چگونگي شكلگيري جريان آبگوشتي در كشور
شهرام شهيدي
امروز ميخواهم كمي براي شما از تاريخچه به وجود آمدن يك نحله و جريان در كشور حرف بزنم. راستش معمولا صادق خرازي كه به آتليه و تاريكخانه ميآيد وقتي است كه بساط ناهار ما پهن است. موسيو شيطان ميگويد از بس مادرزنش اين صادق خان را دوست دارد. عكس آقابزرگ چشم غره ميرود و به موسيو يادآوري ميكند تاريكخانه جاي مسائل شخصي نيست. صادق خرازي ميگويد: بنده فقط آمده بودم سلامي كنم و يك عكس پرسنلي بيندازم. موسيو شيطان ميگويد: به سلامتي و مباركي براي حزب تازه تاسيس ميخواهيد؟ براي فرم پرسنلي؟ صادق خرازي ميگويد: خب آن هم هست. بالاخره تكميل مدارك لازم است. حالا از اين حرفها بگذريم. ناهار چي دارين؟ موسيو شيطان گفت: آبگوشت. آن هم از نوع بزباش. خانم باجي گفت: موسيو، قربان دستت آن راديو را خاموش كن سر ناهار اعصابمان را به هم نريزد. هي ميگويد داعش فلان، امريكا بهمان روسيه چنان؛ سوءهاضمه ميگيريم با شنيدن اين همه خبر بد. صادق خرازي اما ايستاد. بادي در غبغب انداخت. نگاهي به چپ و نگاهي به راست كرد و وقتي مطمئن شد مغازهدارهاي اطراف هم او را ميبينند با صداي بلند و رسايي گفت (اين رسايي با آن رسايي مجلس به اندازه هواي تهران و جزاير قناري فرق دارد) «نميتوانيم آبگوشت بخوريم و كاري به جهان نداشته باشيم.» از اين تاريخ بود كه شاخه جديدي در ديپلماسي كشور به وجود آمد و برخي سياستهاي ما آبگوشتي شد. البته وقتي اكبر تركان تنها صنعت كشور را كه قابليت صادرات دارد درست كردن قورمه سبزي ميداند، سياستمان هم آبگوشتي ميشود. لذا از اين تاريخ ما ضمن تناول آبگوشت به جهان هم كار داريم. براي اينكه فكر نكنيد حرفمان هم كترهيي است برخي از مباحث سياست آبگوشتي را اين جا بازگو ميكنيم.
سياست تليت كردن يا تريد كردن: خيساندن نان يا هر چيز ديگري در آب. نوع ديگري از سياست در آب نمك خواباندن. در سياست داخلي به معناي سرمايهگذاري روي يك شخص براي انتخابات بعدي تلقي ميشود. در سياست جهاني به معناي حالا بگذار ببينيم چي ميشه اطلاق ميشود. سياست روسيه و چين در مورد ايران و سياست ايران در مورد تركيه از جمله تليت كردنهاي تاريخي است.
سياست گوشتكوبي: اساس اين ديپلماسي، كوبيدن طرف مقابل است. در بعد داخلي، فرهنگ رقابت دو جناح در كشور از نوع گوشتكوبي منبعث از آبگوشتي است و در بعد بينالملل بهترين مثال سياستهاي گوشتكوبي رابطه بين ايران و مصر است.
سياست گوشت كوبيده: اين نوع ديپلماسي نشانگر قاطي شدن مسائل با هم است. طوري اوضاع سياسي و ديپلماسي ما در هم مخلوط ميشود و به هم ميپيچد كه مثل اجزاي گوشت كوبيده ديگر امكان تفكيك قوا وجود ندارد.