ليست سياه fatf و خسارتهاي ايران
احمد تركنژاد
در جهان امروز يكي از محوريترين گزارهها به حوزه مبادلات مالي و بانكي مربوط است. بسياري از كشورها تلاش ميكنند اين تراكنشها و مبادلات را شفافتر سازند تا ارزش افزوده بيشتري كسب كرده و اقتصاد خود را پالايش كنند. اما در مورد ايران اين موضوع كمي پيچيده است. يكي از گزارههايي كه هزينههاي تحريمها را براي ايران سنگينتر كرده، آن است كه ايران در ليست سياه fatf قرار دارد. تحريم به تنهايي هزينه مبادلات ايران را بيشتر و فشارها را افزونتر ميكند، اما زماني كه ايران در ليست سياه fatf باشد، كشورهايي كه ايران را نيز تحريم نكرده باشند نيز حاضر به مبادله با ايران نيستند. حتي كشورهايي چون روسيه و چين هم در مراوده و مبادله با ايران با محدوديت مواجه ميشوند و دست نگه ميدارند. بارها مسوولان اعلام كردهاند كه چين و روسيه هم از ايران خواستهاند كه به اين گروه اقدام مالي بپيوندد. لازم است بررسي شود كه اين موضوع تا چه اندازه خسارت در حوزه فروش نفت و جابهجايي پول ناشي از صادرات به ايران وارد ساخته است. فارغ از هزينههاي بسيار اين نوع محدوديتها، فساد گستردهاي نيز به اين دليل متوجه ايران شده كه بسيار خسارتبار است، چراكه سيستم بانكي بينالمللي رسما نميتواند پولي را به نفع ايران جابهجا كند. در اين ميان پديدهاي ذيل عنوان تراستي تعريف ميشود. بزرگترين لطمهاي كه تراستيها به كشور وارد ميسازند، تاخير در پرداختهاست.مثلا كالاهاي اساسي ايران وارد يكي از بنادر شده و منتظر پرداختهاست. اما تراستيها با پول ايران بازي كرده و منفعت بسياري ميبرند. در حالي كه بايد پول اقلام اساسي ايران را پرداخت كند. ابعاد مساله قرار داشتن ايران در ليست بلك ليست fatf به اندازهاي فسادآور و خسارتبار است كه اگر محاسبات مرتبط با آن صورت گيرد، خساراتي كه زده و پولهايي از ايران كه بر باد رفته، تازه افكار عمومي متوجه ميشود چه ميزان ضرر متوجه ايران شده است. ابعاد مالي، ارتباطي، فساد و از بين رفتن دارايي ايران خروجي عدم تصويب اين لوايح است. افرادي اين روزها درباره fatf صحبت ميكنند كه اساسا فاقد تخصص لازم هستند.
فردي در صدا و سيما حاضر ميشود و درباره خسارات ايران از پيوستن به fatf صحبت ميكند كه هيچ تخصص و تجربهاي از كارهاي اجرايي ندارد.اي كاش اين دوستان يك كارخانه، كسب و كار يا حتي مغازه را اداره ميكردند تا مشخص شود تا چه اندازه استدلالهايشان ريشه در واقعيت دارد و تا چه اندازه مبتني بر خيالبافي و موضوعات غيرواقعي است. از سوي ديگر حرفهايي كه برخي چهرهها درباره اشكال در پرداخت وجوه ايران به برخي گروههاي منطقهاي مطرح ميشود، سيگنالي است كه به كشورهاي غربي براي مستندسازي عليه جمهوري اسلامي به كار گرفته ميشود. به نظرم صدا و سيما نبايد اين چهرهها را دعوت كند تا متريال لازم براي مستندسازي عليه كشورمان را شكل بدهند. لازم است افراد متخصص، داراي كارنامه و اثرگذار در اين بخش دعوت شوند تا بتوانند افكار عمومي را نسبت به واقعيتها آگاه سازند.