روزبه دلاور
پس از كش و قوسهاي فراوان و گمانهزنيهاي مختلف سرانجام تكليف كادر فني پرسپوليس مشخص شد و گاريدو به عنوان سرمربي سكان هدايت قرمزهاي پايتخت را برعهده گرفت. مدت قرارداد مربي اسپانيايي با پرسپوليس يك ساله است و قرار شده يك دستيار هم با خودش به تهران بياورد. به بهانه انتخاب سرمربي جديد با فرزاد آشوبي يكي از پيشكسوتان پرسپوليس گفتوگو كرديم كه ماحصل آن را در ادامه ميخوانيد.
بالاخره سرمربي جديد پرسپوليس انتخاب شد.
اسمش چي بود؟!
خوان كارلوس گاريدو!
واقعيتش را بخواهيد اطلاعات شخصي زيادي از او ندارم اما از كشوري اين مربي انتخاب شده كه با فلسفه پرسپوليس همخواني دارد. با توجه به استايلي كه اين باشگاه دارد پيش ميبرد به نظرم انتخاب خوبي است. البته اينها روي حدسيات است و تا كار فني و مدل رفتاري او ديده نشود و جلو نرود خيلي سخت است كه بخواهيم نظري داشته باشيم. مثلا اگر يك مربي كروات انتخاب ميشد نياز به زمان داشت تا بازيكنان با يك فلسفه جديد هماهنگ شوند اما فلسفه فوتبال اسپانيا به سبك پرسپوليس نزديك است و اين كار را سريعتر جلو ميبرد.
با توجه به اينكه اسپانسر و مالك باشگاه براي انتخاب مربي جديد تبليغات زيادي كرده بودند سطح توقع هواداران پرسپوليس هم بالا رفت و آنها خواهان مربي بزرگي بودند. در اين شرايط كار براي گاريدو سخت نميشود؟
مربي بزرگ يعني چه؟ مربي بزرگ ميشود مثل مورينيو و پپ و آنچلوتي. مربيگري يك حرفه است و نميشود گفت چون دو يا سه سال است كه جامي كسب نكرده پس مربي كوچكي است. مدل كاري و خروجي كار به اندازه خود نتيجه اهميت دارد و بايد بسنجيم كه اين مربي در گذشته در چه باشگاهي فعاليت ميكرده و خواسته آن باشگاه چه بوده و اين مربي تا چقدر توانسته در مسير اين خواسته حركت كند. همه از پرسپوليس انتظار قهرماني دارند و باتوجه به نفراتي كه دارد انتظار دور از واقعيت و غيرمعقولي هم نيست و حالا بايد صبور باشيم و ببينيم چه ميشود.
ماتزاري مربي بزرگي نيست؟
ماتزاري مربي بزرگي محسوب نميشود. بر چه معياري ميتوانيم او را مربي بزرگي قلمداد كنيم؟ اصلا جزو اين تعريف نميگنجد. خب سابقه سرمربيگري در اينتر و ناپولي را داشته خيلي هم عالي اما در نهايت شاخصه اينكه بگوييم مربي بسيار بزرگ و ايدهآلي بوده را نداشته است. انتخاب مربي از كشور اسپانيا همخواني بيشتري با فضاي پرسپوليس دارد.
گاريدو چه ابزاري لازم دارد تا بتواند در پرسپوليس موفق شود؟
اين از آن سوالات كليشهاي است! خب قطعا به لحاظ سختافزاري با آنچه در اروپا هست، فاصله داريم. مربي كه از آن فضاي حرفهاي به فوتبال ما ميآيد قطعا اين آگاهي را دارد كه به لحاظ امكاناتي بايد سطح توقعش را پايين بياورد و همزمان خودش را تنظيم ميكند تا با همين محدوديت امكاناتي بهترين نتيجه و بالاترين بازدهي را داشته باشد. اينكه چه بايد در اختيارش بگذاريم اظهرمن شمس است! اما اينكه توان انجام آن هست يا ارادهاي براي اجراي آن باشد يك بحث حوصله سر بر ميشود!
