معصومه ابتكار از زبان فارسي تا مديريت علمي
علي آهنگر
كم پيش ميآيد برجستگان نظام اداري كشور با نوشتن در روزنامهها خود را در معرض نقد بسپارند. خانم ابتكار از كمشمار مديران برجسته و تراز اولي هستند كه با حضور در رسانهها ضمن بيان ديدگاههاي خود، آماده دريافت نقدها نيز ميشوند. اين شيوه كنشگري جامعهمحور ايشان بسي درخور ستايش و ارجمندي است. مدير سالهاي طولاني محيطزيست ايران در روزنامه اعتماد روز چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ يادداشتي با عنوان «هوش مصنوعي و محيط زيست» ارايه كردند. اين يادداشت در دو بخش مورد توجه قرار ميگيرد؛ بخش نخست درباره زبان فارسي و فارسينويسي است. نهضتي از نيمه دوم دهه ۷۰ خورشيدي در زير پوست توليدهاي علمي مكتوب و چاپ و انتشار كشور به تدريج رخ داد كه شيوه نگارش را به كلي دگرگون كرد. در اين نهضت، دانشآموختگان زبان و ادبيات فارسي خود را بر كرانههاي نشر كشور تحميل كردند. اين ويراستاران نوخاسته، با هرگونه شرايط سختگيرانه ناشران، نويسندگان و مترجمان كنار آمدند تا به پالايش زبان كه همت بلندشان بود، دست يازند و دست يازيدند. شيوه نگارش امروز با دهه ۶۰ و ۷۰ و سالهاي پيش از آن، آراستگيهاي آشكار دارد. ويراستاران توانستند واژگان عربي و لاتين را تا به آنجا كه در پذيرش زبان فارسي بود، از نگارشها بزدايند. در يادداشت «هوش مصنوعي و محيطزيست» واژگان عربي و لاتين مانند دهههاي ۶۰ و ۷۰ و پيش از آن خودنمايي ميكنند. انتظار ميرود طرز جديدي كه در نگارش زبان فارسي در چند دهه اخير پديد آمده است، به آگاهي برجستگان معمولا پرمشغله كشور هم رسيده باشد. ويراستاران بيادعا، ريزندگان اين قالب نو بودند كه نه نامي از خود برجاي گذاشتند و نه حتي ناني به دست آوردند. پاره دوم نقد خويش را به محتواي نوشتار ايشان برميگمارم. در سرآغاز سخن آوردهاند: «امروز مديريت محيط زيست و منابع طبيعي حيطههاي بسيار متنوع و متعددي را در بر ميگيرد و مديريت علمي و موثر و كارآمد همه اين حيطهها يكي از مولفههاي تعيينكننده در فرآيند پيشرفت يا توسعه پايدار براي كشورهاست.
در عين حال چالشها و موانع زيادي در اين زمينه وجود دارد و دنيا با اين مساله درگير است.در ايران موضوع مديريت علمي، تصميمسازي و تصميمگيري مبتني بر دانايي در حوزه محيطزيست، طي دورههايي مورد تلاش و اقدام قرار گرفت. در دولتهاي هفتم و هشتم، سازمان حفاظت محيطزيست سياستهاي خود را مبتني بر پژوهش و دانايي تنظيم كرد و بر همين اساس شوراهاي پژوهشي براي توانافزايي و ظرفيتسازي پژوهشي در زمينه محيطزيست فعال شدند.»
خانم ابتكار با تكيه بر «مديريت علمي» باور دارند: مديريت علمي بر حيطههاي بسيار متنوع محيطزيست يكي از مولفههاي تعيينكننده در پيشرفت يا توسعه پايدار كشورهاست. در ادامه ميگويند از شيوه مديريت علمي در طول رياست خود بر سازمان محيطزيست بهره جستهاند. اصطلاح «مديريت علمي» تعبيري است كه نخستبار در مكتب مديريت كلاسيك و بعد از انقلاب صنعتي در آخرهاي قرن نوزدهم و سرآغاز قرن بيستم در اروپا رايج شد. سرآمدان اين مكتب مديريتي دانشمندان نظريهپردازي چون تيلور، فايول و ماكس وبر بودند. از آغاز قرن بيستم تا پديدار شدن همهگيري كرونا در سرآغاز قرن بيست و يكم چندين و چند مكتب مديريتي در جهان به وجود آمد.
در آخرهاي قرن بيستم و در سالهاي پاياني دهه ۹۰ ميلادي كه بانوي محيطزيست ايران سرشته كارها در سازمان محيطزيست را در دست داشتند، شيوه و سبك مديريت بسي ديگرگونه شده بود. در آن سالها مكتب مديريت مشاركتي و بعدها مديريت چابك و به تدريج شيوه مديريت ديجيتال در سازمانها جاري شده بود.
روشن است كه منظور خانم ابتكار از بيان تعبير مديريت علمي، آن مكتب كلاسيك با آن ويژگيهايش نيست؛ بلكه منظور ايشان بهكارگيري روشهاي پژوهشي و مديريت مبتني بر علم در كار اداره سازمان است. شيوهاي كه سزاوار ستايش است. اما بايد توجه داشت اصطلاح مديريت علمي براي خودش داراي تاريخچه و پيشينه و معنا و مفهوم در تاريخ علم مديريت است. پيشينهاي كه نه ميتوان از آن گذشت و نه ميشود معنا و مفهوم تازهاي بر آن بار كرد.
دقت نظر در استفاده صحيح از اصطلاحات مديريتي، موجب ميشود تا مفاهيم تاريخي آنها دچار تغيير نشود، در عين حال شيوهها و شگردهاي نوآورانه، در مفهوم و در جايگاه درست تاريخي خود قرار گيرند. اين كار علاوه بر آنكه موجب تقويت مطالعات مديريتي ميشود، اهميت مكتبهاي مديريتي زمان حاضر را نيز به يادها ميآورد. به عنوان مثال اينكه در دوران رياست ايشان چه سبك مديريتي در جهان رايج بود و آن سبك مديريت در سازمان تحت مديريت ايشان تا چه ميزان مورد توجه قرار گرفت؟ پرداختن صحيح به شيوهها و سبكهاي مديريت از مديري با پيشينه ارزشمند ايشان، درنهايت رشد و توسعه پايدار كشور را به ارمغان ميآورد.