سيما پروانهگهر
«جاسوساني از جنس نماينده» عنوان جديدي است كه سيداحمد علمالهدي، امام جمعه مشهد در ديدار با اعضاي بسيج قوه مقننه كه در دفتر نماينده وليفقيه در خراسان رضوي برگزار شد، بيان كرده و با واكنش نمايندگان مجلس دوازدهم نيز مواجه شده است.
او مجلس شوراي اسلامي را «حساسترين نقطه براي فتنهانگيزي و نفوذ دشمن» توصيف و تصريح كرده است كه «دشمن براي نفوذ، جاسوس به مجلس نميفرستد بلكه جاسوس استخدام و انتخاب ميكنند، لذا مجلس محلي است كه براي انتخاب جاسوس از همهجا مناسبتر ميباشد.»
علمالهدي همچنين گفته است كه «در مجلس شوراي اسلامي افراد با ايدهها و نگاههاي مختلفي وارد ميشوند، دشمن ميآيد اين افراد را ارزيابي ميكند كه كداميك به اهداف آنها نزديك است بعد با چندين واسطه آنها را به استخدام خود در ميآورد.»
اين گفتههاي علمالهدي با واكنش محمدمهدي شهرياري، عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس رو به رو شده است. شهرياري اظهارات علمالهدي را «بحرانساز» خوانده و به خبرآنلاين گفته است كه «اگر امام جمعه مشهد جاسوسي در مجلس ميبيند، وظيفه دارد كه او را به وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه معرفي كند. وقتي كه به اين صورت همه را متهم ميكند، نشاندهنده اين است كه او به دنبال بحرانآفريني مجدد براي كشور است. لذا خواهش ما از مسوولان دستگاههاي نظارتي اين است حتما از امام جمعه بخواهند، كساني كه از نظر او جاسوس هستند را معرفي كند و بعد با مدارك و مستندات حتما برخورد كنند، نه اينكه به صورت كلي يكسري مسائل و مشكلاتي را براي كشور درست كند چرا كه هزينههاي گفتههاي امام جمعه مشهد براي كشور بسيار سنگين و گزاف بوده است.»
فارغ از ماجرا و ادعاي علمالهدي درباره آنچه جاسوسي در مجلس خوانده، كمتر نظر و گفتهاي از او در دو دهه گذشته وجود دارد كه با بازخورد و واكنش مواجه نشده باشد. علاوه بر رويه اظهارات او، تصميماتش در مشهد نيز همواره محل بحث و بررسي بوده است.
تحصيل و فعاليت در مشهد و تهران
سيد احمد علمالهدي متولد دهم شهريورماه سال ۱۳۲۳ در شهر مشهد در خانوادهاي پُرجمعيت و روحاني است.
پدرش مرحوم آيتالله حاج سيدعلي علمالهدي از سادات آل شهيد و از نسل مرحوم سيدمهدي شهيد رابع است. او از سال 1338 در حوزه علميه مشهد علوم حوزوي را نزد سيداحمد مدرس يزدي، اديب نيشابوري، مرتضي شاهرودي، علي مشكيني، فيض گنابادي سطوح حوزوي را فرا گرفت، همچنين به مدت 7 سال در درس خارج فقه سيدمحمدهادي ميلاني حضور يافت.
علمالهدي از سال 1359 تا سال 1361 مسوول كميته انقلاب اسلامي منطقه يك تهران بود و سپس به عضويت شوراي مركزي جامعه روحانيت مبارز تهران درآمد. او به همراه مهدوي كني و باقري كني از سال 1361 دانشگاه امام صادق عليهالسلام را تاسيس كردند و او به مدت 22 سال به عنوان يكي از اعضاي هيات علمي در سمت معاونت آموزشي و تحصيلات تكميلي اين دانشگاه مشغول به فعاليت بود.
در تاريخ 17 فروردين ماه سال 1384 با حكم رهبري به عنوان امام جمعه شهر مشهد منصوب شد. او در سال 1385 در انتخابات مجلس خبرگان رهبري شركت كرد و به عنوان نماينده مردم خراسان رضوي راهي مجلس خبرگان شد. پس از درگذشت عباس واعظ طبسي در اسفندماه سال1394 علمالهدي با حكم رهبري به عنوان نماينده ولي فقيه در خراسان رضوي برگزيده شد.
آخوند آكادميك و منتقد دولت اصلاحات
اگرچه علمالهدي در تمامي دهه 80 نيز فعاليت سياسي جدي داشته است اما از سال 1384 با انتصاب به عنوان امام جمعه مشهد تريبوني در اختيارش قرار گرفت كه هر روز بيش از قبل او و سخنانش را در مركز توجه قرار داد و علمالهدي البته از منتقدان جدي دولت اصلاحات بود و همان اندازه كه از دولت اصلاحات انتقاد داشت در سال 84 حامي محمود احمدينژاد شد.
او در سال 1395 در ديدار با ائمه جماعات و مسوولان دانشگاههاي پيام نور كل كشور كه در محل حسينيه دفتر امام جمعه مشهد مطلبي را به عنوان برخورد دولت اصلاحات با او روايت كرده كه البته نشان ميدهد دولت وقت با او سر ناسازگاري نداشته است. علمالهدي در اين سخنراني ميگويد كه در سال 76 دولت اصلاحات در اين كشور سركار آمد به من گفتند « آكادميكترين آخوند هستي چرا كه نهتنها در دانشگاه فعاليت كردي بلكه دانشگاه تاسيس كردي اما با موضعگيري سياسي شخصيت آكادميك خودت را ازبين بردي؟ كه بنده گفتم من نوكر در خانه اربابم، نوكري يك روز اقتضا ميكند دانشگاه بسازيم يك روز اقتضا ميكند در برابر جريانات سياسي سينه چاك كرده و بايستيم.»
از اظهارات او در سالهاي اخير اما اينگونه برداشت ميشود كه علمالهدي دل خوشي از جريان اصلاحات به خصوص رهبران و رييس دو دولت اصلاحات ندارد. سال 1395 وقتي سيدمحمد خاتمي بحث «آشتي ملي» را مطرح كرد، گفتههايش با واكنش تند علمالهدي رو به رو شد و در نماز جمعه آن زمان گفت كه «آقايي كه عمله فتنه ۸۸ بوده ميگويد آشتي ملي؛ يعني چي آشتي ملي؟ مگر ملت با هم قهرند؟ راهپيمايي ۲۲ بهمن را نديديد؟»
او همچنين در اين سخنراني ميگويد: « جرياني كه پيروز انتخابات را نپذيرفت و به دنبال اين بود كه با سفارش اوباما و انگليس و رسانهها مردم را به خيابان بياورند تا غربيها بيايند براي انتخابات ما تكليف تعيين كنند، مردم با اينها قهر كردند و از اينها متنفر شدند و در راهپيمايي ۹ دي انزجار خود را اعلام كردند.»
سال گذشته نيز علمالهدي مستقيم شعار سيدمحمدخاتمي بر مبناي گفتوگوي تمدنها را به سخره گرفت و در آذرماه سال گذشته در افتتاحيه دوره بصيرتي جهاد تبيين، با بيان اينكه سوره كافرون گفتوگوي تمدنها را رد ميكند، گفت: با فرهنگها و تمدنهاي استكبار نميتوان هماهنگ شد و ۸ سال جريان برجام نيز اين موضوع را اثبات كرد. مشكل امريكا با ما اسلام است و راهحل مشكلات ما ارتباط با امريكا نيست، چراكه غرب دشمن است و نميتوان به قراردادها و پيمانهاي غرب اعتماد كرد.
علمالهدي و احمدينژاد؛
عزيزي كه مورد لعن قرار گرفت
احمد علمالهدي در سال 1384 از حاميان جدي محمود احمدينژاد بود. او همانند بسياري از روحانيون جريان اصولگرا محبت و حمايت بيدريغ خود را براي احمدينژاد هزينه كرد و از همان فروردين ۸۴ كه به امامت جمعه مشهد منصوب شد دل در گروي احمدينژاد داشت . زماني كه دولت احمدينژاد روي كار آمد او هم همچون ساير اصولگرايان از هيچ حمايتي دريغ نكرد.حمايتي كه تا بعد از انتخابات رياستجمهوري سال 1388 نيز ادامه داشت. وقتي در خطبه ۲ مرداد سال ۸۸ به صراحت اذعان كرد كه از حاميان جدي محمود احمدينژاد است و گفت « احمدينژاد عزيز ماست و ما به صلاحيت او راي دادهايم و پاي رايمان هم ايستادهايم. احمدينژاد به عنوان كسي كه گفتمان عدالت را رعايت كرده و در ۴ سال دوران مسووليتش نه خود و نه اطرافيانش هيچ گونه سوءاستفادهاي نداشتهاند، داراي صلاحيت است و كسي است كه در عرصه بينالمللي نيز شعار اسلام را سر داده و با جرات از انقلاب اسلامي دفاع ميكند.»
سال 1386 بود كه گفت « با روي كار آمدن دولت نهم، انقلاب اسلامي ايران در مسير اصلي خود قرار گرفت كه مردم بايد در ادامه دادن به اين مسير توجه خاصي داشته باشند.»
حمايت علمالهدي از احمدينژاد حتي در حوزه اقتصادي نيز پررنگ بود . او در آن دوران در شرايط تحريم پيشنهاد داد: «اگر مرغ در دسترس نيست آن را با يك ماده پروتئيني ديگر جايگزين كنيد» و خطاب به مشهديها گفت: «مشهديها مگر اشكنه پيازداغ را يادتان رفته و آن زندگي را فراموش كردهايد؟ مگر قرار است برنامه همان باشد كه قبلا بوده است؟»
رويكرد او در مورد سياستهاي فرهنگي نيز همين گونه بود. و در طول ۸ سال حضور احمدينژاد در پاستور تاكيد ميكرد كه «احمدينژاد روند دولت خاتمي در سركوب فرهنگي ديني را متوقف كرد.»
با اين وجود ورق حمايت از احمدينژاد با شدت براي اصولگرايان چرخيد و علمالهدي نيز از اين موضوع مستثني نبود. در سالهاي اخير اين انتقادات به حدي جدي شده بود كه خود او در گفتوگوي سال گذشته با روزنامه فرهيختگان هم از حمايتهايش روايت كرده است و هم از تنشهايي كه با احمدينژاد داشته است:«در دولت آقاي احمدينژاد نهتنها حمايت كردم، بلكه بنده هزينه شدم تا ايشان راي بياورد. خود ما طرفدار سرسخت بوديم. اما در اواخر دولت، ايشان با رهبري در زاويه مخالفت قرار گرفت و اين موضوع پيش رفت و به جايي رسيد كه انحراف ايشان از خط رهبري بين مردم علني شد. مشايي و دخالتش در امور تا حدودي قابل تحمل بود. منتها از يك زماني به بعد ديگر احمدينژاد خودش معلم مشايي شده بود و در موضع سرسختانهاي در مقابل رهبري قرار گرفت. حتي برخي به من خُرده ميگرفتند كه شما در حمايت از احمدينژاد اشتباه كرديد. بيان ميكردم كه احمدينژاد اين نبود و شرايط قدرت او را به اينجا رساند. اسب قدرت كه ايشان سوار بود، رم كرد و او را به در و ديوار زد، تا اينكه در برابر رهبري ايستاد.»
او دردي ماه سال 1393 نيز همين مفهوم را با ادبيات ديگري بيان كرده بود: «در مقابل رهبري ايستاد و سقوط كرد.»
سال 1395 علي الهي خراساني، از شاگردان علمالهدي در روایتي تاكيد كرد: «آقاي علمالهدي در جلسهاي خصوصي ميگفت من هر روز ميروم حرم و گاهي احمدينژاد را لعن ميكنم؛ البته مواضع علني ايشان شايد به اين غلظت نباشد. ميگفت اگر امر داير شود، بين احمدينژاد و اصلاحطلبان، بايد همه به اصلاحطلبان رأي بدهيم؛ چراكه مشكل ما با اصلاحطلبان، سياسي است؛ اما با احمدينژاد، اعتقادي. الان آقاي علمالهدي نظرش اين است كه احمدينژاد و مشايي مبانيشان را از سيدحسين نصر گرفتهاند و خارج از مسير ولايت هستند.»
مشهد؛ پايتخت انتقاد از دولت روحاني
احمد علمالهدي در طول دو دولت روحاني از سرسختترين منتقدان وي بود. از برجام تا وضعيت اقتصادي، از موضوعات فرهنگي تا مسائل اجتماعي، همه و همه هر هفته در نماز جمعه و در سخنرانيهاي ايام غيرجمعه هفته همواره موضوع سخنان علمالهدي بود.
در تاريخچه روابط بين علم الهدي و حسن روحاني ديماه سال 1396 نقطه عطفي است. حسن روحاني در سال 1396 رقيب داماد علمالهدي بود. همان زمان كه بعد از اعلام خبركانديداتوري دامادش علمالهدي نوشت: «سلام علي ابراهيم»
نزديكان دولت روحاني مدعي هستند كه اعتراضات دي ماه سال 1396 از مشهد شروع شده و در اين خصوص به نقش احمد علمالهدي نيز در اين باره تاكيد دارند. احمد علمالهدي اما در گفتوگوي سال گذشته خود با روزنامه فرهيختگان روايت را اينگونه تشريح كرده است: « در دولت روحاني مطرح كردند كه شلوغي مشهد در آن سالها از طرف ما بوده است و ما مردم را عليه دولت تهييج كرديم. درصورتيكه شلوغيها ابتدا در تهران بود و نه مشهد. هفته قبلش هم در نمازجمعه گفته بودم كه اهانت به رييسجمهور شرعا جايز نيست چون رييسجمهور منصوب حجت امام زمان (عج) است و كسي حق ندارد توهين كند.در مواضع مختلف نسبت به دولت ايشان نقدهايي داشتيم و همين بهانه به دستشان داده بود. استانداري وقت به من گفته بود كه از دفتر رييسجمهور خواستهاند كه شرح گفتههاي شما را براي آنها بفرستيم، حتي شنيدم كه ايشان كلاسوري تهيه كرده از نقدهايي كه من عليه دولت مطرح ميكردم و گفتند ميخواهد اين را ببرد محضر آقا. با اين حال من از دولت حمايت كردم. حمايتي كه از دولت آنها داشتم از دولت سيزدهم نداشتم.»
با اين وجود خطبههاي علمالهدي مملو بود از طعنه و كنايه و الفاظي كه حتي با واكنش مواجه ميشد. از اينكه دولت را به خاطر برجام خائن ميخواند تا اينكه رييس دولت را «ساده لوح» توصيف ميكرد.
هفتهاي نبود كه علمالهدي پشت تريبون نماز جمعه برود و نقدي از برجام نكند. حتي در فروردين سال 1397 گفت: «آنقدر كه بر سر اين برجام لعنتي لابيگري كردند، اگر سر دستور مقام معظم رهبري با كشورها لابيگري ميكردند امروز دلار در كشور ما ارزش نداشت. در اين صورت دلار امريكا، مثل خود امريكا ذليل بود و قيمتي نداشت.»
