گزارش «اعتماد» از سخنان رييسجمهور در مراسم آغاز سال تحصيلی دانشگاهها
زنده باد مخالف من!
رییسجمهور : هر كس حرف منطقي داشته باشد با جان و دل ميپذيريم و اگر حرفي غيرمنطقي باشد با تشريح دلايل آن را نميپذيريم اما دعوايي نخواهيم داشت
مهدي بيك اوغلي
آخرين بار 16 آذر سال 83 بود كه صداي زندهباد مخالف من در دانشگاه تهران طنينانداز شد. برههاي كه در آن سيد محمد خاتمي راهي دانشگاه شد تا آخرين غزل غزلهايش را در شمايل رييسجمهور ايرانيان بسرايد و مخالفانش را بر صدر بنشاند. در 16آذر 83 هر زمان كه خاتمي ميخواست درباره نقش گروههاي افراطي و راديكال در جلوگيري از اصلاحات سخن بگويد، با فرياد و اعتراض خاتمي را خطاب قرار ميدادند كه چرا به وعدههايش عمل نكرده و به اين شكل مانع از رسيدن صداي ليدر اصلاحات به داخل سالن ميشدند. ديروز هم برنامهريزي گستردهاي صورت داده بودند تا سخنراني پزشكيان را بر هم زنند.
از 16آذر83 تا ديروز 21مهرماه 1403 كه مسعود پزشكيان براي گراميداشت آغاز سال تحصيلي دانشجويي راهي دانشگاه تهران شد، حدودا 20سال گذشته است. دورهاي كه در آن بسياري از روساي جمهور به جاي مواجهه رو در رو و چهره به چهره با دانشجويان ترجيح ميدادند، گروهي از افراد همسو، ايزوله و از پيش تعیين شده را به جاي دانشجو در صندليهاي سالن بنشانند تا صداي اعتراض و انتقاد و پرسشي شنيده نشود. مسعود پزشكيان اما مانند همه تفاوتهاي بنياديني كه با ساير روساي جمهور دارد، اينجا هم متفاوت عمل كرد و به سبك و سياق خاتمي، فرياد زندهباد مخالف من را در عمل طنينانداز كرد. مخالفان امروز پزشكيان چهرههاي نزديك به نامزد شكست خورده در انتخابات بودند. پيش از سخنراني مسعود پزشكيان رييسجمهور، وزراي بهداشت و علوم و چند تن از اساتيد درباره مسائل دانشگاه صحبت كردند. هنگامي كه رييسجمهور پشت تريبون رفت، يك دانشجو سخنان رييسجمهور را بر هم زد و اعتراض كرد كه چرا به دانشجويان فرصتي براي سخنراني داده نشد! دقايقي پس از پايان مراسم، اما رسانهها تصوير فرد معترض را در كنار سعيد جليلي منتشر كردند كه دوشادوش هم به سمت سرنوشتي نامعلوم در حركت بودند! برخي هم به زبان طنز و مطايبه از مخاطبان خواستند تصوير فرد معترض را به ياد بسپارند چون قطعا يكي از مسوولان آينده كشور خواهد بود!
در شرايطي كه معمولا در سالهاي اخير اينگونه بود كه تشكلهاي دانشجويي در مراسم روز ۱۶ آذر تريبون داشته و در مراسم آغاز سال تحصيلي فرصت بيشتر در اختيار تشكلهاي علمي و اساتيد قرار ميگيرد؛ با اين حال رييسجمهور از دانشجويان معترض خواست يك نفر را به نمايندگي انتخاب كنند تا او حرف خود را بزند.
با درخواست رييسجمهور دانشجو به روي سن آمد، پزشكيان از پشت تريبون كنار رفت، از سن پايين آمد و روي صندلي خود نشست. دانشجوي معترض هم چند دقيقه صحبت كرد و با انتقاد از اينكه چرا فرصت به آنها نرسيده است، از رييسجمهور خواست تا بين دانشجوها رفته و صحبت آنها را هم بشنود. او همچنين خواست كه رييسجمهور روز ۱۶ آذر در دانشگاه تهران حضور يابد. اما اين پايان ماجرا نبود، مشخص بود كه طيفهاي راديكال برنامههاي گستردهاي براي بر هم زدن صحبتهاي رييسجمهور تدارك ديدهاند. بعد از سخنان دانشجوي معترض، زماني كه پزشكيان صحبتهاي خود را آغاز كرد، يكي ديگر از حضار بلند شد و با صداي بلند مطالبي بيان كرد كه اينبار رييسجمهور از او بابت به هم زدن نظم جلسه انتقاد كرد و گفت: «لطفا بنشينيد و اجازه دهيد حرف بزنم. قرار نبود كه شما حرف بزنيد. شمايي كه نميتوانيد نظم را مراعات كنيد، يعني ما هنوز به اين فهم و آگاهي نرسيديم كه در چارچوب برنامه رعايت كنيم. يك جلسه بگذاريد تا دانشجويان حرفهايشان را بزنند. هم جلسه را به هم زدي و هم داد ميزني. بنشينيد تا من حرفم بزنم.»
آنچه پزشكيان در دانشگاه تهران گفت
هنوز مدت زمان زيادي از ابلاغيه دولت چهاردهم براي بازگشت به تحصيل و تدريس دانشجويان و اساتيد نميگذرد كه رييس دولت چهاردهم در اولين سخنراني خود در دانشگاه تهران پس از رياستجمهوري، از مشكلات اساتيد گفت و پيشنهادهايي براي مديريت بهتر دانشگاه روايت كرد. پزشكيان بار ديگر گريزي هم به ردصلاحيت خودش در انتخابات مجلس زد و تاكيد كرد: «داشتند من را حذف ميكردند. منها را دارند حذف ميكنند در حالي كه هر كدام از اين منها ميتوانند انقلابي در كشور ايجاد كنند.»
او همچنين با بيان اينكه من از گفتوگو باكي ندارم گفت: «از دانشگاه، استاد و مدير و دانشجو ميخواهم هر كاري كه ميتوانند براي ايران عزيزمان انجام دهند. بنده هم از شنيدن سخنان دانشجويان و استادان ابايي ندارم و حتما فرصت بگذاريد، ميآيم و به صحبتهاي شما گوش فرا ميدهم. هر كس حرف منطقي داشته باشد با جان و دل ميپذيريم و اگر حرفي غيرمنطقي باشد با تشريح دلايل آن را نميپذيريم اما دعوايي نخواهيم داشت.»
پزشكيان با بيان اينكه هر استاد دانشگاهي ميتواند گرهاي را در اقتصاد، كشاورزي، فرهنگ و جامعهشناسي باز كند، گفت: «ما يك سيستم اداري داريم و يك استاد داريم كه ميتواند مشكل سيستم اداري را حل كند. در شهرستانها مگر دانشگاه نداريم؟ من در دانشگاه بودم به دانشكده كشاورزي گفتم اين وضعيت كشاورزي برازنده جامعه ما نيست. شما تئوري بلديد ولي در جامعه كار ديگري ميكنند، پس بياييد ما زمين و مزرعه و آب بدهيم و دانشجو را به مزرعه ببريم تا تئوري را در عمل پياده كند و اين همان كاري است كه الان دانشگاههاي نسل سوم و چهارم ميكنند. پول هم اگر درميآوريد، براي خودتان؛ آخر در كلاس درس چگونه درخت بكارند؟ چگونه خودرو را تعمير كنند؟ چگونه برق را وصل كنند؟ آيا در كلاس درس امكان اجراي اين تئوريها هست؟»
رييس دولت چهاردهم افزود: «ما دورهاي به امريكا رفتيم، اكثر دانشجوهاي دكترا پروژه داشتند. شما ميتوانيد مشكل اقتصاد، كشاورزي و صنعت ما را حل كنيد. هر كدام منطقهاي را بگيريد و با شما قرارداد ببنديم مشكل صنعتي يا اقتصادي يا كشاورزي را حل كنيد.»
هواي اساتيد و نخبگان را داشته باشيم
توجه به نخبگان و حمايت از اساتيد و دانشجويان نيز از نكات ديگري بود كه پزشكيان بر آن تاكيد كرد. وي گفت: «من جراح قلبم و دانشجوي بدي نبودم، اما اكنون از خيلي از جراحها عقب هستم. من بايد احترام فردي كه از من بهتر كار ميكند را نگه دارم. اگر بتوانيم به جوانان و اساتيد خود توجه كنيم، جوانان ما براي ماندن تشويق ميشوند. آنهايي كه در مملكت مانده و براي كشور زحمت ميكشند، بايد هواي اينها را داشته باشيم. پيگيري خواهيم كرد هواي اساتيد و نخبگان را داشته باشيم. اگر هواي اينها را داشته باشيم همه ميفهمند احترام علم و دانش و فرهيختگي را داريم و آنهايي كه ميخواهند بروند نيز خواهند ماند.»