مريم مهدوي اصل
اشاره - در زمان استخراج هزاران برگ اسناد ديپلماسي وزارت امور خارجه دوره قاجاريه تا پهلوي دوم (۱۳۴۶ش.) كه روي چهار موضوع اصلي و محوري به شكل خطي كار ميكردم، يكي از معدود كشورهاي آرامشبخشي كه اسناد روابط فرهنگي آن با ايران را مشاهده، مطالعه و بررسي ميكردم، آلمان بود. اين روابط فرهنگي شامل ارتباطات رسانهاي، فيلمسازي، تبادلات و آموزشهاي باستانشناسي، مهندسي و فني، پزشكي، كشاورزي و... بود. از همين روي، در اين شماره از روزنامه «اعتماد» به گزارش اسنادي ـ پژوهشي ـ روزنامهنگاري از روابط فرهنگي ايران و آلمان ميپردازيم. البته با اين توضيح كه براي نخستينبار از آرشيو «واحد گزارشهاي دولتي مركز اسناد كتابخانه مجلس» استفاده ميكنيم.
ضمن اينكه بايستي اين مساله را در نظر گرفت به دليل استفاده از اسناد دوره قاجار و پهلوي، پژوهشگران طبق اصول اخلاقي و قانوني پژوهش، ملزم به رعايت ادبيات اسناد در هر دوره تاريخي هستند و اجازه دخل و تصرف در تغيير و تبديل و حذف هيچ واژهاي را ندارند.
آلمان و نخستين فيلمهاي ايراني ۱۳۳۱ش.
يكي از نخستين و قديميترين اسنادي كه پيش از انعقاد و تصويب موافقتهاي فرهنگي بين دولتهاي ايران و آلمان، خودنمايي ميكند، سندي درخصوص فيلمسازي از ايران توسط فيلمسازان آلماني است. در متن اين سند كه از سوي اداره اطلاعات و مطبوعات وزارت امور خارجه براي مقامات اين وزارتخانه نوشته شده، آمده است: «اداره اطلاعات و مطبوعات ـ تاريخ 12/12/۱۳۳۱ ـ وزارت امور خارجه ـ گزارش بمقام وزارت ـ بعرض ميرسد خاطرعالي مسبوق است كه نمايندگيهاي شاهنشاهي در خارجه تاچه اندازه فاقد وسائل شناساندن ايران و ايرانيها به بيگانگان ميباشند. سفارتها و كنسولگريهاي شاهنشاهي بر اثر فقدان وسائل نه تنها نميتوانند ابتكار در اين رشته را به دست بگيرند و به تبليغ بپردازند بلكه وقتي مردم محل ماموريت نيز بنمايندگي مراجعه و تقاضاي منابع اطلاعاتي ميكنند كتاب يا رسالهاي موجود نيست تا اين احتياجات محدود برآورده شود. اينك برطبق گزارشي كه از سفارت در آلمان غربي رسيده وسيله تبليغ بسيار خوبي در آن كشور تهيه شده كه بنظر اين اداره بايد حداكثر استفاده از آن بشود. سفارت شاهنشاهي در آلمان غربي گزارش ميدهد كه عدهاي از فيلمبرداران آلماني سه حلقه فيلم درباره ايران تهيه كردهاند (يك فيلم از تخت جمشيد ـ يك فيلم از آبادان و يك فيلم بزرگ درباره ايران به طور كلي) كه بسيار جالب توجه است. براثر مذاكراتي كه سفارت شاهنشاهي با رژيسور اين سه فيلم بعمل آورده رژيسور حاضر شده است كه از هر يك از اين سه فيلم فعلا يك حلقه بوزارت امور خارجه بفروشد تا به عنوان نمونه ديده شود تا بعدا تصميم كلي براي خريدن چندين حلقه از اين فيلمها اتخاذ گردد. قيمتي كه براي اين فيلمها خواسته شده بسيار قليل و براي هر سه حلقه فيلم ۲۳۰۰ مارك يعني بنرخ رسمي در حدود ۲۳۰۰۰ ريال است... سرپرست اداره اطلاعات و مطبوعات.»
موافقتنامه فرهنگي ايران و آلمان ۱۳۳۸ش.
در هفتهاي كه گذشت، وقتي در «واحد گزارشهاي دولتي مركز اسناد كتابخانه مجلس» درباره موافقتنامه فرهنگي ايران و آلمان به جستوجو ميپرداختم، خوشبختانه با كمك مسوولان اين واحد فرهنگي، كتابچهاي را پيدا كرديم باعنوان «وزارت امورخارجه ـ مجموعه قراردادها - جزوه شمار۱- قراردادهاي ايران و آرژانتين - قراردادهاي ايران و آلمان - تهران ۱۳۳۸ش.» كه براي آگاهي عمومي منتشر ميشده است. چنانچه دكتر مُحيالدين نبوي نوري، كارمند وزارت امورخارجه در بخشي از مقدمه اين كتابچه نوشته است: «... فقدان مجموعه كامل قراردادها كه از ضروريترين وسائل كار مامورين وزارت امور خارجه و مورد احتياج مستمر موسسات دولتي و افراد و موسسات خصوصي است در عمل مشكلات زيادي به وجود ميآورد... جناب آقاي علياصغر حكمت كه انتشار مجموعه كنوني تا حد زيادي مرهون توجه مخصوص ايشان است در زمان تصدي وزارت امور خارجه اينجانب را مامور تهيه مجموعه كامل قراردادها نمودند... .»
در اين مجموعه، متن كامل قراردادهاي ايران و آلمان از جمله: «عهدنامه مودت بين دولتين ايران و آلمان»، «قرارداد اقامت بين دولتين ايران و آلمان»، «قرارداد تجارتي و گمركي و بحرپيمايي بين دولتين ايران و آلمان»، «ترجمه متن قرارداد بين دولت شاهنشاهي ايران و آلمان راجع به حمايت تصديقنامههاي اختراع و علائم صنعتي يا تجارتي و اسامي تجارتي و طرحها و حقوق مالكيت صنعتي و ادبي»، «موافقتنامه راجع بهمكاري اقتصادي و فني دولت شاهنشاهي ايران و جمهوري فدرال آلمان» و «موافقتنامه بين دولت شاهنشاهي ايران و دولت جمهوري فدرال آلمان – در مورد توسعه و تكميل و اداره هنرستانهاي تهران و تبريز»، وجود دارد. متن اين مجموعه قراردادها بين ايران و آلمان، در عين حال كه نشاندهنده برقراري ارتباطات فرهنگي ـ اقتصادي بين دولتهاي ايران و آلمان، در جهت مشاركت و همكاري جوامع خودشان با يكديگر است، در عين حال بازگوكننده اين حقيقت است كه اطلاعرساني از مفاد اين قراردادها چگونه از طريق اهالي مطبوعات انجام ميشده است. چنانچه، متن سندي كشف شده در اين كتابچه، خود گوياي اين واقعيت است كه بدين شرح است: «اداره عهود و امورحقوقي ـ شماره ۱۸/۲۱۱۲۴ تاريخ 16/9/۱۳۳۸ ـ پيوست دارد (يك جلد كتاب) ـ وزارت امور خارجه: روزنامه سايبان ـ رشت (سراي طاقي بزرگ) ـ در پاسخ نامه مورخ 9/10/۱۳۳۸ يك نسخه از جزوه اول مجموعه قراردادهاي ايران و ساير دول كه از طرف وزارت امورخارجه انتشار يافته بضميمه ارسال ميگردد اميدوار است مورد استفاده آن موسسه قرار گيرد. ـ دكتر محيالدين نبوي نوري.»
دانشجويان ايراني در آلمان ۱۳۴۵ش.
در همين راستا، ميتوان به اسناد ديپلماسي وزارت امور خارجه پهلوي دوم در سال ۱۳۴۵ش. و تعداد دانشجويان ايراني در كشورهايي كه «اداره سرپرستي محصلين و رايزن فرهنگي ايران» در آنجا داير بوده، اشاره كرد. كشور آلمان با پذيرش ۴۴۸۳ نفر بعد از امريكا با پذيرش ۶۱۹۷ نفر دانشجوي ايراني، در رتبه دوم قرار داشته است. اين آمار را از بين مجموع كل ۱۸۱۸۱ نفر دانشجوي ايراني در كشورهاي خارجي تركيه ۴۲۰ نفر، لبنان ۱۶۹ نفر، اتريش ۱۱۷۰ نفر، ايتاليا ۴۲۴ نفر، سوييس ۳۳۳ نفر، فرانسه ۱۲۳۶ نفر و انگلستان ۲۸۴۶ نفر، استخراج كرده بودند.
آرشيو اسنادي آلمان ۱۳۵۰ش.
در ادامه و در راستاي تداوم همكاريهاي فرهنگي ايران و آلمان، ميتوان به كتاب «مقدمهيي بر شناخت اسناد تاريخي»، سرهنگ دكتر جهانگير قائممقامي در سال ۱۳۵۰ش. اشاره كرد كه درخصوص «آرشيوهاي جهان» نوشته است: «آرشيو آلمان نخست در شهر برلن بوده است و پس از جنگ جهاني دوم و تقسيم آلمان به دو قسمت غربي و شرقي (درسال۱۹۴۵) (۱۳۲۴ش.) مدارك و اسناد دولتي آن كشور در دو شهر برلين و گوبلانس تمركز يافت. آرشيو آلمان غربي در گوبلانس حاوي اسناد و مدارك مربوط بدوره معاصر از سال ۱۸۱۵م. [۱۲۳۰ق. دوره فتحعليشاه قاجار] به بعد است و آرشيو آلمان شرقي در شهر برلن حاوي اسناد از ۱۸۶۷م. [۱۲۸۴ق. دوره ناصرالدين شاه قاجار] به بعد ميباشد.»
