• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۵ مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5836 -
  • ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۵ مرداد

كاظمي و شناخت پيچيدگي گذرگاه‌ها در آموزش و پرورش

محمد ملاكي

 در فلسفه سقراط و در تصور عامه مردم، چنين است كه انسان‌ها وقتي كسب معرفت و دانش كنند، به انسان‌هاي با فضيلتي تبديل مي‌شوند و به ‌تعبيري، معرفت برابر با فضيلت است. پس هر چه بيشتر به ‌دنبال دانش باشيم، اهل فضيلت و توانمندي نيز خواهيم شد. ارسطو اين نگاه سقراطي-افلاطوني را نقد مي‌كند و معتقد است معرفت و دانش بسياري از افراد، با توجه به ضعف اراده‌اي كه دارند و نظر به كشش‌ها و اميال مختلفي كه وجود دارد، موجب افزايش توانمندي‌ها و كسب فضايل نمي‌شود و بنابراين انسان‌هايي هستند كه زياد مي‌دانند ولي ضعيف عمل مي‌كنند. دكتر عليرضا كاظمي از جنس معلم است، معلمي كه هم زياد مي‌داند و هم خوب عمل مي‌كند. در برنامه پيشنهادي وي به سه اصل اساسي صيانت از معلم- ارتقاي شأن و منزلت اجتماعي معلمان و بازنگري در ملاك‌ها و معيارهاي گزينش معلمان با تاكيد بر شاخص‌هاي علمي، ديني، اجتماعي و سياسي با هدف حفظ كرامت انساني آنها و ارتقاي هويت حرفه‌اي ديده مي‌شود.اما گذرگاه‌هاي مهم ديگري هم در آموزش و پرورش وجود دارد كه سال‌هاي سال است توسط وزراي دولت‌هاي گذشته دست نخورده و بكر باقي مانده و تنها براي طي طريق و بهتر بگويم اداي تكليف از اين گذرگاه‌ها عبور كرده‌اند. امروزه محتواهاي آموزشي كه مهم‌ترين ابزار يك سازمان ياددهنده و يادگيرنده است ديگر متناسب با بلوغ فكري دانش‌آموزان اين سرزمين نيست. امروزه ساعات تخصيصي آموزشي كلاس درس، منطبق بر اصل يادگيري نيست. به عنوان مثال: گنجاندن چهار ساعت براي يادگيري زبان انگليسي در متوسطه دوم كه اگر در سرجمع حساب كنيم از متوسطه اول تا زماني كه دانش‌آموز ديپلم مي‌گيرد معادل 22 ترم آموزشي مي‌شود، اما يادگيري و كاربست آن به اندازه 2 ترم در موسسات آموزشي خصوصي نيست. اين تنها نمونه‌اي بود از حجم عظيم ساعات درسي (دروس دفاعي-سلامت و بهداشت، هويت اجتماعي، عربي- پرورشي و ...) كه دانش‌آموزان اغلب بي‌انگيزه يا بعضا شركت نمي‌كنند.گذرگاه سخت تامين نيروي انساني (خريد خدمات)، آموزش و پرورش را بي‌اعتبار از حيث تخصص‌گرايي كرده، طرح خريد خدمات حياط خلوت مديران ارشد و نورچشمی ها  و دست‌اندركاراني است كه مخصوصا آموزش ابتدايي را زير دست و پاي خود له كرده اند. از ديگر گذرگاه‌ها ي مهم، گذرگاه رهايي‌بخشي است . سالانه هزاران دانش‌آموز در مقاطع مختلف بنا به 52 دليل از جمله فقر معيشتي ترك تحصيل مي‌كنند، بماند آنهايي كه به دانشگاه هم راه پيدا مي‌كنند آينده شغلي‌شان مشخص نيست.آموزش و پرورش در استعداديابي در اين گذرگاه بسيار ضعيف و بد عمل مي‌كند. بد عمل كردن آن در قالب طرح هدايت تحصيلي در پايه نهم است كه شاهد آن هستيم چه معضلات بزرگي را براي خانواده‌ها به وجود آورده است. دكتر كاظمي با شناختي كه دارد، مي‌تواند استعداديابي را از پايه سوم ابتدايي شروع كند.گذرگاه ديگري كه نقش آن كمرنگ است، گذرگاه خانواده است . همان‌طور كه در سيستم‌هاي تربيتي دنيا مطرح است، دوره ابتدايي بسيار واجد اهميت است و بيش از دوره ابتدايي، دوران خانواده و زماني كه فرزند در بالين اين نهاد است، تعيين‌كننده محسوب مي‌شود. متاسفانه ما به نظام خانواده كم توجه مي‌كنيم و به اين نكته اكتفا داريم كه مادران و پدران چند كتاب تكنيك‌هاي تربيتي بخوانند و با توجه به آن كتب به ‌صورت تئوريك فرزند را تربيت كنند كه آن هم نتيجه نمي‌دهد. من خانواده را بسيار مهم مي‌دانم و اين ويژگي‌هايي كه عرض كردم در خانواده شكل مي‌گيرد و نطفه يك انسان قوي و با مهارت، هم به ‌لحاظ ذهني و هم به ‌لحاظ اخلاقي، در خانواده بسته مي‌شود. بنابراين نهاد آموزش و پرورش در وهله اول بايد به اين نكته متوجه باشد. با وجود اين، حال كه بخش عمده شكل‌گيري چارچوب تربيت كودك را در خانواده مي‌دانيم، نبايد تصور كنيم كه تربيت والدين كفايت مي‌كند، بلكه خود والدين و روابط آنها تعيين‌كننده است و از اين رو باز به چرخه‌اي مي‌رسيم كه در آن انسان‌هاي بزرگسال بايد ياد بگيرند چطور خود را تربيت كنند و ارتباطات خانوادگي خود را مديريت كنند تا بر تربيت كودكان موثر واقع شوند. اخيرا با شكل‌گيري سازمان تعليم و تربيت كودك زير نهاد آموزش و پرورش فعاليت‌هاي نظري و عملي خوبي در دست انجام است. اميدواريم در اين زمينه فعاليت‌ها و پژوهش‌هاي گسترده‌‎اي انجام شود و با كمك نهادهاي سياستگذاري بتوان تدابيري براي تقويت و فربه كردن نهاد خانواده براي تربيت  فرزندان  انديشيده  شود. 

گذرگاه آخر، نهادگرايي اجتماعي است.به‌ عبارتي در تحليل تحولات تربيتي بايد به سازمان‌ها و نهادهاي مختلف (به عنوان سيستم‌هاي درگير و موثر در نهاد تربيت) توجه داشته باشيم و تصور نكنيم كه تعليم و تربيت افراد صرفا منوط به رابطه معلم - شاگرد در كلاس درس است و فقط در مدرسه خلاصه مي‌شود.در دنياي كنوني، با وجود شبكه‌هاي اجتماعي متعدد و بر اساس نظريه پيچيدگي، مباحث سياسي، اقتصادي، سازمان‌هاي فرهنگي- اجتماعي و تاريخ اجتماع‌هاي منطقه و جهان تماما بر رويداد و فرآيند تربيت يك دانش‌آموز و فرزند اثرگذار است و به همين دليل ما براي اثرگذاري‌ها و تصميم‌گيري‌هاي‌مان نبايد از اين موارد غافل شويم و به شبكه روابط گسترده و عميق موجود در فضاي تعليم و تربيت بايد توجه كنيم. بنابراين اينكه معلم‌ها چه وضع معيشتي داشته باشند، وضعيت اقتصادي كلان كشور به چه سمتي برود و سازمان‌هاي آموزشي و نهاد آموزش و پرورش خود به عنوان يك نهاد يادگيرنده بايد دائما در حال رشد و اصلاح و تكميل خود باشند، همگي لزوم يك نگاه پيچيده را به ما يادآوري مي‌كند كه حداقل به‌ صورت ساده‌انگارانه به اين مسائل توجه نكنيم.
دغدغه بزرگ آموزش و پرورش فعلي ما از نگاه بسياري از متخصصان وضعيت معيشتي معلمان است- معلماني كه با حقوق اندك، زير خط فقر، زندگي خود را اداره مي‌كنند. به ‌جرات مي‌توان گفت تمام اين معلمان ناراضي‌اند. بالطبع معلم ناراضي نمي‌تواند به سمت آموزش درست و رشد و ارتقاي توانمندي‌هاي آموزشي خود حركت كند. من وقتي ناراحت، خسته و دلزده باشم، آموزش درستي نخواهم داشت و به سمت آموزش نيز نخواهم رفت. انسان‌هاي توانمند و داراي هوش معلمي، اصلا در اين شرايط به سمت آموزش و پرورش حركت نمي‌كنند، چون به فلاكت زندگي برخواهند خورد. از سوي ديگر، ما مي‌دانيم كه بخش كمي از بودجه كشور به نهاد آموزش و پرورش اختصاص داده مي‌شود. وضعيت اقتصادي كشور اجازه نمي‌دهد كه ما اين بودجه را بالاتر ببريم. از اين رو، نگاه حكومت به آموزش و پرورش يك نگاه درجه دوم يا سوم است. توليد در نگاه حكومت در درجه نخست قرار دارد. وقتي اين آينده‌نگري در حكومت ما يافت نمي‌شود كه همين خواسته‌ها و نگاهي كه الان داريم با يك نگاه تحولي به آموزش براي يك يا دو دهه آينده مي‌تواند دغدغه‌هاي امروزي را نيز جبران كند، نگاه به آموزش يك ديد درجه دوم و سوم باقي خواهد ماند و وضعيت آموزش و پرورش، معلمان، برنامه اين وزارت و وزير آن كماكان دچار معضل خواهد بود. اين وضعيت تا زماني كه دولت، نهاد آموزش و پرورش را در درجه اول اهميت قرار ندهد و انسان‌هاي اهل فكر و متخصص به اين نهاد وارد نشوند و تعاملات علمي و پژوهشي با جهان نداشته باشيم و معلم‌هاي كارآمدي نداشته باشيم و وضعيت مديريت نابسامان وجود داشته باشد، نهاد آموزش و پرورش به همين شكل خواهد ماند. اما اميدواريم كه طبق وعده‌هاي رييس‌جمهور شايسته و با صداقت و انتصاب دكتر عليرضا كاظمي كه از پشتيباني و حمايت تك‌تك معلمان برخوردار است و گذرگاه‌هاي آموزش و پرورش را خوب مي‌شناسد جا پاي وزراي قبلي نگذارد، گذرگاه‌هاي نو ايجاد كند، به شرط اينكه جناب دكتر پزشكيان طبق وعده خويش آموزش و پرورش را مساله اول كشور قرار بدهند.
دكتراي تخصصي فلسفه تعليم و تربيت

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون