• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۰ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5795 -
  • ۱۴۰۳ دوشنبه ۴ تير

از نقاشي‌هاي مگريت تا آرای فوكو

نسیم خلیلی

«اين يك چپق نيست»، كتابي‌ است فلسفي و زبان‌شناسانه با همان ادبيات مغلق‌‌نويسي متداول در گفتمان فوكويي اما با وجهي هنري، اين وجه هنري را باید در موتور محرکه‌اي جست‌وجو کرد که یکی از نقاشی‌های رنه مگریت، نقاش بزرگ بلژيكي و از سرآمدان مكتب سورئاليسم است. نقاشي نمادين و معنامندي كه در ميانه‌ دو گفتمان نقاشي و شعر رها شده است. از اين رو كه مگريت از مقطعي در زندگي‌اش حس كرد شعر را از نقاشي دوست‌تر مي‌دارد -‌يا شعر از نقاشي برتر است‌- اما او كوشيد اين دريافت را با مباني زبان‌شناسانه و تأويلي و فلسفه‌محور در آثار هنري‌اش بازتاب دهد. تحليلگران نقاشي‌هاي مگریت اشاره كرده‌اند كه «حوصله‌ مگریت از نقاشي در مقام هدفي به خودي خود، از همان آغاز سر رفته بود.» و در نتيجه تلاش كرد از آثار هنري‌اش محملي براي تفسير و تأملات فلسفي بسازد. در مقدمه‌ همين كتاب تصريح شده است كه تمايل هنري مگریت به بازنمايي انتزاعي و آشنايي‌زدوده نمادهاي بازمانده از دوران كودكي‌اش تا چه اندازه پررنگ بوده است: «شكل‌هاي عجيب بادكنك‌وار، جاچتري‌ها، ستونچه‌هاي تارمي، ستون‌هاي سنگي شكسته، يادگار قبرستان مخروبه‌اي كه مگریت با بچه‌هاي ديگر در آن بازي مي‌كرد.» فوكو در اين كتاب، با آگاهي از اين رويكردهاي هنري، «نقاشي مگریت را به سه راه مختلف بازخواني مي‌كند و هر بازخواني همراه است با نموداري تجسمي.» مخصوصا اينكه فوكو نامه‌هايي را هم از مگريت دريافت كرده بوده است، نامه‌هايي حاوي داده‌هايي انديشمندانه درباره اشيا، چيزها، انديشه‌ها: «تنها انديشه هم‌گون است. انديشه با يكي بودن با آنچه مي‌بيند، مي‌شنود يا مي‌شناسد، هم‌گون مي‌شود؛ انديشه به چيزي تبديل مي‌شود كه جهان به آن ارائه مي‌كند.» و دقيقا از همين منظر است كه مگريت براي نقاشي‌هايش توضيحاتي همچون «اين يك چپق نيست» مي‌نويسد تا انديشه‌ مخاطب را كه - همواره به آنچه جهان به آن ارائه داده، تبديل شده است - به چالش بكشد. فوكو با تحليل نقاشي چپق مگريت و اين نامه‌هاي ژرفانگرانه درباره‌ امر مرئي و نامرئي و بازجست آن در ساحت نقاشي، استخوان‌بندي كتاب را پي افكنده است. كتابي كه آن را مي‌توان يكي از مهم‌ترين كتاب‌ها در تشريح مناسبت زبان و نقاشي به شمار آورد: «مناسبت زبان با نقاشي بي‌كران است. مساله اين نيست كه واژه‌ها ناقص يا در رويارويي با جهان مرئي به نحوي چاره‌ناپذير ناتوان‌اند.  هيچ يك را نمي‌توان به ديگري فروكاست: بازگفتن آنچه مي‌بينيم، بيهوده است؛ آنچه مي‌بينيم هرگز در گفته‌هاي‌مان سكني ندارد و بيهوده است كه مي‌كوشيم تا از راه تصاوير و استعاره‌ها و تشبيه‌ها، آنچه مي‌گوييم را نشان دهيم؛ مكاني كه گفته‌ها در آن به شكوه مي‌رسند نه در چشم‌هاي‌مان، كه در عناصر متوالي نحو جا دارد و نام خاص، در اين زمينه، ترفندي بيش نيست: به ما انگشتي مي‌دهد براي اشاره كردن، يا به عبارتي، براي گذري پنهاني از فضايي كه در آن نگاه مي‌كنيم؛ به بيان ديگر، براي تا زدن يكي بر سطح ديگري، انگار كه هم‌ارز يكديگر باشند.» و اين همه را در بازتفسير نقاشي ساده مگريت از يك پيپ -‌كه در اين ترجمه بنا به دلايلي چپق ناميده شده‌- به كار بسته است؛ تفسير اينكه چرا و چگونه است كه مي‌توان يك چپق كشيد و زيرش نوشت: «اين يك چپق نيست».

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون