نصرتالله تاجيك:
حماس قادر است طرح ترامپ براي غزه را خنثي كند
ناد ر انتصار:
مصر و اردن در برابر امتيازهاي اعطايي امريكا تسليم ميشوند
سياست خاورميانهاي دونالد ترامپ بالاخص طرح جنجالي او در باب سرنوشت فلسطينيان و خروج آوارگان از غزه بعد از جنگ 16 ماهه حماس و اسراييل حاشيهساز شده و تحليلهاي متفاوت درخصوص اجرايي شدن يا نشدن اين پيشنهاد افزايش يافته است. به باور گروهي از تحليلگران اين ايده پرسر و صدا بسان پروژه عاديسازي پس از كش و قوسهاي فراوان كليد خواهد خورد. اين گروه در جهت اثبات ادعاي خود به عدم مقاومت احتمالي مصر و اردن به عنوان مقاصد مشخص شده براي اسكان فلسطينيها در اين طرح جنجالي اشاره ميكنند. از منظر اين گروه عليرغم تهديدهاي امنيتي-سياسي حاصل از حضور فلسطينيها در اين دو كشور، قاهره و امان درنهايت مرعوب فشارهاي ترامپ خواهند شد. گروهي ديگر اما باور ديگري دارند و ميگويند كه اين ايده اساسا قابل عملياتي شدن نيست. هرچند كه همزمان اشاره ميكنند مصر شايد تحتتاثير امتيازهاي اقتصادي ايالاتمتحده قرار گيرد. اين گروه به اهرمهاي اقتصادي احتمالي ترامپ براي تحقق بلندپروازيهاي خود اشاره ميكنند. گفتني است اما ناظران به طور مشخص درباره اردن مدعي هستند كه تهديدات امنيتي كنوني در اردن به دليل حضور دو ميليون فلسطيني از سالها پيش، عملياتي شدن چنين ايدهاي در مقطع كنوني را با چالشهايي مواجه خواهد كرد. در اين ميان ايده كوچ فلسطينيها از غزه ميتواند پروژه عاديسازي 2 را نيز به شكلي منفي تحت تاثير قرار دهد، بالاخص آنكه بنسلمان بارها اعلام كرده كه برقراري رابطه ديپلماتيك با اسراييل منوط به تشكيل كشور فلسطيني است. در چنين شطرنج پيچيدهاي سوال در باب اينكه ترامپ با تمركز بر اين ايده جنجالي چه سودايي در سر دارد و چگونه قادر است به شكافهاي حاكم در اين باره پايان داده و پروژه اصلياش يعني عاديسازي روابط با اسراييل را اجرايي كند، بسيار است.به اين بهانه روزنامه اعتماد با هدف واكاوي پيامدهاي عملياتي شدن اولين اقدام جنجالي دونالد ترامپ به طور مشخص در باب سرنوشت غزه و پسلرزههاي اين طرح براي خاورميانه با نصرتالله تاجيك ديپلمات بازنشسته و نادر انتصار استاد برجسته دانشگاه آلاباماي جنوبي گفتوگو كرده است. تاجيك در باب احتمال تحقق سياست خاورميانهاي ترامپ كه هدف ادعايياش تغييرات معادله و نظم منطقه است و رييسجمهوري امريكا در اولين گام براي به سرانجام رساندن استراتژياش معامله قرن يا همان طرح دو دولت را قرباني كرده، تاكيد داشت كه عملياتي شدن چنين ايدهاي چندان محتمل نيست با اين همه ايران نيز به عنوان قدرت مهم منطقه نبايد در قبال چنين تحركاتي رويكردي منفعلانه اتخاذ كند. اين درحالي است كه انتصار با پيشبيني اين امر كه ترامپ درنهايت به اهداف جاهطلبانه خود در منطقه از طريق تقويت هرچه بيشتر اسراييل در اين جغرافيا دست خواهد يافت،گفت: اردن و مصر نيز كشورهايي نيستند كه توانايي مقاومت درقبال فشارهاي رييسجمهور غيرقابل پيشبيني امريكا را داشته باشند. مشروح گفتوگوها را در ادامه ميخوانيد:
نصرتالله تاجيك:
كشورهاي اسلامي بايد براي حمايت از فلسطين اقدامات حقوقي و ديپلماتيك را تشديد كنند
نصرتالله تاجيك، ديپلمات بازنشسته در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب اينكه چقدر احتمال دارد ايده جنجالي ترامپ در راستاي خروج فلسطينيان از غزه عملياتي شود، گفت: واقعيت اين است كه به نظر ميرسد ترامپ بدون هيچ شناختي از مختصات خاورميانه ايدهاي بيربط و به دور از واقعيتي را مطرح كرده است كه بوي استعماري و جابهجايي وسيع جمعيتي و نسلكشي از آن به مشام ميرسد، بهگونهاي كه شاهد بوديم، در بيست و چهار ساعت اول، پنج اصلاحيه به اين ايده جنجالي خورد و سخنگوي كاخ سفيد نيز در مورد آن توضيحاتي داد.
به باور تاجيك بنابراين، بعيد است كه اين ايده به جايي برسد و در صورت تلاش براي اجرا قطعا تبعات سياسي و حقوقي بينالمللي خواهد داشت، به ويژه باتوجه به مخالفتهاي داخلي در امريكا، آلمان، فرانسه و ساير كشورهاي اروپايي و همچنين مواضع كشورهاي عربي و حتي سازمان ملل. تاجيك در ادامه به «اعتماد» گفت: به طور مثال يك نظرسنجي انجام شده توسط شبكه سيبياس امريكا نشان ميدهد ۴۷درصد از مردم امريكا معتقدند تسلط امريكا بر نوار غزه ايده بسيار بدي است. همچنين ۵۴درصد از امريكاييها از تعامل ترامپ با درگيري ميان «اسراييل» و حماس حمايت كردهاند و ازسوي ديگر ۵۹درصد از امريكاييها نيز تاكيد كردند طرح ترامپ براي اخراج مهاجران غيرقانوني است.
اين ديپلمات بازنشسته در ادامه گفتوگوي خود با «اعتماد» گفت: بنابراين، فكر نميكنم وقوع اين امر محتمل باشد، اما اين بدان معنا نيست كه رويكرد انفعالي در قبال آن اتخاذ شود و به نظر ميرسد سياست خارجي ما بايد نسبت به اين موضوع بسيار هوشمندانه عمل كند و اجازه ندهد كه جراحتهاي روحي و جسمي مردم غزه، پس از شانزده ماه جنگ، با اين قبيل ادعاها و جنجالها دوباره ملتهب و آزرده شود. بنابراين، اقدامات حقوقي بينالمللي و ديپلماسي، به ويژه در تعامل با كشورهاي عربي و اروپايي، لازم و ضروري است و نبايد به راحتي از كنار آن عبور كرد. تاجيك در باب چرايي بياساس بودن اين ايده به «اعتماد» گفت: اكنون مردم غزه در آخر خط هستند و اگر قرار باشد اقدامي درست براي آنها انجام گيرد اين است كه آنها را به جايي كه از آنجا كوچانده شدند و به واقع به اول خط بازگردند. بخش عمدهاي از اين جمعيت بيشتر از مكانهايي است كه اسراييل آنها را اشغال كرده يا به دليل ترس از جان خود يا با زور و اجبار از آن مناطق خارج شدهاند. اين مساله يكي از مواردي است كه در حقيقت، قطعنامههاي فراواني در مورد آن صادر شده، اما متاسفانه به دليل قلدري اسراييل و حمايت امريكا، اين قطعنامهها اجرا نشدهاند و اين آوارگان نتوانستهاند به سرزمين خود بازگردند. به باور تاجيك هر چند كه اين ايده قابليت اجرايي ندارد اما اعتماد به نفس در نتانياهو را تقويت كرده و بعد از بازگشت از امريكا لحنش كاملا فرق كرده است! در عين حال، بايد تا حد امكان با كشورهاي عربي، بهويژه از طريق سازمان همكاري اسلامي يا اتحاديه عرب و سازمانها و آژانسهاي سازمان ملل مانند شوراي امنيت همكاريهايي در اين زمينه داشته باشيم و رويكردي منفعلانه نداشته باشيم. اين ديپلمات بازنشسته در ادامه گفتوگوي خود با «اعتماد» خاطرنشان كرد: همچنين، از طرفي تصور ميكنم كه فلسطين ميتواند در شوراي امنيت در رابطه با اين مساله خطرناك درخواستي را ثبت كند. البته وضع كرانه باختري هم بهتر از غزه نيست و آن منطقه باتوجه به حملات اسراييل و شخم زدن اردوگاه جنين و احتمال دستاندازي اسراييل به آن و طمع سرزميني نيز مهم است و فلسطين و كشورهاي اسلامي بايد اقدامات حقوقي و ديپلماتيك براي يارگيري و اجماعسازي خود را تشديد و درخواست تشكيل جلسه شوراي امنيت نمايند.
