• ۱۴۰۳ شنبه ۲۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5931 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۲۴ آذر

مادربزرگ پنج ستاره مراقبت پنج ستاره

مهناز نصراللهي

آنقدر سخت مي‌گيريم كه يك پياده‌روي عصرگاهي يا نوشيدن چاي خالي، اعمال شاقه محسوب مي‌شود و نظر ما را جلب نمي‌كند، زيرا اين‌طور تصور مي‌كنيم و به ما القا شده است كه كار مهم‌تري براي انجام داريم؛ «مراقبت از نوه». 54سال سن دارد با يك نوه يك‌سال و نيم و از درد آرتروز كمر، زانو و گردن رنج مي‌برد. نگاهش غمگين و خيره به زمين جملات دخترش را مرور مي‌كند: به من گفته اگر بچه‌ام را نگيري حق ديدنش را نداري مگر سه ماه يك‌بار... . 
مراقبت از نوه كه ديروزش خوشبختي بود و امروزش رضايت‌بخش نيست  و فردايش منشا درد  و  رنج! چرا؟ 
چون هميشه در دسترس است و هميشه آماده و مايل به نابود كردن زندگي، سلامت و روان خود براي محبتي است كه مي‌تواند به خاطر دختر يا نوه‌اش باشد كه اگر از نوه‌اش مراقبت نكند  مستوجب كيفر  بي‌مهري  مي‌شود.
توجه و حمايت معنوي حق مسلم پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هاست كه نبايد اين حق مسلم از طرق زحمات و بدبختي‌هاي كوچك  و بزرگ به آنان داده  شود.
يك خط رفتاري كه روانشناس فورگوسن ترسيم مي‌كند؛ كمك از جانب پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها نبايد بديهي، ثابت  و دائمي و به اجبار باشد، حضور فقط  به خاطر خانواده بودن  است. 
مطالعات متعددي در حال بررسي است كه آيا پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها يا همان «والد دوم» مسوول آموزشي خوبي براي كودكان  هستند؟ 
اگرچه اين درست است كه در جامعه، همه ما يك مربي به حساب مي‌آييم، اما نقش اين نگهبانان ميراث (پدربزرگ‌ها و  مادربزرگ ها) بسيار مهم  است.
همه مي‌دانيم كودكان خواهان استقلال، خواستار توجه و طغيان هستند و اين والد دوم است كه صبورانه و سخاوتمندانه مي‌بخشد و توجه و توصيه مي‌كند هر زمان كه پدر و مادر در اطراف نوه  نباشند.
وقتي پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها والدين نوه‌هاي خود مي‌شوند تركيبي منحصربه‌فرد از عشق بي‌قيد و شرط، لبخند، امتياز، توافق، آغوش گرم و گوش شنوا در ايجاد فضاي امن هستند كه هر كودكي براي قوي بزرگ شدن به آن نياز دارد. عنصر امنيت و فضاي ايمن منجر به رفاه رواني براي نوه‌ها و پدر و مادرشان مي‌شود كه در آن هر دو طرف به عنوان برنده ظاهر مي‌شوند، چراكه از احساسات دلپذير غني شده‌اند. حضور والد دوم به عنوان مراقب براي‌شان مقرون به صرفه بوده و تاكتيكي است كه زحمات و مشقات‌شان در نظافت منزل و پخت و پز كمتر شده و از همه مهم‌تر استرس وجود پرستار در منزل و مهد كه با فضاي تربيتي متضادتري همراه و اين فضاي چندگانه غيراستاندارد در كنار پتانسيل قوي كودك در جذب و يادگيري  را  هم  تجربه  نكرده‌اند. 
بياييد به چيز مهم‌تري فكر كنيم؛ امروزه ما به اين افراد «پدربزرگ و مادربزرگ» مي‌گوييم در حالي كه در واقعيت بسيار فعال و پر نقش و يكي از شگفت‌انگيز‌ترين اوراق قرضه‌هاي  ارزشمندند .
فراموش نكنيم پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها قبل مرحله پدر و مادر بودن را پشت سر گذاشته‌اند. آنها قوانين خود را تعيين و نقش پدر و مادر بودن را زندگي كرده‌اند و ديگر نمي‌خواهند سخت باشند، قانون  وضع كنند و آموزش بدهند .
روش‌هاي آنان سختگيرانه و آموزشي نيست، چرا كه اين پدر و مادر است كه نقش «آموزشگري» دارد و والد دوم نقش «سخاوت و  بخشش.»