اظهارات علمالهدي در دو دولت روحاني علاوه بر مساله برجام روي موضوعات معيشتي و انتقاد از آنچه بيكفايتي دولت ميخواند، متمركز شده بود . بهطور مثال در خرداد 1397 گفت: «اگر به وسيله دشمن در تنگناي اقتصادي قرار گرفتيم، اين باعث نشود كه افراد در اصناف و اقشار گوناگون بهعلت اين تنگناي اقتصادي مقابل نظام بايستند و بر ضد آن اعتصاب كنند. 8 سال دفاع مقدس را با دست خالي به پيروزي رسانديم. مردم نبايد در مقابل پايين افتادن شكم و فشار اقتصادي مقاومت خود را از دست بدهند، مقابل نظام بايستند و با نظام دست به گريبان شوند.» يا در تيرماه همان سال تاكيد كرد كه «مردم در مضيقه معيشت و در التهاب هستند و مانند كباب روي تابه در نابساماني اقتصادي ميسوزند.»
در كنار همه اين مسائل علمالهدي منتقد درجه يك سياستهاي فرهنگي دولت روحاني نيز بود. مرداد سال 1399 در اوج شيوع كرونا گفت كه قرمز شدن وضعيت شهرها و استانها، عمدتا به خاطر لااباليگريها در مراكز تفريحي و اقتصادي است.
انتقادهاي علمالهدي از دولت روحاني البته هنوز هم ادامه دارد. درست مثل دولت اصلاحات كه براي علمالهدي و تريبون پرنقدش تمام نشده است.
علمالهدي و ماجراي ناتمام كنسرت در مشهد
علمالهدي مانع اصلي برگزاري كنسرت در مشهد معرفي ميشود. نزديك به دو دهه برگزاري كنسرت در مشهد به خاطر نظر امام جمعه اين شهر ممنوع است. او حتي در گفتوگوي سال گذشته خود صريحا اعلام كرد كه اجازه برگزاري كنسرت در مشهد را نميدهد: « اگر ممانعت كنسرت نبود، اينجا تبديل ميشد به بازار كنسرت كشور. يعني همه كنسرتها ميآمد اينجا. آنوقت زائر خارجي ميآيد اينجا تا كنسرت ما را گوش بدهد. حالا نهتنها كنسرت، مسائل ديگر هم داريم كه كنسرت در برابر آن چيزي نيست. كسي كه مشهد ميآيد براي زيارت بايد بيايد. اگر براي عياشي ميخواهد بيايد، جا براي عياشي فراوان است اما در اينجا فرهنگ امام هشتم بايد حفظ شود.
علمالهدي در پاسخ به اين پرسش كه«شما ميگوييد كنسرت نباشد و از آنچه در جلسات بيان كرديد اين بوده كه با موسيقي اصيل و آنچه آدم را ياد خدا بيندازد مشكلي نداريد. براي همين نوع موسيقي چهكار كرديد؟ يعني اصلا همين موسيقياي كه قابل قبول است از نظر شما براي اين چه كرديد؟» افزود: توجه داشته باشيد كه كنسرت موسيقي، فقط موسيقي نيست. الان كنسرت در كشور ما مبدل شده است به موسيقي جمعي. موسيقي جمعي حواشي منكر دارد كه ربطي به خود آن نوا ندارد. گاهي من خودم كارهاي آقاي سراج را گوش ميدهم. اما اينكه بگوييم كنسرت آقاي سراج آزاد، نه نميشود. اينجا ديگر كسي به كنسرت آقاي سراج گوش نميدهد. بلكه با اعمال و حواشياش اينجا ميشود كانون منكرات.
علمالهدي سال 1395 نيز همين خط مشي را تبيين كرده و آب پاكي را روي دست كساني كه ميخواستند در مشهد كنسرت برگزار كنند، ريخته بود: «مشهد مثل واتيكان است. شهر گردشگري نيست كه ما بخواهيم مراكز عياشي يا تفريحي را در آن توسعه بدهيم.»
به نظر ميرسد نظر علمالهدي در اين حوزه همواره فصلالخطاب بوده است. كما اينكه در همان سال 1395 علي جنتي، وزير ارشاد دولت وقت در واكنش به سخنان احمد علمالهدي كه مخالفت برگزاري كنسرت در مشهد است، گفت كه «از آنجايي كه اجراي كنسرت در مشهد مخالفاني از جمله آقاي علمالهدي دارد ما به نظر ايشان احترام گذاشته و با اينكه كنسرتها مشكل خاصي نداشت، از ادامه اجراي آنها صرف نظر كرديم.»
ماجراي موقوفه مشهد و درخواست
علمالهدي براي دائمي شدن توليت
از ماجراهاي مهم درباره احمد علمالهدي در سالهاي اخير موضوع توليت او بر مسجد گوهرشاد است. مردادماه سال گذشته علمالهدي خود در مصاحبه با روزنامه فرهيختگان به صراحت از درخواست خود براي دائمي بودن توليت اين مسجد خبر داد.
او در اين گفتوگو درباره برعهده گرفتن «توليت مادام موقوفه گوهرشاد» گفت خودش خواسته كه متولي هميشگي آن باشد. اين گفته علمالهدي با بازتاب زيادي رو به رو شد.
بر اساس روايت علمالهدي نماينده رهبري ميخواسته توليت موقوفه گوهرشاد را به مدت ۵ سال به او بدهد اما او به اين تصميم اعتراض كرده و گفته «۵ سال معنا ندارد»: «پس از اعتراض شفاهي به دوره 5 ساله توليت يك دادخواستي دادم به اداره تحقيق اوقاف و اين اداره توليت هميشگي موقوفه گوهرشاد را به نام بنده زد.»
فرهيختگان در اين مصاحبه به اظهارات سال گذشته آيتالله خامنهاي اشاره كرد كه از امامان جمعه خواسته بودند وارد مسائل اقتصادي نشوند و «بهصراحت از موقوفهداري» نام برده بودند اما علمالهدي در پاسخ به اين سوال ميگويد كه «رهبري به اوقاف و نمايندهاش محمد محمدي گرگاني دستور داده بود «موقوفاتي كه مجهولالتوليه است طبق نظر واقف، توليت و مورد مصرفش را مشخص كنيد.»
او همچنين در پاسخ به اين سوال كه آيا زماني كه نماينده رهبري چند ماه قبل از راي اداره تحقيق او را متولي اعلام كرد، حقالتوليهاي دريافت كرده يا نه گفت «اصلا بههيچوجه. اگر چيزي بوده واريز شده خود سازمان اوقاف اين كار را كرده است. من از اينكه در اين مدت چيزي بهحساب من واريز شده، خبر ندارم. آقاي احمدزاده ميداند.»
هادي ذاكري، خبرنگار فرهيختگان در توضيحي درباره اين مصاحبه نوشت: «در پايان گفتوگو اگرچه ايشان با انتشار و شفافسازي صورت مالي و هزينهكردهاي اين موقوفه مخالفتي نداشتند، اما بهرغم پيگيريهاي متعدد، مديركل اوقاف و امور خيريه خراسان كه وكيل آيتالله علمالهدي در امور موقوفه محسوب ميشود، با انتشار اين مقوله مخالفت كردند.»
علمالهدي؛ منتقد سرسخت غرب
و مدافع جدي حجاب
علمالهدي در سالهاي اخير اظهارات متعددي درباره انتقاد از وضعيت حجاب داشته و بارها در اين باره عبارات و جملاتي را به كار برده است كه با واكنش افكار عمومي و رسانهها مواجه شده است. علاوه بر اين فرم تعاريف علمالهدي از مساله حضور زن در جامعه و روابط زن و مرد نيز عموما بازتاب زيادي داشته است.
ارديبهشت سال 1395 او تاكيد كرد: « وقتي در كلاس درس دانشگاه، پسري كنار دختري بنشيند و بوي عطر دختر در بيني پسر بپيچد، معلم چگونه ميتواند از اين ۲ جوان انسان بسازد. بيحجابي آپارتايد جنسي است نه حجاب.»
در راستاي همين ديدگاهها بود كه در سالهاي اخير انتشار تصويري از مزار همسر او با واكنشهايي مواجه شد . سال 1399 همزمان با سخنان امروز علمالهدي درباره اينكه «متأسفانه تحت تاثير فرهنگ غرب، زن و همسر در خانه همديگر را با اسم كوچك صدا ميزنند» تصوير سنگ قبر همسر وي در شبكههاي اجتماعي دست به دست ميشد. تصويري كه نشان ميداد بر روي سنگ قبر تنها عبارت «همسر نماينده ولي فقيه در مشهد آيتالله علمالهدي» درج شده و نشاني از نام متوفي نبود.
امام جمعه مشهد همچنين بدحجابي را از «بدترين گناهان» ميداند.[ در تير ۱۳۹۵، از «آمران به معروف و ناهيان از منكر» خواست «به مبارزه با بيحجابي ادامه بدهند.» واقعه مسجد گوهرشاد را «دفاع از حجاب و مبارزه با بيحجابي و ديگري دفاع از روحانيت و مرجعيت» خواند و خواهان «ريشهكن شدن بدحجابي بهوسيله گشتهاي ارشادي ناجا» شد. در همان زمان او همچنين از «جوانان و مومنان انقلابي» خواست « با اين بيحجابيها مبارزه كنند، زيرا پليس به تنهايي نميتواند جلوي بيحجابي در شهر مشهد را بگيرد.»
او همچنين حاميان آزادي در گزينش يا برداشتن حجاب در ايران را دستورگيرنده از «بيرون مملكت يعني امريكا و اروپا» ميداند و «طرف ديگر آن نيز عدهاي قدرتياب فرصتطلب داخلي است كه اگر فساد و شهوت در بين مردم صورت عادي و ارزشي پيدا كند و عبوديت و تقوا حذف شود آن گاه بستر استكبار و ظلم فراهم ميشود.»
علمالهدي حتي در ۳۱ ارديبهشت ۱۳۸۹ بيان داشت كه «بدحجابي، دهنكجي و بيحرمتي به فاطمه زهرا (س) است» و گفت: دختران و زنان بدحجاب، خاكريز دشمن و سربازِ پيادهنظام امريكا هستند. هرگاه زن و دختر بدحجاب آرايش كرده در برابر جواني قرار ميگيرد او را از مسير دين خارج كرده و به مسير فساد ميكشاند و از اين راه دشمن به هدف خود ميرسد و اين افراد بدحجاب چه بخواهند و چه نخواهند خاكريز اول جنگ نرم دشمن هستند و جبهه او را تغذيه ميكنند.
سال 1396 بعد از حواشي جشن روز زن در برج ميلاد و رقص چند دختر خردسال، علمالهدي در نمازجمعه مشهد اعلام كرد كه برگزاركنندگان اين جشن ميخواستند نشان بدهند «الگوي جامعه، حضرت زهرا نيست، بلكه سوفيا لورن است.»
بعد از رخدادهاي پاييز 1401 او در يكي از خطبههاي نماز جمعه گفت كه «اينهايي هم كه روسري از سر برميدارند و براي رضايت امريكا كشف حجاب ميكنند، بدانند كه امريكا به آنان به چشم همان روسپيهاي كودتاي ۲۸ مرداد نگاه ميكند. آيا راضي هستيد كه عفت خود را رها كنيد تا امريكا خوشش بيايد؟»
امام جمعه مشهد به جز در حوزه حجاب البته اظهارات ديگري نيز داشته كه با بازتابهاي زيادي مواجه شده است. بهطور مثال 4 سال پيش علمالهدي با اشاره به ماجراي دستگيري سفير بريتانيا در تهران و در ميان تجمعكنندگان مقابل دانشگاه اميركبير گفت: «سفير انگليس اخراج شود بالاترين محبت در حق اوست؛ سفير انگليس بايد تكهتكه شود. انگلستان بايد ممنون عناصر امنيتي ما باشد؛ اگر اين عنصر ناپاك دست نيروهاي خط حاج قاسم سليماني ميافتاد تكه بزرگش، گوشش بود؛ او ستون پنجم دشمن ماست، همچنين او خطاب به دانشجوياني كه در آبان ۹۸ حاضر به پا گذاشتن روي پرچم امريكا نشدند ،گفت: آنان نيز ستون پنجم دشمن هستند و بايد تكهتكه شوند.»
او از مدافعان سرسخت طرح اسلامي كردن دانشگاهها نيز هست . او مهرماه سال گذشته در جريان اخراج و بازنشستگي اجباري جمعي از استادان دانشگاه، طي سخناني در جمع روساي دانشگاهها، مسوولان دفاتر نهاد نمايندگي رهبر جمهوري اسلامي و فرماندهان بسيج اساتيد دانشگاههاي استان خراسان رضوي گفت: «اسلامي كردن دانشگاهها مبتني بر نظريه يك استاد يا يك جريان دورهاي نيست و ريشه در اصل مباني انقلاب اسلامي دارد.»
علمالهدي در اين سخنراني با بيان اينكه «حقيقت اين است كه تاكنون اسلاميسازي دانشگاهها به طور كامل و موفق اجرا نشده »، «مديريت دانشگاه را چون هنر خراطي و تراشيدن هنرمندانه چوب» توصيف و تصريح كرد كه دليل ناكامي در «اسلامي كردن دانشگاهها» دو دليل عمده دارد: «يكي اين است كه نميتوان به امورات دانشگاهها بهصورت فصلي، مقطعي و موضعي رسيدگي كرد و براي حل و فصل امور بايد متعهد به يك برنامه ثابت از اسناد بالادستي بود.»
علمالهدي؛ شخص يا جريان؟
به نظر ميرسد امام جمعه مشهد از بازتاب سخنانش در رسانهها رضايت ندارد. كما اينكه در گفتوگوي سال گذشته خود گفته است: «مردم خطبههاي ما را گوش نميدهند، نمازجمعه هم كه شركت نميكنند و حتي خطبهها را از تلويزيون گوش نميدهند ولي در عوض هر چيزي كه ديگران نوشتند و آن را تيتر كردند، همان را به حساب ما ميگذارند»
ترديد نيست كه علمالهدي حاميان سرسختي در مشهد همانگونه كه منتقدان جدي نيز در سرتاسر كشور دارد. در طي دولت سيزدهم و با حضور داماد و دختر او در دولت او در مركز توجهها قرار داشت اما طبيعتا با اتمام زودهنگام اين دولت موقعيت علمالهدي نيز تغيير كرد. ترديدي نيست كه علمالهدي با مواضع خاص خود صاحب يك جريان سياسي است و نميتوان از او تنها به عنوان امام جمعه مشهد ياد كرد. اظهارات مختلف او در حوزه وضعيت اتباع بيگانه در كشور، مخالفت با برجام، حمايت از قوانين سختگيرانه در حوزه حجاب و موضعگيريهاي تند او در قبال هر مساله غربي موضوعاتي است كه حاميان خود را در بدنه اصولگرايي دارد. اما ميزان اين حاميان چقدر است؟ سوالي كه سالهاست رسانهها مطرح ميكنند: «ميزان مقبوليت و موافقت مردم مشهد با ديدگاههاي علمالهدي چقدر است» چه پاسخي دارد؟