ايران، سرزميني با منابع طبيعي بيهمتا، امروزه درگير دوگانگيهاي شگفتانگيز است. اين كشور با برخورداري از ۱۰درصد منابع انرژي جهان، در فصلهاي سرد و گرم با كمبود انرژي دست و پنجه نرم ميكند. با وجود پهنهاي به گستردگي نزديك به نيمي از خاك اتحاديه اروپا، بحران زمين و گراني مسكن را تجربه ميكند. همچنين، با دارا بودن دو دريا در جنوب (خليجفارس و درياي عمان)، درياي خزر در شمال و درياچهها و رودخانههاي بزرگ درون كشور مانند اروميه و كارون، با بحران كمآبي مواجه است. اين دوگانگيها، نشانگر ناكارآمدي مديريتي است كه نه تنها راهكارهاي خردمندانه را ناديده ميگيرد، بلكه هر تلاشي براي بهبود را با دشوارههاي بيپايان روبهرو ميسازد. به باور نويسنده، اين فروپاشي نتيجه «فرمان كج توسعه ناهمگون» است كه از دوره پهلوي دوم با برنامههاي بانك جهاني و اصل چهار ترومن آغاز شد و پس از انقلاب با شتاب بيشتري به سوي ناكامي پيش رفت؛ براي نمونه، نويسنده اين يادداشت، نقشه راهبردي زير را در سه بخش زمانبندي شده براي گذر از دشوارههاي آلودگي هوا، كمبود انرژي و سنگيني ترافيك را در پيش چشم همگان مينهد تا ببينيم اين سيستم ناكارآمد با آن چگونه برخورد خواهد كرد: «به گمان من در سه رويكرد كوتاه زمان، ميان زمان و دراز زمان بايد با دشوارههاي انرژي (پايمال كردن و كاهش انرژي)، آلودگي هوا و ترافيك روبهرو شد.
درآمد سخن:
بخش يكم: ريشهيابي دشوارهها
۱- انرژي - ايران با وجود ذخاير عظيم نفت و گاز، به دليل ساختار فرسوده توزيع انرژي، اتلاف منابع، و وابستگي شديد به سوختهاي فسيلي، سالانه با خاموشيهاي گسترده در زمستان و تابستان روبهرو است. بر پايه گزارش آژانس بينالمللي انرژي (IEA)، ۴۰درصد انرژي ايران در مرحله مصرف هدر ميرود، رقمي كه سه برابر ميانگين جهاني است. دستگاههاي مستقيما مسوول در برابر اين دشواره؛ وزارت نفت، وزارت نيرو، وزارت كشور، وزارت صمت، وزارت راه و شهرسازي، سازمان محيطزيست و سازمان استاندارد هستند.
۲- آلودگي هوا - كلانشهرهايي مانند تهران، اصفهان و مشهد در رده ۱۰ شهر آلوده جهان جاي دارند. بر پايه پژوهشهاي سازمان جهاني بهداشت (WHO)، آلودگي هوا سالانه موجب ۴۰ هزار مرگ زودرس در ايران ميشود. مقصرين اصلي اين آسيب وزارت كشور، پليس راهنمايي و رانندگي، سازمان محيطزيست، شهرداريها، وزارت راه و شهرسازي، وزارت نفت، وزارت نيرو، وزارت صمت، سازمان استاندارد و... هستند .
۳- ترافيك - ترافيك در كلانشهرها نه تنها سالانه ۴ ميليارد ليتر سوخت (معادل ۲ ميليارد دلار) را هدر ميدهد، بلكه روزانه ۳ ساعت از وقت هر شهروند را تلف ميكند. اين بحران، پيامد مستقيم تمركزگرايي اداري و نبود زيرساختهاي رفت و آمد همگاني كارآمد است. دستگاههاي مستقيما مسوول در اين ناكارآمدي؛ شوراي عالي ترافيك، شهرداريها، وزارت كشور، وزارت راه و شهرسازي، پليس راهنمايي و رانندگي و... هستند.