وقتي خداوند فرزندي را به خانواده‌اي مي‌آورد يعني آن فرزند را به پدر و مادرش مي‌سپارد نه به پدربزرگ و مادربزرگش.
به ياد  داشته  باشيم ممكن است  پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها ايده مراقبت از نوه خود را دوست داشته يا نداشته يا نتوانند يا ممكن است ترجيح بدهند به‌طور منظم مراقبت از نوه را انجام ندهند، اما همچنان مي‌خواهند زمان خود را با نوه خود سپري كرده و از والدين نوه خود به روش‌هاي ديگر حمايت  كنند.
هر كس توانايي و احساسات متفاوتي دارد درباره اين وضعيت  و اين  اشكالي ندارد.
خيلي از پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها زندگي مستقل‌تري دارند و نمي‌خواهند در نقش مراقب، مادري دوم و پدري دوم باقي بمانند. آنها خود كنترلي دارند، سفر مي‌كنند و به تئاتر مي‌روند و ديگر در آن تصوير پيرزن و پيرمردي كه در خانه قفل شده نشسته و در حال بافتن بافتني و گوش دادن  به  راديو گير  نكرده‌اند.
يعني هر چه قدرت اقتصادي كمتر باشد، آزادي كمتري براي تصميم‌گيري در «نه گفتن» دارند و اين واقعيت بيشتر مربوط به طبقه متوسط و غيرثروتمند است. پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هاي طبقه پايين هميشه از نوه‌هاي خود  مراقبت مي‌كنند.
محققان آلماني بر اين ‌باروند، پدربزرگ و مادربزرگ‌هايي كه دائم سفر مي‌روند و برنامه‌هاي خود را دنبال مي‌كنند نسبت به ساير والد دوم، شادتر و سالم‌ترند، چون استرس و فشار ناشي از مراقبت دائم از نوه را محتمل نبوده‌اند و در خانواده‌شان احترام به نظر و حق بزرگ‌ترها هميشه محفوظ و ملحوظ بوده، احترامي كه يك شخص به خود مي‌گذارد از توجهي كه به او داده شده، تغذيه مي‌شود و هنگامي كه نظر حمايتگر ديگران از ميان رفت، سقوط و شكنندگي در پس پرده ظاهر معتمد به نفس  نمايان  مي‌شود. 
وقتي موجودي از ابراز  وجود  در «نه گفتن» مجبور  به بستن دهانش شود، نتايجي غير از افسردگي و كسالت و غريبگي به بار نمي‌آورد.  پدربزرگ و مادربزرگ‌ها نمي‌توانند مراقب خوبي باشند وقتي تحت فشار هستند و خسته و از نظر عاطفي تحليل رفته كه اگر احساسات خود را نديد بگيرند  و اهميت ندهند،  اين احساسات  به روش‌هاي ديگر مانند  افسردگي ظاهر  مي‌شود.
اين كاملا طبيعي است در زماني كه انتظار داشتند مسووليت‌هاي‌شان كاهش يابد، در مورد تربيت فرزنددچار ترديد و اضطراب شوند و اينها به اين معني نيست كه نوه‌هاي  خود را  دوست  ندارند. 
اگر ملاقات و مراقبت گاه به گاه براي‌شان مقدور است پس بازگشت تمام وقت روي چنين زين مي‌تواند طاقت‌فرسا باشد. ممكن است دچار نگراني و دلواپسي شوند كه چگونه مسووليت‌هاي اضافي را انجام خواهند داد و اگر اتفاقي براي‌شان بيفتد چطور از پس مخارج و مراقبتش بر خواهند آمد. وقتي در طول روز درگير مراقبت از نوه هستند به راحتي اجازه مي‌دهند نيازهاي خود را كنار بگذارند، چه بسا نياز به خوردن دارو يا حتي قرار ملاقات با پزشك‌شان را با انواع دارو و مسكن پر كنند. مراقبت از خود و تندرستي براي جلوگيري از فرسودگي يك ضرورت است نه يك تجمل  و نه يك  بي‌تفاوتي به  نوه.
شك نكنيم آنان نوه‌هاي خود را شيرين‌ترين و با مزه‌ترين نوه مي‌بينند به‌طوري كه حتي اگر رفتار نوه از مرز ادب و احترام هم  بگذرد در نظرشان زيبا  و  قابل گذشت  است. 
پس هميشه فرزندان خوب آنها باقي بمانيم و به استقلال آنان به عنوان پدربزرگ و مادربزرگ و «حق» آنها براي انجام هر كاري كه مي‌خواهند با دادن زمان به آنها احترام بگذاريم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون