شكست نظريه بازدارندگي اسراييل
سيد حسين موسوي
در سالگرد عمليات توفانالاقصي و پس از عمليات وعده صادق 2 و ناركارآمدي پدافند دفاعي اسراييل در رهگيري موشكهاي ايراني اكنون با اطمينان بيشتري ميتوان گفت، نظريه بازدارندگي اسراييل در مواجهه با محيط پيراموني شكست خورده است. عمليات 7 اكتبر سال گذشته از سوي حماس پس از درهم شكستن ديواره دفاعي اسراييل و غافلگيري كامل نيروهاي صهيونيستي در يك روز بيشترين تلفات و آسيبهاي انساني را كه در تاريخ رژيم بيسابقه بود به اين رژيم وارد آورد. همچنين حزبالله در جبهه شمالي ساختار دفاعي اين رژيم را چنان درهم ريخت كه ساكنان منطقه الجليل ناگزير به مناطق امنتر پناهنده شدند. موشكهاي يمني نيز گاه و بيگاه گنبدهاي دفاع هوايي اين رژيم را درهم شكست و به سرزمينهاي اشغالي تحت تصرف اسراييل وارد شد. گفته شد ابراهيم عقيل، فرمانده شهيد حزبالله هم در حال برنامهريزي براي ورود به منطقه الجليل و انجام عملياتي شبيه توفانالاقصي بود، اگر چنين گفتهاي درست باشد، معنا و مفهوم آن، اين است كه اسراييل ديگر نقطه امني ندارد و دروازههاي زميني و هوايي اسراييل روي محور مقاومت گشوده است. ناگفته پيداست رژيم اسراييل سالها با صرف مبلغ بسيار و در اختيارگيري آخرين دستاوردهاي فناوري امريكا و غرب و نيز بهرهگيري از تجهيزات و تسليحات بسيار گرانقيمت و با پرپايي گنبد آهنين، فلاخن داوود و سامانه پيكان اينك خود را قادر به رهگيري هر نوع پرتابه كوتاهبرد و دوربرد ميديد و مغرورانه نسبت به اقداماتي كه در محور مقاومت انجام ميشد، نظير حفر تونل و انبار كردن تسليحات بياعتنا بود، اسراييل گمان ميبرد اين سيستم پيچيده پدافندي بازدارندگي كافي و كاملي را براي اين رژيم ايجاد كرده است. اكنون با بررسي اقدامات محور مقاومت و به ويژه عمليات وعده صادق مشخص شده است كه تمام تدابير امنيتي اسراييل در زمين و هوا و نيز فناوريهاي ارتباطي و مخابراتي پيشرفته مانع از ضربات سنگين به عمق سرزمين اشغالي نشده است. به نظر ميرسد فرماندهان نظامي اين رژيم خشمگين از ناكارآمدي و عملكرد ضعيف اين سامانههاي دفاعي پيام روشني دريافت كردهاند و آن، اين است كه ديگر هيچ مكاني در اسراييل امن نيست و بازدارندگي راهبردي آنان شكست خورده است. رفتار تهاجمي اسراييل را در بازه زماني اخير بايد در اين چارچوب تحليل كرد؛ اسراييل با فعال كردن جبهههاي گوناگون نظير كرانه غربي، جبهه لبنان، جبهه يمن، جبهه عراق و افزايش عمليات در عمق سوريه و نيز تشديد اقدامات عليه غزه و همچنين ايجاد جبهه با جمهوري اسلامي ايران قصد دارد اعلام كند، اگر اسراييل امن نيست، جاي ديگري در خاورميانه هم نبايد امن باشد. در واقع شرايط فعلي گواه آرايش جديدي از تشديد تنشها و بر هم زدن ژئواستراتژي منطقه است.
انفجارهاي پياپي در كشورهاي منطقه كه از سوي اين رژيم صورت ميگيرد، اينك نه فقط خاورميانه، بلكه كل جهان را تهديد ميكند. بسياري از كشورهاي غرب آسيا اينك نگران گسترش جنگ و ورود به درگيريهاي ناخواسته هستند. اين موضوع در سخنان رهبران كشورهاي منطقه به ويژه عبدالفتاح السيسي، اردوغان، پادشاه اردن، رهبران شوراي همكاري خليجفارس و ديگر كشورها به وضوح به گوش ميرسد. ابهام در آينده پساغزه، وضعيت كرانه غربي، آينده حماس و آتشبس در غزه، آينده دو دولت، آينده لبنان و بسياري از آيندههاي ديگر، اكنون به سبب گسترش فعاليتهاي ناامنكننده اسراييل به خطر افتاده است و سرنوشت نامعلومي را نه فقط در خاورميانه، بلكه در كل جهان رقم ميزند. جهانيان اكنون هر هفته و بلكه هر روز منتظر شگفتيسازهاي اين جنگ ويرانگر هستند. بر هم خوردن نظريه بازدارندگي اسراييل و خسارتهاي سنگين اين رژيم و به ويژه بر باد رفتن ميلياردها دلار هزينه مقابله با موشكهاي ارزانقيمت محور مقاومت به نسبت گراني سامانه دفاعي اسراييل، پرخاشگري اين رژيم را به اوج خود رسانده و اسراييل را از لاك بازدارندگي خارج كرده است. رفتار تهاجمي اسراييل در برخورد با مردم بيدفاع منطقه، كشورهاي عربي به ويژه كشورهايي كه روابط خود را با اسراييل عاديسازي كرده بودند را نيز تحت فشار شديدي قرار داده است. اسراييل در حال حاضر هيچ تمايزي بين شبهنظاميان و غيرنظاميان، افراد مقاومت و مردم عادي، شيعه و سني و دروزی نميگذارد. كشتارهاي كور كه اصطلاحا آن را هدفمند مينامد، دست رهبران كشورهاي عربي را با آنكه دل خوشي از محور مقاومت ندارند در پوست گردو قرار ميدهد به نوعي كه نميتوانند نسبت به جنايات جنگي رژيم اسراييل بيتفاوت باشند. توافق ابراهيم نيز بدون حضور عربستان اساسا بيمعناست و رهبران عربستان تا زماني كه ايده دو دولت تحقق نيابد، بعيد است به توافق بپيوندند. شايد برخي تحليلگران بپندارند اقدامات كنوني ويرانگر اسراييل عليه حماس و حزب الله، بخشي از اقدامات بازدارنده اسراييل در بازگرداندن امنيت به مرزهاي زميني اين رژيم و دور كردن مقاومت از هسته اصلي رژيم اسراييل در مثلث حيفا، تلآويو و بيتالمقدس است و به معناي آن است كه از طريق نابودي زيرساختها و افراد كليدي جريان مقاومت براي هميشه از ميان برداشته ميشود ولي به نظر ميرسد چنين تصوراتي با واقعيتها تطابق ندارد. حداقل تجارب اسراييل در جنگهاي 33 روزه و 22 روزه عليه حزبالله و غزه نشان داد كه مقاومت از ميان آوارها به سرعت سر بر ميآورد و با تجديد قوا و درسگيري از شكستها، كوبندهتر و قدرتمندتر در ميدان حاضر ميشود.
گسترش جنگ در منطقه به يك جنگ منطقهاي، دوگانهاي است كه در صورت شعلهور شدن قدرتهاي بزرگ را نيز وارد درگيري خواهد كرد، جنگ روسيه و اوكراين روابط بين قدرتهاي بزرگ را در سطح بينالمللي به پايينترين سطوح كشانده است، چنين امري حل و فصل مناقشات را در سطح غرب آسيا نيز نه فقط با گذشت زمان مشكلتر ميكند، بلكه به افزايش بيشتر تنشها ميان قدرتها ميانجامد. تجربه مذاكرات يك سال گذشته براي حل بحران غزه نشان داد امريكا به تنهايي و حتي همراه با متحدان اروپايي و منطقهاي خود قادر به حل و فصل مسائل منطقه نيست. حمايت يكجانبه امريكا و اردوگاه غرب از اسراييل تحت عنوان حق دفاع از خود، نه فقط امنيت نيروهاي امريكايي در منطقه را به خطر انداخته، بلكه اعتراضات كشورهاي مختلف و افكار عمومي جهان را نيز برانگيخته و حتي در ميان نخبگان امريكا نيز فشارها افزايش يافته است. چين و روسيه اگر چه در پس پرده حوادث منطقه حضور جدي دارند، اما اين امر به معناي آن نيست كه درصدد حل بحران باشند، شايد هر دو كشور از درگير بودن غرب در مسائل خاورميانه سود ميبرند. روسيه از بر هم زدن تمركز غرب در حمايت از اوكراين و چين از بر هم زدن كريدور هند - اسراييل منافع دارند. افزون بر آن نه تنها جنگ در خاورميانه ميلياردها دلار به امريكا و اسراييل هزينه تحميل كرده، بلكه بر حمل و نقل بينالمللي نيز تاثير گذاشته است. همچنين آثار تورمي اين جنگ همه كشورها را متاثر و سرمايهگذاريهاي خارجي و درآمدهاي گردشگري و ديگر بخشهاي اقتصادي منطقه را دچار آسيب كرده است. در ميانمدت رژيم اسراييل براي ايجاد يك سازش استراتژيك و راهاندازي پيمان ابراهيم دچار تنگناست. اسراييل گزينههاي لازم براي حفظ و تضمين امنيت كريدور هند به اسراييل را در اختيار ندارد، همچنين قادر به تسليمسازي محور مقاومت نيست. اكثريت آراي كنيسه و نخبگان رژيم با طرح دو دولت موافق نيستند. اسراييل اساسا ديگر راهحل مناسبي براي تشويق عربستان و ديگر كشورها براي پيوستن به پيمان ابراهيم در اختيار ندارد. در حال حاضر اگرچه تفكيك محور مقاومت از يكديگر در دستور كار كنوني اسراييل است، اما بهرغم شدت ويرانگريها نخواهد توانست توازن خشونت را به توازن صلح بازگرداند. منطقه خاورميانه اكنون با دو سناريوي كاملا متفاوت روبهرو است. سناريوي آتشبس ديرهنگام كه در آن با افزايش سطح تنش و احيانا تبادل آتش دوربرد ميان ايران و اسراييل و نيز تداوم حملات حزبالله، انصارالله، حشدالشعبي و ديگر گروههاي حماس و جهاد ممكن است سرانجام اسراييل را با تحمل خسارتهاي زياد ناگزير از كاهش تنش و پذيرش توافق براي آتشبس كند يا آنكه منطقه وارد يك جنگ تمام عيار و گسترده با حضور امريكا و همپيمانان غربي آن شود كه در آن پايگاههاي امريكا در منطقه مورد هجوم محور مقاومت قرار گرفته و احتمالا كشورهاي عربي، روسيه و چين را نيز به صحنه جنگ بكشاند. امريكا بهرغم حمايت مطلق و نامحدود از اسراييل و چشمپوشي از جنايات جنگي و نسلكشي اين رژيم و با وجود نمايش قدرت خود در افزايش ناوگانهاي دريايي و ناوهاي هواپيمابر در منطقه خواهان درگير شدن در جنگ تمامعيار نيست، زيرا چنين جنگي ميتواند توان بازدارندگي امريكا را در مقابل ايران، روسيه و چين به چالش بكشد و همچنين امريكا را بيش از پيش متزلزل كند. به نظر ميرسد در صورت خويشتنداري و عدم تمايل طرفهاي درگير از ورود به سطوح بالاتر از تنش تحقق اين سناريو از احتمال بالايي برخوردار نخواهد بود. اما آنچه در ميانمدت قابل تصور است، تداوم جنگ فرسايشي است كه از يكسو جبهه مقاومت و از سوي ديگر رژيم اسراييل تا حصول به يك توافق آتشبس ديرهنگام به عمليات محدود در زمان و مكانهاي مشخص ادامه خواهند داد، با اين تفاوت كه جبهه مقاومت خواهان آتشبس زود هنگام بوده، اما اسراييل در خلأ ايجاد شده ناشي از انتخابات امريكا و بيعملي جامعه جهاني خواهان حداكثر خونريزي و نابودي و حرث نسل است. اسراييل در فاصله ميان توافق آتشبس و يك جنگ تمام عيار، هر آنچه در توان دارد براي تفكيك جبهه مقاومت به كار خواهد برد در مقابل نيز به نظر ميرسد جبهه مقاومت همچنان از كارآمدي لازم برخوردار بوده و شگفتيسازهايي را در آستين خود پنهان كرده است. آنچه بديهي به نظر ميرسد، آن است كه نظريه بازدارندگي در منطقه خاورميانه به ويژه در مورد اسراييل شكست خورده است و زمان زيادي طول خواهد كشيد تا نظريهاي جايگزين پيدا شود.
رييس مركز پژوهشهاي علمي و مطالعات استراتژيك خاورميانه