تاجيك اما در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» در اين رابطه كه چقدر احتمال دارد اردن و مصر نيز تسليم خواستههاي ترامپ در باب مهاجرت فلسطينيان شوند، گفت: اصطلاح «تهجير» در عربي به معناي مهاجرت اجباري است و در سرزمينهاي اشغالي سابقه طولاني و به قدمت تاسيس رژيم صهيونيستي دارد. اسراييل نيز دايما اين موضوع را نه تنها مطرح بلكه بدان عمل كرده، اكنون نيز امريكا كه خود را به عنوان يك كشور پيشرفته و طرفدار قانون و حقوق بينالملل معرفي ميكند، مجددا با ادعاي اينكه سرزمين اسراييل كوچك است اين طرح را مطرح كرده است.
به باور اين ديپلمات بازنشسته هر بار كه اين مساله از طرف اسراييل بيان شده، كشورهاي اردن و مصر همواره موضعگيريهاي شديدي داشتهاند، زيرا اين موضوع براي آنها تبعات امنيتي دارد، به ويژه براي اردن كه نيمي از جمعيتش فلسطيني هستند. اين كشورها خود با مشكلات عديدهاي در زمينه معيشت و حل مسائل جمعيتي مواجه هستند و نميتوانند تعداد بيشتري از فلسطينيها را بپذيرند. تاجيك در ادامه تاكيد كرد كه مثلا روزنامه هاآرتص اسراييل در گزارشي اعلام كرده است «منابع امنيتي اسراييلي تاكيد دارند سازمانهاي امنيتي اردن و مصر نسبت به تبعات اجراي طرح دونالد ترامپ رييسجمهور امريكا براي اخراج فلسطينيان از غزه و تمركز حماس در امتداد مرزها از ايلات تا طبريا در صورت اخراج فلسطينيان به اردن هشدار دادند. همچنين نهادهاي امنيتي مصري نيز درخصوص احتمال ايجاد ناامني در منطقه سينا و در معرض خطر قرار گرفتن توافق صلح با «اسراييل» در صورت اخراج فلسطينيان به اين منطقه اعلام خطر كردند.» به باور تاجيك حتي در اكتبر 2023، زماني كه حمله اسراييل به غزه آغاز شد، آقاي بلينكن در چند مرحله به منطقه سفر كرد تا اين دو كشور را راضي كند كه بخشي از مردم غزه در شمال باريكه كه اسراييل آنها را مجبور به كوچ به جنوب غزه كرده، پذيرش كنند. با اين حال، اين دو كشور از باز كردن مرزها خودداري كردند. به گزارش رسانهها ملاقاتهاي بلينكن با عبدالله دوم پادشاه اردن در اين مورد نيز سازنده نبود و متشنج شده است.
اين ديپلمات بازنشسته در ادامه گفتوگوي خود با «اعتماد» متذكر شد: اما اكنون احتمالا ترامپ از طريق فشارهاي اقتصادي و قطع كمكهاي خود سعي ميكند دو كشور را راضي به پذيرش فلسطينيان كند. ولي همه چيز به مقاومت اين دو كشور و همچنين به ميزان حمايتي كه از سوي كشورهاي عربي، اسلامي و اروپايي دريافت ميكنند، چه از لحاظ سياسي و چه اقتصادي منوط است.
به باور تاجيك اما به دليل فشارهاي مردمي ملت مصر و اردن كه در واقع مخالف اين ايده هستند و معتقدند كه فلسطينيها بايد در سرزمين خود بمانند، بعيد است كه اين دو كشور در شرايط كنوني و به شكلي عادي در برابر ايده و خواست ترامپ عقبنشيني كنند. اين مساله آنقدر براي اردن مهم است كه شاه اردن درصدد سفر به امريكا و ملاقات با ترامپ برآمده است! اما نميتوان احتمال آن را به طور كامل منتفي دانست و به عوامل و پارامترهاي زيادي بستگي دارد كه بخشي از آن به ميزان عزم واقعي امريكا برميگردد كه آيا واقعا هدفش همين است كه اعلام كرده يا ترامپ به مرگ ميگيرد تا فلسطينيها به تب راضي شوند! و مثلا دست حمايت خود را از حماس برداشته و حماس از معادله غزه حذف شود. سفير اسبق ايران در اردن در ادامه به «اعتماد» گفت: باتوجه به قابليت نظامي حماس در طول اين هفده ماه در مقابل ارتش اسراييل، عليرغم لطماتي كه خورد و اينكه توانست اراده خود را در نحوه قطرهچكاني آزادي زندانيان اسراييلي كه دراختيار دارد و روايت ديپلماسي عمومي را برنده شود، تقريبا محال است!
به باور تاجيك در شرايط كنوني حماس همچنان ميتواند به عنوان بازيگري مهم در غزه باقي بماند مگر آنكه اتفاقات خاصي رخ دهد و دنيا در قبال اين ايده ترامپ خلع سلاح شود، مانند ناتواني افكار عمومي براي توقف كشتار و نسلكشي اسراييل در غزه! اين ديپلمات بازنشسته در ادامه به «اعتماد» گفت: سياست حماس اين است كه براي تقسيم فشار بازسازي و كسب مشاركت بيشتري از اعراب و اروپا، مديريت غزه را واگذار كند و در اين زمينه تاكنون دو ايده مطرح كرده: اول تشكيل دولت وحدت ملي تحت عنوان طرح اداره غزه توسط دفتر ملي و واگذاري مديريت به اشخاص ملي و بروكراتهاست و دوم تشكيل كميته مشترك براي اداره غزه است كه توافقات اوليه هم انجام شده است و عليرغم اينكه در توافق اوليه در پكن طرح برگزاري انتخابات هم پيشبيني شده بود اما فتح فعلا مانع است و با هيچ راهحلي موافقت نميكند و درنهايت اين ايده با مخالفت شخص محمود عباس ناكام مانده است.
به باور تاجيك اما براي سترون كردن طرح ترامپ در مورد غزه، حماس كه در ازاي آزادي زندانيان اسراييلي كه دراختيار داشت نشان داد ظرفيت سياستورزي بالايي دارد و لذا روايت اقتدار و ديپلماسي عمومي را برد! اعلام كند آماده است در يك روند ديپلماتيك بر خرابههاي غزه با نظارت بينالمللي يا نظارت اسلامي و عربي براي مديريت غزه انتخابات برگزار كند و در كنار چهرههايي از حماس شخصيتهاي ملي و فتح هم مشاركت كنند و مردم به هر كسي راي دادند حكومت غزه را به دست بگيرند. تاجيك در ادامه گفتوگوي خود با ماعتماد» خاطرنشان كرد: اين ايده برد بينالمللي دارد و بيشتر درصدد وزن كشي، تعيين موقعيت مردمي حماس بعد از اين جناياتي كه اسراييل و امريكا در غزه مرتكب شدهاند، تثبيت موقعيت و موجوديت حماس موجب ميشود تا دست ترامپ از غزه كوتاه شود.
حماس اگر بخواهد به سادگي مديريت غزه را واگذار كند طرف مقابل چند قدم بيشتر جلو خواهد آمد. بايد به مرگ بگيرد تا امريكا و اسراييل به تب راضي شوند!
نصرتالله تاجيك در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» در باب مواضع اخير رياض در رابطه با تاكيد ترامپ بر مقوله عاديسازي و اينكه چقدر احتمال دارد در كوتاهمدت اين اتفاق رخ دهد، گفت: موضع سعوديها اين است كه براي عاديسازي روابط با اسراييل، شرط اصلي يعني تشكيل دولت فلسطين محقق شود. اما ايده دو دولت خود با چالشهاي عديدهاي روبهرو است. به باور تاجيك اما با توجه به وضعيت كنوني، يعني عدم وجود وحدت سرزميني ميان دو طرف، تشكيل دولت فلسطين دشوار به نظر ميرسد و خود اسراييليها نيز به تشكيل دولت فلسطين اعتقادي ندارند. بنابراين، ميبينيم كه اين روزها روابط ميان اسراييل و عربستان تا حدي تيره شده است. از يك سو، سعوديها به ماندن مردم غزه در سرزمين خودشان اعتقاد دارند، اما نتانياهو اصل تشكيل دولت فلسطيني را نفي و پيشنهاد داده كه عربستان با داشتن اراضي وسيع، دولت فلسطين را در همان اراضي خود تشكيل دهد. اين ديپلمات بازنشسته در ادامه به «اعتماد» گفت: عربستان نيز عكسالعمل شديدي نشان داده و تركي فيصل، يكي از مسوولان امنيتي سابق عربستان، نامهاي به ترامپ نوشته و در آن به سابقه تاريخي جابهجايي مردم غزه و موارد مطرح شده ميان روساي جمهور امريكا و ديگران اشاره كرده است. جنبش حماس هم مانند اعراب اظهارات نتانياهو را محكوم و اين اظهارات خصمانه را بيانگر نگرش استعماري و برتريجويانه در ناديده گرفتن حقوق تاريخي صاحبان سرزمين اعلام كرده و بر ضرورت موضع يكپارچه عربي براي مقابله با اين اظهارات استعمارگرايانه كه بيانگر طمعورزي توسعهطلبانه دشمن در جهان عرب است، تاكيد كرده است. تاجيك در ادامه تاكيد كرد كه وزارت امور خارجه ايران هم خطر اين اظهارات نتانياهو و صحبتهاي ترامپ در مورد غزه را براي مردم فلسطين و كشورهاي منطقه جدي تلقي كرده و اقداماتي براي تشكيل اجلاس وزراي خارجه سازمان همكاريهاي اسلامي شروع كرده است. به باور اين ديپلمات بازنشسته با اين وضعيت، احتمالا موضع سعوديها در مورد طرح ابراهيم همچنان ثابت خواهد ماند، زيرا آنها نميتوانند آبروي خود را در جهان اسلام و دنياي عرب ناديده بگيرند. بنابراين، بعيد است كه پروژه عاديسازي به اين زوديها از اين منظر شكل بگيرد. تاجيك در ادامه به «اعتماد» گفت: از سوي ديگر اما اتفاقاتي كه اخيرا در غزه افتاده، افكار عمومي دنياي عرب را به شدت ملتهب كرده و كار را براي سعوديها و ساير كشورهاي عربي دشوار ميكند تا بخواهند وارد قرارداد ابراهيم شوند. در عين حال، اين وضعيت بهشدت به اوضاع كنوني غزه بستگي دارد. به باور تاجيك اكنون مساله آتشبس غزه و تداوم آن و همچنين تشكيلات فلسطيني و تشكيل دولت فلسطين، مهمترين مسائل هستند. همچنان ابهاماتي در اين زمينه وجود دارد و به نظر ميرسد كه پروژه عاديسازي يا توافق ابراهيم ادامه داشته باشد. با اين حال، بعيد ميدانم كه اين امر به زودي محقق شود، اما همچنان زود است كه قضاوت نهايي داشته باشيم، زيرا ممكن است اين بازي نتانياهو با عربستان براي فشار به سعوديها باشد تا موضع آنها درقبال تشكيل دولت فلسطيني را تحت تاثير قرار داده و آنها را از اين موضع منصرف كند!
تاجيك در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» در باب تغيير معادلات خاورميانه توسط شخص ترامپ و چگونگي مديريت چالشهاي پيش روي رييسجمهور امريكا و تمركز بيشتر بر شرق آسيا گفت: اينكه امريكا ميخواهد بر شرق آسيا متمركز شود، سابقهاي تقريبا سيزده يا چهارده ساله دارد كه از زمان آقاي اوباما آغاز شد و هدف آن كنترل چين بود. واقعيت اين است كه آن زمان اعلام شد كه امريكا ميخواهد منابع كمتري به خاورميانه تخصيص دهد و دولت اول آقاي ترامپ نيز به دنبال اين استراتژي بود. با اين حال به باور تاجيك بعيد است كه مسائل خاورميانه به سادگي قابل مديريت باشند، زيرا مشكلات عديدهاي وجود دارند. بخشي از اين مشكلات ناشي از توسعهنيافتگي، بخشي به دليل دخالتهاي خارجي و بخشي ديگر به تضاد منافع قدرتهاي مختلف مانند اروپا، آسيا و امريكا برميگردد. اين شرايط باعث شده كه مديريت و كنترل اين منطقه به آساني امكانپذير نباشد و همچنين ايجاد يك معماري جديد در اين زمينه زمانبر خواهد بود و نياز به نيرو، امكانات و موارد ديگر دارد. اين ديپلمات بازنشسته در ادامه به «اعتماد» گفت: مهمترين مساله در اين وضعيت خاورميانه، شرايط اسراييل و اشغال سرزمين فلسطينيها است. تا زماني كه اين مساله حل نشود، منطقه به آرامش نخواهد رسيد. تا زماني كه مردم فلسطين، آوارگان از سوريه، لبنان، اردن، شمال آفريقا يا حتي كشورهاي اروپايي، به سرزمين خود بازنگردند و دولتي نداشته باشند كه از منافع و كيان آنها دفاع كند، شرايط خاورميانه همچنان ناپايدار خواهد بود. تاجيك در ادامه گفتوگوي خود با «اعتماد» خاطرنشان كرد: اگر بخواهيم به ايدههاي شيك و بلندپروازانه ترامپ براي معماري منطقه فكر كنيم، اين نشاندهنده عدم شناخت كافي او از واقعيتهاي منطقه و ظرفيتهاي آن است. تضاد منافع و اهداف بازيگران داخلي و خارجي، به ويژه تعدد بازيگران، ازجمله چالشهاي اصلي در اين زمينه هستند. برخي از اين بازيگران داخلي و منطقهاي البته با جاهطلبيهاي فراوان و برخي ديگر خارجي هستند. بهويژه اكنون كه چين نيز با گامهاي بلندي كه در زمينههاي اقتصادي و سياسي برداشته، به اين معادلات اضافه شده است. اين ديپلمات بازنشسته در ادامه تاكيد كرد: درنتيجه، مسائل منطقه روز به روز پيچيدهتر ميشود و به جاي اينكه كاهش يابد، افزايش مييابد. به عبارتي شرايطي حكمفرما شده كه مسائل به جاي سادهتر شدن بر پيچيدگي آنها افزوده ميشود. اما آقاي ترامپ به دليل ويژگيهاي شخصيتي خود و حمايت قاطع از موجوديت امنيت اسراييل و اقدامات نتانياهو، اين مسائل را به امنيت ملي امريكا مرتبط كرده است. بنابراين، بعيد ميدانم كه اوضاع منطقه به سمت آرامش پيش برود كه زمينه موردنياز براي هرگونه تجديد معماري منطقهاي است.
نادر انتصار:
پروژه عاديسازي 2 عملياتي ميشود، زيرا اقتصاد در اولويت كشورهاي عرب قرار دارد
نادر انتصار، استاد بازنشسته و برجسته دانشگاه آلاباماي جنوبي در پاسخ به اين سوال «اعتماد» كه اساسا ايده جنجالي ترامپ در باب انتقال فلسطينيها به اردن و مصر چقدر قابل عملياتي شدن دارد، گفت: پيشبيني درباره اجرايي شدن طرح پيشنهادي ترامپ، مشابه ديگر پيشبينيها در مورد اقدامات احتمالي او، كار دشواري است، اما نكتهاي كه ميتوان به آن اشاره كرد، محتواي هر آن چيزي است كه در بطن جلسه مشترك ترامپ با نتانياهو رد و بدل شده است. در اين جلسه، زماني كه ترامپ ايده خود را درباره غزه مطرح كرد، به وضوح مشخص بود كه نخستوزير اسراييل نيز از اين موضوع اطلاع نداشت؛ زيرا چهره او نشان داد متعجب شده است. با اين حال، بايد توجه داشت كه آيا ترامپ ميتواند بر مواضع كشورهاي عربي مانند اردن و مصر تاثير بگذارد يا خير. به باور انتصار مصر و اردن، به شدت ضعيف هستند هر چند ممكن است در ابتدا موضعگيريهاي تندي عليه طرح ترامپ داشته باشند، اما اگر ترامپ واقعا بخواهد، ميتواند فشارهاي زيادي بر پادشاه اردن و رييس جمهوي مصر تحميل كرده و درنهايت اين كشورها به خواستههاي او تن خواهند داد. انتصار همچنين در ادامه به «اعتماد» گفت: مسالهاي كه باقي ميماند، قابليت اجرايي شدن اين طرح از نظر لجستيكي و كنترل غزه است، چراكه ترامپ در ابتدا اعلام كرده بود كه غزه را براي امريكا ميخواهد، اما اطرافيان او توضيح دادند كه منظور از اين ادعا، تسلط فيزيكي نيست بلكه تسلط اقتصادي است. به طور مشخص به نظر ميرسد اما هدف اين است كه حدود يك ميليون نفر از مردم فلسطين به طور دايمي از غزه خارج شوند و برخي ديگر تحت عناويني ازجمله كارگر در غزه باقي بمانند تا بتوانند ايدههاي جنجالي ترامپ در اين باريكه را محقق كنند. انتصار در ادامه گفتوگوي خود خاطرنشان كرد: در واقع، ايالاتمتحده ميتواند با وارد كردن فشار به پادشاه اردن و رييسجمهور مصر، آنها را به سكوت و عقبنشيني وادار كند. به باور انتصار اين ضعف باعث ميشود كه آنها به راحتي تسليم فشارها شوند، به ويژه اگر وعدههاي مالي ازسوي ترامپ دريافت كنند، چراكه ترامپ احتمالا به آنها وعده خواهد داد كه از امنيت و منافعشان محافظت خواهد كرد. انتصار اما در ادامه گفتوگوي خود با «اعتماد» خاطرنشان كرد: خطر بزرگتر اين است كه اگر ترامپ بتواند اين طرح را به مرحله اجرا درآورد، يا حداقل بخشي از آن را عملي كند، نه تنها يك ميليون و حتي نيم ميليون فلسطيني از غزه به اردن منتقل خواهند شد، اين در حالي است كه حضور اين گروه مهاجران براي اردنيها بيش از مصر عواقب جدي خواهد داشت. به باور اين استاد دانشگاه در چنين شرايطي، اكثريت جمعيت اردن فلسطينيها خواهند بود، اين امر ميتواند قدرت خاندان حاكم در اردن را به خطر بيندازد. پادشاه اردن به خوبي آگاه است كه اين تغييرات جمعيتي قادر است به تضعيف موقعيت او در درازمدت منجر شود و نگرانيهاي جدي براي آينده سلطنتش ايجاد كند. انتصار در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» در اين باب كه ترامپ با توسل به چه اهرمهايي مصر و اردن را تحت فشار قرار خواهد داد، تاكيد كرد: رييسجمهور امريكا ميتواند با استفاده از تهديدات مختص به خود هر دو كشور مصر و اردن را به تسليم وادار كند، چراكه ناگفته نماند اين دو كشور ازجمله نخستين كشورهاي عربي بودند كه اسراييل را به رسميت شناختند و با اين بازيگر رابطه ديپلماتيك بر قرار كردند. از همين رو در اين مورد نيز نيازي به وارد كردن فشار مستقيم بر اين كشورها وجود ندارد، زيرا هر دو در راستاي منافع اسراييل حركت ميكنند، به همين دليل از طرفي ديگر نه مصر و نه اردن، به ويژه اردن، اهرمي براي مقابله با ترامپ يا هر رييسجمهور ديگري ندارند. اين استاد بازنشسته در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» در باب پيوستن رياض به توافق ابراهيم به عنوان ديگر سياست خاورميانهاي ترامپ آنهم در شرايطي كه ايده كوچ فلسطينيها و پايان معامله قرن مطرح است، گفت: اكنون ميان اسراييل و عربستانسعودي رابطهاي غيررسمي حاكم است كه به نظر ميرسد به تدريج در حال تبديل شدن به يك رابطه رسمي است. به باور انتصار البته، عربستانسعودي هنوز بر اجراي ايده دودولتي، يعني تشكيل يك دولت مستقل فلسطيني و يك دولت اسراييلي، تاكيد دارد، اما به نظر ميرسد اين موضعگيري به اندازه كافي قدرتمند نيست كه بتواند عربستان را از پيوستن به محور اسراييل منصرف كند، چراكه عربستانسعودي در حال حاضر وعده داده كه ششصد ميليارد دلار در امريكا سرمايهگذاري خواهد كرد، و اين موضوع از منظر اقتصادي براي اين كشور بسيار مهم است. انتصار در ادامه به «اعتماد» گفت: لذا، مساله استقلال فلسطين براي رياض درنهايت احتمالا گزاره تعيينكنندهاي نخواهد بود. به باور من عربستان نيز درنهايت به محور توافق ابراهيم و عاديسازي روابط با اسراييل خواهد پيوست. به باور اين استاد بازنشسته بايد توجه داشت كه قضاوت درباره رهبران كشورهاي عرب خاورميانه بايد برمبناي عمل آنها باشد، نه آنچه كه بر زبان ميآورند. انتصار خاطرنشان كرد: شخصا براي هيچ يك از ادعاهاي رهبران كشورهاي عربي ارزشي قائل نيستم و تنها به عملكرد آنها و اقداماتي كه براي تحقق ادعاهايشان انجام ميدهند، نگاه ميكنم. بهطور مشخص درباره رياض بايد گفت پادشاهي طي سالهاي اخير گامهايي به سمت رسمي كردن روابط خود با اسراييل برداشته است و تصور ميكنم اين رويكرد همچنان ادامه خواهد داشت. اين استاد بازنشسته آلاباماي جنوبي در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» در باب سياست ادعايي ترامپ مبني بر تغيير معادلات خاورميانه و معماري اين جغرافيا و اينكه با چه چالشهاي احتمالي در اين مسير مواجه خواهد شد، گفت: باتوجه به ظواهر امر، به نظر ميرسد كه سياست خاورميانهاي رييسجمهور ايالاتمتحده در كوتاهمدت بر تقويت اسراييل متمركز است. او به دنبال اين است كه اسراييل را به عنوان يك قدرت بدون رقيب در منطقه حفظ كند و سياستهاي خود را در خاورميانه بهگونهاي تنظيم كند كه به نفع اسراييل باشد.
به باور انتصار، ترامپ همزمان تمايل دارد كه نيروهاي نظامي امريكا را به تدريج از خاورميانه خارج كرده و بر شرق آسيا متمركز شود. البته در اين راستا، چالشهايي ممكن است از سوي ملتهاي عرب ايجاد شود. انتصار در ادامه گفتوگوي خود با «اعتماد» خاطرنشان كرد: به اعتقاد من، اصطلاح دنياي عرب به طور كامل نادرست است؛ زيرا در حال حاضر، كشورهايي با فرهنگ و زبان عربي وجود دارند، اما هيچ منافع منسجمي در ميان آنها براي مقابله با تهديدات خارجي وجود ندارد. بنابراين در حال حاضر، نميتوان انتظار داشت كه انقلابهاي مردمي در اين كشورها به طور گستردهاي در كوتاهمدت شكل بگيرد، اما در بلندمدت ميتوان اين احتمال را درنظر گرفت كه ممكن است چالشهايي ازسوي اين ملتها در مقابل يكهتازيهاي امريكا و اسراييل ايجاد شود. انتصار اما درباره استراتژي ترامپ در باب تمركز بر شرق آسيا گفت: ايالاتمتحده به طور قطع در بازه زماني كنوني چين را به عنوان رقيب اصلي خود ميداند. در دوران بايدن، چين و روسيه به عنوان دشمنان اصلي شناخته ميشدند، اما اكنون، تمركز اصلي امريكا روي چين خواهد بود و پوتين ديگر به عنوان رقيب اصلي درنظر گرفته نميشود. اين نگاه سياستهاي ترامپ در شرق آسيا را تبيين ميكند.