• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۷ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5879 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۲ مهر

دانشگاه بايد ظرفيت حل مسائل را داشته باشد

مهدي شيرزاد

زنده بودن و پويايي دانشگاه با حضور سازنده دانشجو و استادان دانشگاهي معنا پيدا می‌كند. نه صرفا اينگونه كه استاد و دانشجو، مانند كارمندان اداري در آن حضور داشته باشند. بلكه زماني اين پويايي عينيت مي‌يابد كه در دانشگاه تبادل نظر و تضارب آرا اتفاق افتاده و پرسشگري شكل بگيرد، زماني نهاد علم جايگاه حقيقي خود را پيدا كرده و به توسعه كشور كمك مي‌كند كه دانشجويان از استادان شيوه نقد كردن، استدلال كردن و علمي و كارشناسي برخورد كردن با رخدادهاي كشور را بياموزند، اين نوع برخوردهاي تخصصي و علمي است كه دانشگاه‌ها را زنده نگه مي‌دارد. اگر دولت‌ها حداقل آزادي‌ها را در دانشگاه‌ها به رسميت نشناسند، دانشگاه‌ها در خوش‌بينانه‌ترين حالت، بدل به يك سازمان بروكراتيك مي‌شوند كه عده‌اي بدون روح، انرژي و انگيزه صرفا براي ادا كردن روزمرگي‌ها در آن حضور پيدا مي‌كنند. 

بدون ترديد خروجي يك چنين دانشگاهي هم به درد توسعه كشور نخواهد خورد.  از اين منظر فضاي متفاوتي كه در دولت دكتر پزشكيان در حوزه انديشه و دانشگاه در مواجهه با دانشگاهيان ايجاد شده را بايد به فال نيك گرفت و براي تعميق و تثبيت آن تلاش كرد و كوشيد. از اين منظر، وظيفه وزارت علوم و وزارت بهداشت بسيار سنگين‌تر از ساير نهادها است. به اين دليل كه اين وزارتخانه‌ها به سياقي بايد دانشگاه‌ها را مديريت كنند كه دانشجويان فرصت طرح نظر، ديده شدن و پرسشگري از مسوولان را داشته باشند. دانشجو فرزند زمانه و جامعه خود و به يك معنا صادق‌ترين نماينده براي بيان مطالبات جامعه است. دولت‌ها بايد اين نعمت گرانبها را قدر دانسته و براي افزايش پويايي و سرزندگي آن تلاش كنند. دانشگاه علي‌القاعده بايد ظرفيت حل مساله را داشته باشد. دانشگاه‌ها در هر كشوري چنانچه توان پاسخگويي به نيازهاي جامعه را نداشته باشند، توليدات آنها پس از مدتي در كتابخانه‌ها خاك خورده و كسي به آنها مراجعه نمي‌كند. دانشگاهي مي‌تواند مفيد باشد كه از نزديك درگير مسائل جامعه باشد، مسائلي كه در صنعت، جامعه، فرهنگ، مسائل شهري، سياست، اقتصاد و كسب و كار و... وجود دارد، مسائلي هستند كه دانشگاه بايد به حل آنها ورود كند. دانشگاه مطلوب دانشگاهي است كه پتانسيل و توان پاسخگويي به اين معادلات را داشته باشد. اينكه دانشجو 4سال يا 8سال در دانشگاه درس بخواند و بعد زماني كه وارد جامعه يا بازار كار شود متوجه شود كه آنچه خوانده به كارش نمي‌آيد و بايد از ابتدا متناسب با مقتضيات جامعه و بازار كار بياموزد، نشان‌دهنده عدم رويكرد درست نهاد علم در جامعه ياد شده است. اين روند هم‌زمان و هزينه‌هاي بسياري را از كارفرما مي‌گيرد هم از سيستم كه سال‌ها سرمايه‌گذاري و هزينه كرده و هم از دانشجو كه وقت بسياري را صرف كرده است. اينكه دانشجو با مساله كشور درگير باشد مهم است. در علوم انساني بايد به اندازه‌اي آزادي وجود داشته باشد كه استاد از مسائل جامعه انتقاد كرده و مسائل امروز جامعه را روي ميز تحليل‌ها بگذارد. اينكه تنها مثال‌هاي ترجمه‌اي مطرح شود دردي از جامعه دوا نمي‌كند. جامعه دانشگاهي كه پاسخ به مسائل جامعه دهد، ظرفيت نظريه‌پردازي پيدا كرده و فكر توليد مي‌كند. ظرفيت پيدا مي‌كند كه مواجهه فلسفي با امر واقع پيدا كند. به دليل اينكه بخش عمده آموزش‌هاي ما ترجمه‌اي است، كمتر زمينه‌اي پيش آمده كه از دل جامعه نظريه‌اي خلق شود. ايده و خلاقيتي در عرصه‌هاي گوناگون فلسفي،  اجتماعي و... خلق شود. حتي در عرصه فن و تكنيك هم دانشگاهي كه پويايي نظريه‌پردازي در آن وجود نداشته باشد، موفق نخواهد بود كه در عرصه‌هاي سخت‌افزاري و فني و تكنيكي هم نوآوري و خلاقيت داشته باشد. در ايران پاسخگويي به مسائل جامعه هنوز جا نیفتاده است. در صحبت‌هاي رييس‌جمهور هم اشاره شده بود اگر قرار است، دانشگاه و بودجه‌اي كه صرف آموزش عالي و بهداشت و پزشكي مي‌شود به كار جامعه بيايد، مهم است دانشجويي از دانشگاه‌هايش فارغ‌التحصيل شود كه توان پرداختن و مواجهه با مسائل جامعه در عرصه‌هاي صنعتي، پزشكي، كشاورزي، خدماتي و فناوري‌هاي نو و... را داشته باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون