• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5946 -
  • ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۱ دي

داوري‌اردكاني با اشاره به اهميت علوم انساني:

قوام علوم انساني لازمه پيشرفت ساير علوم است

استاد پيشكسوت فلسفه گفت: طرح مساله اجتماعي موقوف به درك مشكل و اراده به رفع آن است و علوم اجتماعي وقتي در يك كشور و جامعه پيشرفت مي‌كند كه دانشمندان و اهل نظر مشكلات آن جامعه را دريابند.
مراسم گراميداشت روز پژوهش با تجليل از نفرات برتر و شايسته، صبح روز سه‌شنبه سوم دي ماه سال ۱۴۰۳ در پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي برگزار شد. در اين مراسم كه برگزاري آن به ‌دليل تعطيلي ادارات به اين هفته موكول شد، ضمن افتتاح كتابخانه استاد پورنامداريان نفرات برتر طبق فهرست اعلامي، تجليل به ‌عمل شدند.
در بخش نخست اين مراسم، پيام استاد پيشكسوت فلسفه، دكتر رضا داوري‌اردكاني براي حضار قرائت شد. در بخشي از اين پيام آمده است: 
ما اكنون به علوم انساني و نقد وضع موجود آن، نياز مبرم داريم تا آنجا كه حتي اگر بخواهيم وضع كلي علم در كشور را بدانيم بايد از طريق علوم انساني وارد شويم. يعني اگر بپرسند ما كه دانشمندان ممتاز داريم، چرا از دانش آنان چنانكه بايد بهره نمي‌بريم، پاسخ پرسش را از علوم انساني بايد بگيريم. خوشبختانه اين پژوهشگاه كه بزرگ‌ترين پژوهشگاه علوم انساني است، جامعيت و ظرفيت علمي و امكان‌هايي دارد كه مي‌تواند در پژوهش‌هاي اساسي فرهنگي و اجتماعي مشاركت موثر داشته و نيز مقام و موقع علوم انساني را به جامعه علمي كشور نشان دهد و مخصوصا روشن سازد كه علوم گرچه در آموزش و پژوهش در دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها از هم جدا و با يكديگر متفاوتند در وجود و پيشرفت‌شان به‌ هم وابسته‌اند و با هم تناسب دارند.
به گمان من، در شرايط كنوني نياز به علوم انساني مقدم بر نياز به ديگر علوم است، زيرا علوم پايه، مهندسي، كشاورزي و… وقتي كارساز مي‌شوند كه برنامه‌ريزان كشور در برنامه‌اي كه ناگزير بايد به مدد علوم انساني تدوين شود، شرايط بهره‌برداري از آنها را در نظر گرفته و معين كرده باشند.پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي بايد در اين برنامه‌ريزي مشاركت و مساهمت داشته باشد و هفته پژوهش براي پژوهشگاه فرصت مناسبي است كه در برنامه‌هاي خود بازنگري كند و به تدوين برنامه آينده خود بينديشد. شايد ذكر اين مطالب در چنين مجلسي حمل بر جسارت شود، اما چون جامعه ما هنوز چنان‌كه بايد به اهميت علوم انساني و اجتماعي پي نبرده است، نياز است بر اهميت آن تا آنجا كه ممكن است، تاكيد شود. اين علوم در زمان ما چندان اهميت دارند كه شايد غلو و اغراق نباشد اگر بگوييم پيشرفت ديگر علوم نيز به قوام آن وابسته است. علوم اجتماعي صورت‌بندي نيازهاي اجتماعي و فرهنگي هر جامعه‌اي است.نيازهاي طبيعي، نياز فردي و شخصي است كه قدما از آن به نياز لذاته تعبير مي‌كردند، اما آدمي در جامعه نيازهاي ديگر پيدا مي‌كند كه از آنها به نياز لغيره تعبير كرده‌اند. علوم انساني و اجتماعي بيان وضع زمان و نيازها و مشكل‌هاي آن و نشان‌ دادن راه رفع آنهاست و چنانكه اشاره شد مسائل جامعه صورت‌بندي نيازمندي‌هاي آن است. دانشمندان علوم انساني و اجتماعي به مشكل و مشكل‌هاي موجود نظر مي‌كنند و مي‌پرسند كه چگونه بايد آنها را رفع كرد و با طرح اين پرسش است كه مشكل به مساله اجتماعي‌انساني مبدل مي‌شود و تحقيق و تأمل در آن و جستن راه‌حل و رفع مشكل و پيمودن آن راه به مدد و راهنمايي علوم انساني صورت مي‌گيرد. طرح مساله اجتماعي موقوف به درك مشكل و اراده به رفع آن است. علوم اجتماعي وقتي در يك كشور و جامعه پيشرفت مي‌كند كه دانشمندان و اهل نظر مشكلات آن جامعه را دريابند. علوم اجتماعي در تاريخ هم وقتي پديد آمد كه جامعه دچار بحران بود و مي‌بايست چاره‌اي براي رفع بحران و عبور از آن بيابد.
تسليم ‌شدن به مشكل‌ها و عادت ‌كردن به آنها، درك مشكل نيست. همه ما مي‌دانيم كه به‌طور مثال، در كار آموزش‌وپرورش و مدرسه و دانشگاه مشكل بسيار است، اما وقتي مي‌پرسند مشكل چيست؟ معمولا پاسخ‌هايي داده مي‌شود كه پاسخ نيست، بلكه بيان بخشي از مشكل است! مثلا در پاسخ به اينكه آموزش‌وپرورش چه مشكلي دارد، مي‌گويند حقوق معلم كم است و چنان‌كه بايد به تربيت معلم اهتمام نمي‌شود. البته بايد به تربيت معلم اهتمام كرد و شأن معلمان و تامين معاش آنان را مهم دانست، اما اينها مشكل آموزش‌وپرورش است و نه راه‌حل مساله.
اگر تربيت معلم نظام و سامان داشت و امكان تامين معاش شايسته براي معلمان ميسر بود، مشكل عمده‌اي وجود نداشت. با توجه به كوشش‌هايي كه در دهه‌هاي اخير براي اصلاح آموزش‌وپرورش صورت گرفته و هيچ‌ يك به‌ جايي نرسيده است، به ‌نظر مي‌رسد كه هنوز آموزش‌وپرورش براي ما به ‌صورت مساله در نيامده است و آن را نياز حقيقي خود نمي‌دانيم و البته طرح مساله آن هم آسان نيست. با اين‌ حال دانشمندان، دانشمند شده‌اند كه كار دشوار و دشوارترين كارها را به عهده گيرند و انجام دهند. دانشمندان علوم انساني و اجتماعي بايد به نيازها و امكان‌هاي جامعه خود بينديشند. در علوم انساني‌اجتماعي نظر و عمل از هم جدا نيستند و اگر جدا شوند نه نظر راه را مي‌يابد و نه عمل به ‌جايي مي‌رسد. ما اكنون نياز داريم كه وضع علم به‌طور كلي و به‌ خصوص وضع علوم انساني را دريابيم و اين دريافت بدون نظر انتقادي حاصل نمي‌شود و پيداست كه صالح‌ترين كسان براي نقد علوم انساني، دانشمندان اين علومند. (مهر) 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون