• ۱۴۰۳ شنبه ۲۷ بهمن
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5982 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۲۷ بهمن

جاي خالي نگاه عميق

ساره بهروزي

چهل و سومين جشنواره فيلم فجر در سال جاري با اجرايي نه چندان جالب به پايان رسيد. اگرچه جشنواره فجر به‌طور كلي مورد توجه قرار مي‌گيرد، اما در سال‌هاي اخير از رونق گذشته خود فاصله گرفته است. اين تغييرات تنها به جشنواره محدود نمي‌شود، بلكه سينماي ايران نيز درگير توليد فيلم‌هاي سطحي و كمدي‌هايي با محتواي كم‌عمق شده است. امسال بار ديگر مشكلات فيلمنامه‌نويسي در سينماي ايران بيشتر نمايان شد بسياري از فيلم‌هاي حاضر در جشنواره از نظر كيفيت، متناسب با  اين رويداد فرهنگي بزرگ  نبودند.

سوال اينجاست كه چرا بايد فيلم‌هايي در اين جشنواره به نمايش درآيند كه حتي از ابتدايي‌ترين اصول سينما دور هستند؟ جاي چنين فيلم‌هايي در يك رويداد فرهنگي مهم كشور نيست. اين در حالي است كه جشنواره فجر بايد محلي براي نمايش آثار برجسته و جريان‌ساز باشد، نه جايي براي نمايش كارهايي كه هيچ‌گونه  نوآوري در خود  ندارند.
بسياري از افرادي كه منتظر اين رويداد هستند، احساس مي‌كنند كه وقت‌شان در اين جشنواره به هدر مي‌رود. چرا بايد فيلم‌هايي كه فاقد نوآوري و كيفيت لازم هستند، به جشنواره راه يابند؟ اين وضعيت به وضوح نشان‌دهنده چالش‌هاي جدي در سينما و فرهنگ كشور است. سينما به عنوان يك رسانه تاثيرگذار، بايد قادر باشد كه علاوه بر سرگرمي، نگاه عميق‌تري به مسائل اجتماعي و فرهنگي ارائه بدهد، اما اين امر  به وضوح  در جشنواره‌هاي اخير كمتر مشاهده  مي‌شود.
امسال شاهد بوديم كه حتي سينماهاي مردمي نيز ديگر آن شور و حال گذشته را نداشتند. براي بسياري از افراد، حضور در چنين اكران‌هايي احساس بي‌ثمر بودن را به همراه داشت. به ‌نظر مي‌رسد كه اين تغييرات نه تنها بر تعداد تماشاگران تاثير گذاشته، بلكه باعث شده است تا روح جشنواره از بين برود. انتخاب فيلم‌هايي كه از سطح فني و هنري پايين‌تري برخوردار هستند، شكاف عميقي را در ارزيابي سينما به عنوان يك هنر و ابزار فرهنگي ايجاد كرده است. اين وضعيت نه تنها به اعتبار جشنواره فجر آسيب زده، بلكه نقش سينما به عنوان يك نهاد  اجتماعي  و فرهنگي  در كشور را نيز كمرنگ كرده  است.
در مورد فيلم‌هاي خاص، فيلم‌هايي مانند «صياد»، نتوانست جنگ را به درستي به تصوير بكشد؛ فيلم تا پنج دقيقه آخر تخت و يكنواخت بود و در چند دقيقه آخر، اتحاد نيروهاي نظامي را به‌طرز شعارزده‌اي نشان داد. «شاه‌نقش» كه روايتي از پشت‌ صحنه رقابت‌هاي صنفي و ارتباطات دروني سينماگران ايراني بود، بسيار ضعيف، نخ‌نما و بدون هدف با بازي‌هاي شعاري و بدون هيچ نوآوري به نمايش درآمد. «داد» سردرگم و گيج بود و شخصيت‌پردازي نداشت، هيچ‌ چيز از داستان آن  مشخص  نشد.
«تاكسيدرمي» كه داستاني درباره برادر ناتني محمدرضا پهلوي و علاقه‌مندي‌اش به شكار گوزن داشت، همان چند دقيقه ابتدايي ضعف خود را نشان داد و بسيار حوصله‌سربر بود. بيشتر آثار به دليل ضعف‌هاي آشكار در روايت و ساختار فيلمنامه، نتواستند در حد انتظار ظاهر شوند. درباره ضعف‌هاي فيلمنامه «رها» در  اكران  مردمي  در مطلبي جداگانه  خواهم  نوشت.
 سوال اصلي اين است كه چه كساني مسوول انتخاب اين آثار هستند و چگونه مي‌توان به بهبود شرايط دست يافت؟ در نهايت هنرمندان واقعي سينماي ايران كه در تلاشند تا سينماي كشور را به سوي بهبود پيش ببرند، متاسفانه به حاشيه رانده شده‌اند. فيلم‌هايي كه انتظار مي‌رفت نمايش داده شوند، از جمله «قاتل وحشي» حميد نعمت‌الله و «پيرپسر» اكتاي براهني، همچنان در اكران عمومي در دسترس نيستند. آيا وقت آن نرسيده كه با اتخاذ رويكردي جديد، سينماي ايران را از اين بحران خارج كنيم و بار ديگر آن را به مسير اصلي خود بازگردانيم؟ رويكردي تازه كه بايد به معناي تغييرات  بنيادين  در سيستم انتخاب فيلم‌ها، حمايت از آثار  خلاقانه  و ترويج   فرهنگي  نوآورانه  باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون