بيش از يك هفته از سقوط دمشق و حاكميت جديد شورشيان بالاخص تحريرالشام بر سوريه ميگذرد. فارغ از تمامي تحليلها در راستاي چگونگي سقوط زودهنگام بشار اسد حال سوال اصلي كه ذهن ناظران را در شرايط كنوني به خود مشغول كرده، اين است كه آيا اين شورشيان كه اكنون در تلاش براي تشكيل يك دولت ملي هستند، ميتوانند الگويي كه در ادلب، يك منطقه فقير و كشاورزي با جمعيت نسبتا كم، پياده كردند را در سراسر سوريه گسترش دهند؟ آنچه تحليلها در اين حوزه را جهتدار ميكند، اين است كه گروهي با پيشينه راديكال چون تحريرالشام و همچنين سازمانهاي وابسته به آن از سال ۲۰۱۷ به دنبال قدرتيابي بيشتر بودند و توانستند سطحي از ثبات را در ادلب ايجاد كنند. اين گروه سعي كردند با عملگرايي و انضباط حكمراني خود را در اين منطقه حفظ كنند. اين درحالي است كه اين گروه همزمان از طريق يك نهاد غيرنظامي با ۱۱ وزارتخانه حكمراني ميكرد كه به آنها اجازه ميداد بر بازسازي خود به عنوان يك نيروي سازمان يافتهتر تمركز كنند، به گونهاي كه تحريرالشام در ادلب، نيروي امنيتي داخلي قوي را حفظ كرد تا با ديگر گروههاي نظامي و منتقدان داخلي مقابله كند. نيويورك تايمز در اين راستا گزارشي منتشر كرده و در اين باره نوشته تحريرالشام كه ريشههايش به گروههاي راديكالي مانند داعش و القاعده بازميگردد، از حدود سال ۲۰۱۶ گرايشهاي تند خود را تعديل كرد. درحالي كه اين گروه همچنان برخي شيوههاي راديكالي خود را تحميل ميكرد، اما به سختگيريهايي كه گروه تروريستي داعش در زمان تسلط بر بخشهايي از سوريه اعمال ميكرد، متوسل نشد. با اين حال تحريرالشام همچنان به عنوان يك سازمان تروريستي توسط ايالاتمتحده، سازمان ملل، تركيه و ديگر كشورها شناخته ميشود. اين گروه روي انواع كالاها و كسب و كارها، ازجمله محصولات كشاورزي، گذرگاههاي مرزي، ساخت و سازها، تجارت، فروشگاهداري و صنايع دستي، هزينههايي اعمال كرد. مارك نخل، رييس بخش تحقيقات در شركت Kharon كه به ديگر شركتها در زمينه رعايت تحريمها عليه گروههاي مسلح و ديگر بازيگران متخاصم مشاوره ميدهد، گفت: «تحريرالشام نمونهاي از سازگاري در اقتصاد جنگ است.»
او مدعي است كه شاهد تغييرات استراتژيك تحريرالشام بوده و اين تغييرات را به عنوان يك برندسازي استراتژيك توصيف كرده است.
به ادعاي نيويورك تايمز اين تغيير رويكرد همچنين نشاندهنده توانايي تحريرالشام در انطباق با شرايط جديد و استفاده از منابع داخلي براي حفظ قدرت و كنترل در منطقه است كه احتمالا ميتواند به آنها كمك كند تا در برابر چالشهاي آينده بهتر عمل كنند.
اوروا عجو، دانشجوي دكتراي دانشگاه مالمو در سوئد كه به مطالعه هيات تحريرالشام پرداخته، به نيويورك تايمز گفت كه اين گروه همچنين برخي روشهاي تروريستي كه قبلا استفاده ميكرد، مانند بمبگذاريهاي انتحاري عليه اهداف نظامي را كنار گذاشته است.
به ادعاي گروهي از ناظران اين گروه در طول تاريخ خود تحت فشار و كشمكش ميان عناصر عملياتي و سختگير درون خود قرار داشته است و اين تنشها احتمالا با گسترش حكمرانيشان ادامه خواهد يافت. اين واقعيت نشاندهنده چالشهاي داخلي است كه تحريرالشام با آنها مواجه است و چگونگي مديريت اين تنشها ميتواند بر آينده و ثبات آن تاثير بگذارد.
به ادعاي تحليلگران به دليل تلاشهاي دولت مركزي در دمشق براي ايزوله كردن مناطق تحت كنترل شورشيان در شمال، اين مناطق مجبور بودند براي خدمات اساسي مانند آب، برق و غيره به تركيه وابسته باشند.
تحريرالشام نيز شركتهايي به ظاهر خصوصي را راهاندازي كرد، اما مالكان اين شركتها با اعضاي تحريرالشام مرتبط بودند. چنين رويكردي به اين گروه اين امكان را داد كه به طور موثري منابع مالي خود را تامين و در عين حال خدمات ضروري را به ساكنان منطقه ارايه دهد. به ادعاي ديگر نشرياتي كه به وارسي رويكرد و عملكرد اين گروه به بهانه تسلط بر سوريه پرداختهاند، اما با اين حال، منبع اصلي درآمد آنها احتمالا عوارض گمركي و ساير هزينههايي بود كه در گذرگاه مرزي باب الهواء كه دروازه اصلي به شمال غربي سوريه از تركيه است، جمعآوري ميشد. هر چند كه رقم دقيقي منتشر نشده، اما سازمانهاي انساني كه در ادلب فعاليت ميكنند و ديگر نهادها تخمين ميزنند كه ممكن است اين گروه ماهانه بيش از ۱۵ ميليون دلار درآمد داشته باشد.
ازسوي ديگر در برخي موارد تحريرالشام ساكنان محلي را تشويق كردند تا كسب و كارهايي راهاندازي كنند، اين رويكرد نيز به آنها كمك ميكند تا به نوعي حس مالكيت و مشاركت در جامعه محلي را تقويت و در عين حال كنترل و نفوذ خود را در اقتصاد محلي حفظ كنند. اين استراتژي نشاندهنده تلاشهاي تحريرالشام براي ايجاد يك پايه اقتصادي پايدار و تقويت روابط با جامعه محلي است.
به گزارش نيويورك تايمز در زمينه استراتژي نظامي نيز احمد حسين الشارع، رهبر تحريرالشام كه قبلا با نام مستعار ابومحمد الجولاني شناخته ميشد، ايدئولوژي پيشين خود را كه براساس آن بايد بر تحريك جهان عليه غرب تمركز كند، كنار گذاشت. به گونهاي كه او به جاي اين هدف، بر سقوط دولت سوريه تحت حاكميت بشار اسد تمركز كرد؛ هدفي كه از سال ۲۰۱۱ با درگيريهايي در سراسر سوريه آغاز شد. الجولاني در سال ۲۰۲۱، يكي از مهمترين اقدامات خود را با تاسيس آنچه دانشگاه نظامي ناميده ميشد، انجام داد. افسراني كه از ارتش سوريه جدا شده بودند، به شكلگيري نيروهاي خود و ديگر گروههاي شبه نظامي از سراسر سوريه كمك كردند تا چيزي شبيه به يك ارتش منظم با زنجيره فرماندهي مشخص ايجاد كنند.
جروم دروان، تحليلگر ارشد در زمينه جهاد و درگيريهاي مدرن در گروه بحران بينالمللي گفت: «آنها به مراتب به يك ارتش نزديكتر شدند تا يكيك گروه صرفا مسلح. آنها همزمان به مطالعه جزييات دكترين نظامي غربي كه توسط نيروهاي مسلح مختلف به صورت آنلاين منتشر شده بود، پرداختند و سعي كردند عمدتا از مدل بريتانيايي پيروي كنند.»
به ادعاي ديگر نشريات خارجي و به نقل از كارشناسان، تسليحات اصلي آنها در طول سالها عمدتا از طريق تصرف پايگاههاي نظامي سوريه يا در نبردها با ديگر گروهها تامين ميشد. همزمان افسران دولتي سوريه نيز به فروش سلاح به اين گروه پرداخته و از سوي ديگر تركيه كاميونها و سلاحهاي سبك را به همپيمانان خود در شمال سوريه ميرساند. برخي شبه نظاميان تحت حمايت تركيه در حملهاي كه منجر به سرنگوني دولت سوريه شد، به تحريرالشام پيوستند. به گفته دروان، به نظر ميرسد كه تركيه تاثير قابلتوجهي بر كمپينهاي نظامي اين گروه داشته و دستكم ده هزار نيروي نظامي در استان ادلب و تعداد بيشتري نيز در مناطق نزديكتر مستقر كرده است.
ناظران اما در مقام قياس حاكميت تحريرالشام در ادلب و نيز در سوريه بر اين باورند كه در ادلب در اين زمينه و همچنين روشهاي كنترل، شرايطي را فراهم ميكرد كه در قابش اين گروه شورشي معمولا مقامات محلي را در جاي خود حفظ كنند، به ويژه در روستاهايي كه تحت كنترل اقليتهاي مذهبي بودند. اين درحالي است كه سوريه يك پازل پيچيده از روستاهاي متنوع است. اين كشور عمدتا سني مذهب با بيش از ۲۳ ميليون نفر جمعيت، داراي اقليتهاي قابلتوجهي از شيعيان، مسيحيان و دروزيها و همچنين فرقه علوي است. در ادلب اما براساس آمار سازمان ملل جمعيت پيش از جنگ ۱.۵ ميليون نفر به ۳.۵ ميليون نفر افزايش يافته است كه شامل افراد بيخانمان از سراسر سوريه ميشود كه عمدتا در كمپهاي چادري زندگي ميكنند كه تحريرالشام از روشهاي خشن و وحشيانهاي كه گروههاي افراطيتر به كار ميبرند در قبال آنها استفاده نكرد.
الجزيره: معناي پايان اسد براي چين؛ پكن متحد استراتژيكش را از دست داد؟
به باور گروهي از تحليلگران كه تحولات اخير سوريه را به دقت رصد ميكنند سقوط بشار اسد در سوريه براي چين، به معناي از دست دادن يك شريك ديپلماتيك است، چراكه چين و سوريه توانسته بودند از زمان آغاز جنگ داخلي در سوريه در سال 2011، روابط خود را حفظ كنند، اگرچه اين روابط در طول زمان تحت تاثير تحولات سياسي و نظامي قرار گرفته است. گفتني است چين همچنان به طور رسمي در مورد آينده سوريه پس از سقوط بشار اسد، جانبداري خاصي نكرده است. با اين حال درحالي كه چين مانند ايران و روسيه در جنگ سوريه دخالت نظامي مستقيم نداشته است، رابطه بين دمشق و پكن در زمان حاكميت بشار اسد بسيار نزديك و دوستانه بود. چين به عنوان يكي از حاميان اصلي بشار اسد در عرصه بينالمللي عمل كرده و از او در مقابل فشارهاي غرب حمايت كرده است. اين روابط نيز شامل همكاريهاي اقتصادي، سياسي و تجاري بوده كه به چين اين امكان را داده تا نفوذ خود را در سوريه و منطقه گسترش دهد.
در ادامه گزارش الجزيره در راستاي نحوه تعاملات پكن و دمشق در دوران حاكميت بشار اسد آمده است كه در دهه گذشته، چين كمكهاي مالي خود به سوريه را افزايش داده كه نشاندهنده حمايت اين كشور از دولت سوريه است، به گونهاي كه در دسامبر 2016، دولت سوريه در نبرد با شورشيان پيروزي بزرگي به دست آورد و شهر حلب را بازپس گرفت. به ادعاي ناظران اين پيروزي به عنوان يك نقطه عطف در استراتژي كمك چين به سوريه شناخته ميشود.
براساس گزارشهاي مركز تحليل و تحقيقات عملياتي (COAR)، كمكهاي چين به سوريه در سال 2017 به طور چشمگيري افزايش يافت و در سال 2016 به 54 ميليون دلار رسيد. اين افزايش نشاندهنده تعهد چين به حمايت از دولت بشار اسد و تلاش براي بازسازي كشور پس از جنگ است. چين همچنين سرمايهگذاريهاي عمده و بلندمدتي در صنعت نفت و گاز سوريه نيز انجام داده است كه مجموع آنها به حدود 3 ميليارد دلار ميرسد. اين سرمايهگذاريها به چين اين امكان را ميدهد كه به منابع انرژي سوريه دسترسي پيدا كند و نفوذ خود را در اين حوزه افزايش دهد، به ويژه آنكه در سال 2022، سوريه همچنين به ابتكار كمربند و جاده شي جين پينگ، رييسجمهور چين پيوست كه شبكهاي از بزرگراهها، بندرها و راهآهنهاست كه چين در حال ساخت آن براي اتصال آسيا به آفريقا، اروپا و امريكاي لاتين است.
ويليام متيوز، پژوهشگر ارشد برنامه آسيا و اقيانوسيه در انديشكده چتم هاوس مستقر در لندن به الجزيره گفت: در حالي كه تحريرالشام به احتمال زياد تمايلي به همكاري نزديك با چين نخواهد داشت، اما چين احتمالا سعي خواهد كرد تا با دولت جديد در ارتباط بماند. متيوز در ادامه توضيح داد كه تعامل چين با طالبان در افغانستان ميتواند مقايسهاي بالقوه باشد، اما هنوز خيلي زود است كه به طور قطعي در اين مورد صحبت كنيم. به ادعاي ناظران اما سقوط بشار اسد براي چين چالشي جدي ايجاد خواهد كرد، چراكه اين بازيگر منافع رو به رشدي را در منطقه خاورميانه داراست و به طور فزايندهاي فعاليت خود را در حوزههايي مانند فناوري و دفاع گسترش داده است.
در مارس 2023، چين ميانجيگري براي احياي روابط ديپلماتيك ميان ايران عربستان را برعهده گرفت. در جولاي امسال نيز پكن ميزبان گروههاي رقيب فلسطيني حماس و فتح به همراه 12 گروه فلسطيني كوچكتر بود. پس از سه روز مذاكرات فشرده، اين گروهها توافق وحدت ملي را امضا كردند. به گفته متيوز ريسك سقوط بشار اسد چالش مهم و بزرگي را براي چين و نيز ثبات منطقه ايجاد كرده است، از جمله احتمال سرايت درگيري به كشورهاي همسايه.