همكاري معنوي آلمان و ايران ۱۳۵۶ش.
اكنون از بُعد ديگري ميتوان به تداوم روابط فرهنگي ايران و آلمان در سال ۱۳۵۶ش. اشاره كرد. در كتابچه دو زبانه فارسي ـ آلماني درباره «همكاري معنوي ـ سخنرانيهاي سمينار لينديخ جهت آموزش ايرانيان در آلمان براي ايران» كه به كوشش پروفسور كارل هومل و دكتر ميرحميد مدني منتشر شده، دكتر مدني درباره موضوع «نظري اجمالي به سيستم مالياتي و ارتباط آن با تشكيلات حكومتي در ايران از آغاز اسلام تا حمله مغول» كه به زبان فارسي چاپ شده، نوشته است: «... شرح كامل تشكيلات حكومتي و سيستم مالي مربوط به آن از آغاز اسلام تا حمله مغول در ايران با مراجعه كامل به تمام مآخذ و مدارك موجود در يك مقاله يا خطابه بسيار دشوار است... ثانياً ـ عدم وجود سيستم توليد بر پايههاي بردگي، يعني سيستمي كه در جهان غرب در آنزمان وجود داشت، خود ضامن استحكام اقتصاديات كشاورزي و شباني ايران دوران اسلامي بوده است. سيستم بردگي كلاسيك غرب، به خاطر شرايط معين جغرافيايي شرق و به خصوص پهناور بودن سرزمينهاي ايراني و بسياري عوامل ديگر، نميتوانست در شرق و ايران تكامل يابد... خامساً ـ تكامل جامعه ايران اسلامي تا حمله مغول بر مبناي يك قانونمندي كلي قرار داشت كه از «روان ويژه تاثيرپذير ولي غلبه ناپذير ايراني» سرچشمه ميگرفت، رواني كه تا به امروز رهنمون ايرانيان است... سادساً ـ چون اعراب خود داراي سيستم حكومتي و اداري و مالي تكامل يافتهاي نبودند، ناچار از نظام حكومتي و اداري و مالي ايراني جهت انتظام امور خويش استفاده كردند... سابعاً ـ تشكيلات مالي و عناوين ماموران و اكثر اصطلاحات و تعاريف مربوط به آن با تغييراتي چند از آنزمان به دوران حكومت مغول و حكومتهاي ديگر تا به زمان ما رسيدند. فقط در دوران نوين است كه تشكيلات و سازمانهاي مالي و عناوين و اصطلاحات و تعاريف و اسامي مربوط به آنان تغيير يافتند... يكي از وظايف شرقشناسان و تاريخدانان ما روشن ساختن وسيعتر و دقيقتر اين تشكيلات و سيستم مالي مربوط به آن ميباشد، تا بسياري از گوشههاي تاريك تاريخ آن زمان روشن شود. مآخذ و منابع و مدارك بسياري موجود است، كه هنوز بهطور كامل مورد تفحص و تحقيق قرار نگرفتهاند و برمبناي آنان ميتوان هم بر پايههاي همكاري و مشاركت با يكديگر و هم براساس هماهنگ ساختن مطالعات و كارهاي تحقيق فردي، تاريخ كاملي از اوضاع اجتماعي و سياسي و اقتصادي و فرهنگي هفت قرن اوليه پس از اسلام در ايران به وجود آورد.»
و سفرنامه «بروگش» سندي از دوره قاجار
در پايان سخن، متن سخنراني دكتر مدني در سمينار همكاري معنوي آلمان، از اين جهت قابل توجه است كه دكتر هينريش بروگش، سفير پروس (آلمان) در ايران دوره ناصرالدين شاه قاجار، در سفرنامه خود به نام «سفري به دربار سلطان صاحبقران ۱۸۶۱ـ۱۸۵۹)، با ترجمه مهندس كردبچه درسال ۱۳۶۸ش. نوشته است: «سرهنري راولينسون كارشناس معروف خطوط ميخي... كه در زمان ماموريت ما در ايران سمت سفير انگلستان را در تهران به عهده داشت... روزي به ما گفت: «به شما اطمينان ميدهم كه ايران كنوني درست مانند همان ايران زمان باستان و دوران كوروش و داريوش است. همه چيز همان است كه سابقاً بود، همان تشكيلات و سازمان، همان روحيه و اخلاق و...»
روزنامهنگار پژوهشگر
منابع: كتابخانههايشماره ۱ و ايرانشناسي و همچنين واحد گزارشهاي دولتي مجلس.