گاريدو در چند تيم آفريقايي خوب كار نكرده از اين جهت سوال قبلي را پرسيدم كه شايد كمبود امكانات در فوتبال ما هم او را وارد چالش كند يا بهانهاي براي عدم كسب نتيجه شود؟
در مبحث امكانات پرسپوليس شرايط نسبتا خوبي دارد و ورزشگاه كاظمي امكانات معقولي دارد. خيلي نميشود در اين زمينه ايراد گرفت. اما راجع به مربي جديد سخت است از حالا نظر بدهيم و فقط گذر زمان است كه به ما نشان ميدهد كه در نهايت چه اتفاقي خواهد افتاد. پس بايد با اميدواري اين مسير را نظاره كنيم تا ببينيم چه بازدهي دارد.
درباره دستياران ايراني گاريدو چه نظري داريد؟
پرسپوليس در چند سال اخير گروه فني فوقالعادهاي داشته و با فضاي تيم كاملا آشنا هستند و كيفيت و سطح عملكردي خود را بارها و بارها اثبات كردهاند. منطقي است كه او يك يا دو دستيار بيشتر با خودش نياورد چون گروه فني كه در آنجا حضور دارد قابليت فني وسيعي در اختيارشان قرار ميدهد.
درباره فسخ قرارداد بيرانوند با پرسپوليس هم صحبتي داريد؟
نميتوانم جاي عليرضا قرار بگيرم اما نگرش و توقع من به اين صورت بود اگر او ميخواهد يكطرفه فسخ كند من دلم ميخواهد با توجه به بزرگي بازيكن و باشگاه در يك فضاي دوستانه و محترمانه رخ بدهد. فسخ يكطرفه به اين شكل ايجاد تقابل ميكند و باعث جبههگيري افراد در مقابل هم ميشود و اين مناسب يك بازيكن سطح بالا و حرفهاي و باشگاه پرسپوليس نيست. اگر در فضاي محترمانه و دوستانه تصميمي گرفته ميشد تبعاتش قابل حلتر و قابل اغماضتر بود و در نهايت منطقيتر جلوه پيدا ميكرد.
شما خودت هم انتقال بي سر و صدايي به استقلال داشتي؛ زمان به عقب برميگشت بازهم حاضر بوديد به استقلال بپيونديد؟
من كه مستقيم از پرسپوليس به استقلال نرفتم اما اصلا لزومي هم به ايجاد تنش نبود. تنش بين باشگاه و بازيكن بيشتر باشد بازدهي بازيكن دچار افت ميشود. پس بهتر است كه هر تصميمي گرفته ميشود با آرامش و منطق باشد. اما اگر زمان به عقب برميگشت قطعا به استقلال نميرفتم. با توجه به علاقه قلبي كه در آن دو سال در دل من ايجاد شد نسبت به پرسپوليس واقعا سخت بود. اگر علاقه قلبي نباشد، ايرادي ندارد كه جابهجا شويد اما به خاطر پول يا مسائل فني جابهجايي درست نيست و اذيت ميشويد!
صحبت از پيشنهاد نجومي بعضي از تيمهاي شهرستاني به ستارههاي پرسپوليس است. با قانون سقف قرارداد موافق هستيد؟
اين قانون سقف قرارداد اشتباه است. مثلا براي بارسلونا مسوولان لاليگا محدوديتهايي را براي اين تيم تعريف ميكنند براساس درآمدها ميزان هزينه اين تيم را مشخص ميكند ما بايد در اين فضا قرار بگيريم. اشكالي ندارد اگر يك باشگاه ميتواند چند صد ميليارد هزينه كند و فكر نميكنم به ما ربطي داشته باشد اما در قبال تعهدي كه ايجاد ميكند، مسوول است. سقف هر باشگاهي ميزان تعهدي است كه ميتواند پايبند باشد و قابل دستيابي و اثبات هم هست. آن رقم بايد در نظر گرفته شود. حالا ميتواند براي يك باشگاه 100 ميليارد باشد و باشگاهي ديگر 800 ميليارد! حرف غيرمنطقي است كه تمام باشگاهها بايد هزينههايشان يكسان باشد. ميدانيد چرا اين اتفاق رخ ميدهد؟ چون اين فوتبال فقط اسم حرفهاي را يدك ميكشد و نيمهحرفهاي هم نيست. اگر بود خيلي قوانين روشن و واضح وجود دارد كه ميشد با استناد به آن شكل بهتري به باشگاهها و كليت فوتبالمان داد.