• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5938 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۲ دي

نيم‌نگاهي به تاريخ با چشم غيرمسلح

سعيد واعظي

ویل دورانت مي‌گويد: تمدن‌ها رواقي شروع مي‌كنند و اپيكوري تمام مي‌شوند؛ به اين معني كه با رياضت‌ها و تنگناهاي خودخواسته و خودنخواسته و از خودگذشتگي آدميان آغاز مي‌شوند و با شكم‌سيري و روشنفكرزدگي و بي‌خيالي به انتها مي‌رسند. شكل‌گيري و فروپاشي هيچ تمدني از اين قاعده كلي مستثنا نيست. تمدن‌ها به‌ طور معمول با گردن‌كشي و نافرماني پابرهنه‌ها و برده‌ها رو در روي اشراف‌زاده‌هاي شكم بر آمده و تقريبا از همه جا بي‌خبر شكل مي‌گيرند. اين تابوشكني پابرهنه‌ها كه با روشنفكر‌زدگي بعضي از اشراف يكي بشود، جامعه‌اي مي‌سازد پر از تناقض و التقاط. انديشه‌هاي بكر روشنفكري كه در قالب ايدئولوژي حاكمان رنگ باخته و كاركردشان فقط به نفع همان‌ها است، روبه‌روي روياها و جاه‌طلبي‌هاي طبقه بي‌پول‌ها و بي‌زورها قرار مي‌گيرد و همه راه‌شان را سد كرده و وادارشان به واكنش‌هايي مي‌كنند كه معمولا ويراني به بار مي‌آورد. حالا نوبت همان آدم‌هاي زير صفر است كه انتقام بگيرند و در تاراج مايملك بالادستي‌ها افراط كنند و براي داشته‌هاي‌شان فرضيه ببافند و از انديشه سيسرون‌ها و تروتسكي‌ها و مونتسكيو‌هاي‌شان حصاري بسازند پر از قيد و بند‌هايي كه اگر چه به ظاهر براي امنيت رواني جامعه وضع شده ولي قصد، حفظ همان موقعيتي است كه به دست آورده‌اند و ميلي براي از دست دادن‌شان ندارند و سال‌ها بعد به شكم برآمده‌هايي بدل مي‌شوند شبيه ارباباني كه بر آنها شوريده‌اند و باز روز از نو و قيام ندارها از نو. باز هم پسيخاني‌ها و اسپارتاكوس‌ها و پل مارا و روبسپير‌ها پرچم شورش به دست مي‌گيرند و بيشترشان هم مي‌كشند و هم كشته مي‌شوند. ولي دور و بري‌ها دانتون‌كشي راه مي‌اندازند و پرچم‌شان را به دست مي‌گيرند و طلب كارتر از آنها به آلاف و الوف تقريبا كم دردسري مي‌رسند و باز هم شكم‌هاست كه بر مي‌آيند و پرچم انقلابي‌گري است كه ابزار حفظ داشته‌هاي‌شان مي‌شود.
توي تاريخ، خط داستان همه انقلاب‌ها و شورش‌ها و كودتاها شبيه چيزي است كه گفته شد. متن هميشه همين بود و شعارها و بيانيه‌ها و مانيفست‌هاي انقلابي‌گري تا بوده حاشيه‌اي بود كه عموما از متن برجسته‌تر نشان داده مي‌شد. چرا كه هيچ قومي نمي‌خواست باور كند كه همه از خودگذشتگي و كشته دادن‌ها و سينه سپر كردن‌هايش تنها به عوض شدن حاكم‌هايي ختم شود كه پس از گذشت دوره‌اي شبيه همان كساني شوند كه بر آنها شوريده بودند و لاجرم تن به دستورهاي از بالايي مي‌دادند كه اگر چه به ظاهر با قبل متفاوت بود ولي در تغيير موقعيت‌شان اثر چنداني نداشت. حالا ديگر باور به نتيجه نرسيدن، به‌رغم همه آن تاوان دادن‌ها به قدري برايشان سخت مي‌شد كه به جعل واقعيت تن مي‌دادند. براي خودشان و ياران از دست رفته افسانه‌سرايي مي‌كردند و در گذر زمان، بي‌خيالي و گوشه‌گيري و روشنفكرنمايي را به قبول واقعيت ترجيح مي‌دادند. آنهايي كه واقعيت برايشان روشن مي‌شد به مراتب وضعيت بدتري داشتند. يا به گمان دزديده شدن انقلاب‌شان سر‌هاي سرخ‌شان را به باد مي‌دادند يا با جمعي ديگر به خيال بازآفريني آرزوهاي پيش‌ترشان راهي را مي‌رفتند كه يك بار آزموده بودند و آزمودن دوباره‌اش صد البته خطا بود.
توي چالش‌هاي اجتماعي و هنري هم وضعيت رواقي و اپيكوري در ابتدا و انتهاي همه دوره‌هاي فرهنگي به همان ترتيب شبه‌ماركسيستي عمل مي‌كند. جوياي نام‌هاي ناشناخته، تابوهاي تثبيت شده نام‌آوران را به چالش كشيده و مانيفست‌شان را يا ناديده گرفته يا بازآفريني مي‌كنند. اگر قرار باشد هنرمند يا فعال اجتماعي روي خط انگاره شناخته‌شده‌ها قدم بردارد، آزموده‌ها صد باره تكرار مي‌شود و نگره جديدي ساخته نمي‌شود اما بيشتر اين تجربه‌ها به دليل ساده‌گيري اهالي فن و سختگيري جوياي نام‌ها روي ويراني مشرب‌هاي گذشته بنا مي‌شود و خرابي‌ها صد البته تاوان زياد و نفسگيري دارد و پشيماني هميشگي هم جبرانش نمي‌كند.
دورانت و همسرش دهه‌ها سندها و ورق‌هاي تاريخ جهان را زير و رو كردند نوشتند و خط زدند و دوباره نوشتند تا به عباراتي برسند كه چكيده يازده جلد تاريخ تمدن باشد. تمدن‌ها رواقي شروع مي‌كنند و اپيكوري تمام مي‌شوند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون