آموزش مهارتهاي كنترل خشم ضرورت اجتنابناپذير جامعه
سيدحسنموسوي چلك٭
يكي از موضوعاتي كه اين روزها در جامعه بيشتر از آن صحبت ميشود، موضوع خشم و خشونت است؛ چه در بعد فردي و چه در بعد خانوادگي و اجتماعي. تاملي بر آمار پروندههاي ضرب و جرح هم نشاندهنده اين موضوع است. آمار خشونتهاي خانگي كه توسط سازمانهاي مختلف از جمله بهزيستي و پزشكي قانوني اعلام ميشود، نشاندهنده اين است كه ما شاهد افزايش خشونت هستيم. بررسي و تحليل محتواي صفحات حوادث مطبوعات و رسانهها هم مويد همين موضوع است. بدون شك يكي از مهمترين مولفهها در اين حوزه ميتواند به ضعف درمهارت كنترل خشم و مهارت تصميمگيري برگردد و شايد به همين دليل در بعضي از سازمانها به اين نقطه رسيدهاند كه ما بايد براي كنترل خشم فرصتهايي را براي برگزاري دورههاي آموزش جهت افزايش توانايي افراد در مواجهه با خشونت و كنترل خشم داشته باشيم. اين موضوع يكي از مهارتهاي عام در بخش مهارتهاي زندگي محسوب ميشود. به همين دليل بيش از نيم قرن است كه در دنيا در رابطه با اين موضوع پژوهشهايي انجام و برنامههايي اجرا ميشود. موضوع آموزش مهارتهاي زندگي در غالب كشورهاي دنيا به ويژه كشورهايي كه عضو سازمان بهداشت جهاني هستند كه ايران هم جزو آنهاست، اين موضوع مورد توجه قرار ميگيرد. از سال 1375 سازمان بهزيستي كشور موضوع آموزش مهارتهاي زندگي را دنبال ميكرد تا زماني كه سازمانهاي مختلفي از جمله آموزش و پرورش، وزارت علوم، صدا و سيما و حتي سازمان تبليغات اسلامي و وزارت بهداشت به اين موضوع توجه كردند. امروزه هم اين موضوع باز مورد توجه سطوح مختلف جامعه است چرا كه هيچ شواهدي دال بر كاهش خشونت در جامعه نداريم.
اگر نگاه سادهاي به اطراف داشته باشيم و در محيطهاي اجتماعي حضور پيدا كنيم، شاهد انواع خشونت هستيم و بخشي از اين خشونتها را ميتوانيم، در قالب فيزيكي و رفتاري ببينيم، اما بخشي از خشونتها ممكن است به ظاهر ديده نشوند، مثل خشونتهاي رواني- عاطفي و خشونتهاي جنسي، حتي در بعضي موارد خشونت ناشي از مسامحه و غفلت است كه چندان جدي گرفته نميشود.
توجه به موضوع پيشگيري از خشونت و آموزش مهارتهاي كنترل خشم ضرورت اجتنابناپذير در جامعه است. به ويژه كه ما در زندگي فشارهاي مختلفي را تحمل ميكنيم و از طرفي فقدان يا ضعف در مهارت مقابله با استرسهايي كه به ما وارد ميشود، ضعف در روابط بين فردي و روابط موثر ميتواند زمينهاي را فراهم كند كه ما شاهد افزايش خشونت در جامعه باشيم.
نكتهاي كه شايد در اين بخش مهم است اين است كه مردم بايد باور كنند با آموزش ميتوانند رفتار خودشان را كنترل كنند، به گونهاي كه آستانه تحملشان را در مقابل شرايط استرسزا افزايش بدهند و در چنين شرايطي رفتار جراتمندانه داشته باشند.
در حوزه اجتماعي خلأ آموزش مهارت اجتماعي حادتر است. به طور مثال در بعضي موارد كه آنفلوآنزاي خوكي شيوع پيدا ميكند، يا در مورد زلزله و سيل آموزشهاي لازم داده ميشود و موارد آموزشي را رعايت ميكنيم، اما در حوزه اجتماعي هنوز اين باور نهادينه نشده كه ما ميتوانيم با يادگيري مهارتهاي خاص كيفيت زندگيمان را افزايش بدهيم.
٭رييس انجمن مددكاري اجتماعي