت عكسالعمل فراواني كه نطق ظريف و پزشكيان در جامعه ايجاد كرد و بر اساس برخي نظرسنجيها ترتيب نامزدها در رنكينگ محبوبيت را تغيير داد و هم از منظر توجهي كه نامزدها به موضوع نشان داده و يك دوقطبي را ايجاد كردند. به هر حال امروز موافقان و مخالفان برجام، موافقان و مخالفان اقتصاد بازار آزاد، موافقان و مخالفان تعامل با جهان، استفاده از رويكردهاي تخصصي، شايستهسالاري، مدارا و... رو در روي هم ايستادهاند.
رنكينگ نامزدها پس از صحبتهاي ظريف دچار چه تغييراتي شده است؟
به نظر ميرسد، منحني صعودي محبوبيت پزشكيان اوج گرفته و باعث شده، فاصلهاي ميان پزشكيان با دو نامزد ديگر اصولگرا شكل بگيرد. برخي از نامزدهای اصولگرا هم مانند سال 1400، بيشتر در نقش نامزد پوششي وارد عرصه انتخابات شدهاند. پوششيها هم رسما اعلام كردهاند به نفع يكي از نامزدهاي اصولگرا كنار خواهند رفت.