بخش دوم: راهبردهاي كوتاهمدت (يكساله)
هدف: كاهش فوري مصرف انرژي، آلودگي هوا و ترافيك از طريق مديريت نرمافزاري و تغيير الگوهاي اداري.
۱- دوركاري و شهرستانكاري فصلي
- دوركاري:
باتوجه به پيشرفت فناوري، ميتوان ۵۰درصد كاركنان دولتي و خصوصي در كلانشهرها را به دوركاري سوق داد. اين كار مصرف سوخت را تا ۳۰درصد كاهش ميدهد.
- دشواره: نياز به اينترنت پرسرعت و فرهنگسازي براي پذيرش دوركاري.
- شهرستانكاري فصلي:
انتقال برخي بخشها يا ادارات ستادي كلانشهرها به شهرستانها در فصلهاي متضاد (گرمسيرها در زمستان و سردسيرها در تابستان). براي نمونه، نزديك به ۲۸ تن از ۳۲ تن كاركنان اداره كل توسعه تعاون وزارت كار و رفاه اجتماعي ميتوانند دو ماه از زمستان به شهر گناوه كه گرمسير است رفته و با پايه كردن دستگاه نماينده خود، كارشان را در زمان پسين كاري انجام دهند. - تجربه جهاني: ژاپن با اين روش، مصرف انرژي پايتخت را ۲۵درصد كاهش داده است.
۲- تعطيلات زمستاني چرخشي
تقسيم كاركنان به گروههاي الف، ب و پ و اختصاص تعطيلات زمستاني چرخشي به هر گروه. اين طرح همزمان مصرف انرژي در ساختمانها و ترافيك را كاهش ميدهد.
۳- نمايندگيهاي كارگزارانه
ايجاد دفاتر نمايندگي در شهرستانها براي ارائه خدمات اداري، بانكي و قضايي. مثلا در استان سيستان و بلوچستان، شهروندان براي دريافت يك گواهي ساده مجبورند ۳۰۰ كيلومتر تا زاهدان سفر كنند.
بخش سوم: راهبردهاي ميانمدت (دو ساله)
هدف: توزيع جمعيت و توسعه زيرساختها با تمركز بر گردشگري و دوركاري.
۱- ساماندهي گردشگري ساحلي
سرمايهگذاري در هتلسازي و متلسازي در آبخوستها (جزاير) و بنادر (قشم، كيش، ابوموسي، چابهار و...) و ساماندهي خانههاي بومگردي و كرايهاي.
در شهرستانهاي كناره درياي پارس (خليجفارس) و درياي عمان و آبخوستها (جزيرهها) ساماندهي هتلينگ، متلينگ و پذيراييهاي مردمي بايست انجام شود و ژتونها، كالابرگها و بُنهاي ارزانتر يا سوبسيدهاي رايگان مهمان و ميزبان به مردم داد. به گونهاي كه هم انگيزش و دلگرمي براي مهمان باشد و هم براي ميزبان. همچنين دادن كمك هزينه ميزباني به استانها و شهرستانهايي كه دستگاهها و نيروهاي دستگاههاي ديگر را به نمايندگي پذيرا شدهاند و زيرساختهايشان را گستراندهاند.
- آمار: ايران تنها ۵درصد از پتانسيل گردشگري خود را استفاده ميكند، درحالي كه تركيه با جذب ۵۰ ميليون گردشگر سالانه، ۷۰ ميليارد دلار درآمد دارد.
۲- سوبسيدهاي گردشگري
ارائه ژتونهاي سفر (كوپنهاي تخفيف) و كالابرگهاي اقامتي به خانوادهها براي سفر به مناطق كمبازديد.
- تجربه موفق: مالزي با طرح «سفرهاي داخلي ارزان» ترافيك شهري را ۲۰درصد كاهش داد.
۳- سامانه ملي دوركاري
راهاندازي پلتفرم جامع دوركاري با دسترسي به خدمات اداري، آموزشي و پزشكي.
- هزينه: نياز به سرمايهگذاري ۵۰۰ ميليون دلاري در فناوري اطلاعات.
۴- جانمايي سيستماتيك خودروهاي برقي
- پروانه آوردن خودروها، كاميونتها و موتوسيكلتهاي برقي با پلاك يا رنگ ويژه كلانشهري، همراه با بخشودگي ۱۰۰٪ هزينههاي گمركي و مالياتي.
- وام بدون بهره پنج ساله به خودروهاي همگاني مانند تاكسيها و وانتبارها.
- راهاندازي ايستگاههاي شارژ سريع در محورهاي اصلي با گستردگي فراوان و تشويق شركتهاي داخلي به توليد باتريهاي كارآمد و مقرون بهصرفه.
بخش چهارم: راهبردهاي بلندمدت (سه ساله)
هدف: تحول ساختاري با تمركز بر انرژيهاي ازنو (تجديدپذير) و شهركهاي انرژي.
۱- شهركهاي انرژي خورشيدي و بادي، براي نمونه، اختصاص ۲۰ هزار هكتار از بيابانهاي يزد و كرمان به نيروگاههاي خورشيدي و استفاده از مناطق بادخيز (منجيل، سيستان و بلوچستان) براي احداث توربينهاي بادي.
- پتانسيل:
- باد: توليد ۳۰ هزار مگاوات برق با سرعت باد ۳۳ كيلومتر بر ساعت.
- خورشيد: توليد ۶۰ تا ۱۵۰ هزار مگاوات برق با ۳۰۰ روز آفتابي سالانه.
- تجربه جهاني: دانمارك ۴۷درصد برق خود را از انرژي بادي تامين ميكند.
۲- مشاركت مردمي در توليد انرژي
واگذاري زمين در شهركهاي انرژي به مردم براي نصب پنلهاي خورشيدي يا توربينهاي كوچك.
- تجربه داخلي: كرمان در حال احداث ۱۶۰۰ مگاوات نيروگاه خورشيدي است.
- تجربه جهاني: آلمان ۴۰ درصد انرژي خود را از مشاركت شهروندان تامين ميكند.
۳- خريد تضميني برق سبز
تعيين قيمت ۱۵۰ تومان براي هر كيلووات ساعت برق توليدشده توسط مردم.
- اثر اقتصادي: ايجاد ۵۰۰ هزار شغل مستقيم و غيرمستقيم.
- راهكار: در مناطقي كه زيرساخت وزارت نيرو ضعيف است، صدور پروانه بهرهوري از برق مازاد براي استخراج رمزارز در شهركهاي انرژي.
دادههاي كلان انرژي كشور
- نياز فعلي:
- ظرفيت توليد برق: ۹۳ هزار مگاوات (۹۳.۵٪ سوخت فسيلي).
- كسري برق در تابستان ۱۴۰۴: ۲۴ هزار مگاوات.
- اتلاف انرژي در انتقال: ۱۳درصد.
- ساخت انرژي ازنو (تجديدپذير):
- سهم كنوني: ۰.۷٪ (۱,۵۲۰ مگاوات).
- هدف برنامه هفتم توسعه: ۱۲ هزار مگاوات.
آسيبشناسي:
- برنامه دولت سيزدهم براي نصب ۳۰ هزار مگاوات نيروگاه ازنو (تجديد پذير) با ۱۵ ميليارد دلار سرمايهگذاري، هنوز محقق نشده است.
- در تابستان ۱۴۰۲، مصرف برق تهران ۳۰٪ افزايش يافت و در زمستان، وابستگي به گاز موجب خاموشيهاي مكرر شد.
پايان سخن؛ آنچه در بالا بدان پرداختيم نشان از رنج داراي ندار بودن است. چه تلخ است كه برخوردار باشي و ناتوان از بهرهمندي. اينها همه آن ناشدنيهاي منطقاند كه ميگويد دو واژگون، همگون نميشوند، يك چيز و پاد آن چيز به هم نميتوانند گرد آيند. همانگونه كه خوانديد نويسنده در اين يادداشت كه آغازي است براي گونهاي ديگر نگريستن، كوشش كرده است، در كنار نماياندن ناكاميها، نشاني از آباداني هم بدهد.