سفير اميدوار به جنگ نااميد از صلح!
ماجرا به همين جا ختم نميشود. هنوز پنج روزي از اداي اين ترهات نگذشته بود كه روز چهارشنبه ۲۴ بهمن در گفتوگو با ريانوستي كه ايرنا آن را منتشر كرد، درباره مذاكرات برجام نيز اظهار وجود كردهاند. ايشان در اين باره گفتند: «بدون مسكو و پكن مذاكرات به نتيجه نميرسد.» به كشورمان ايران دستور دادند كه «ايران قالب مذاكراتي ۱+۵ را حفظ كند».
ريانوستي از ايشان ميپرسد: «آيا مسكو خود را ميانجي در از سرگيري مذاكرات بر سر توافق هستهاي با ايران ميداند؟»
سفير محترم پاسخ ميفرمايند: «خير، ما در اينجا واسطه نيستيم و نخواهيم بود، ما در اين فرآيند مشاركت مستقيم داريم.» او تاكيد ميكند: «بدون مسكو و پكن اين مذاكرات هرگز به هدف خود نميرسد و ثمربخش نخواهد بود.»
برحسب اتفاق، يكي از فلسفيترين نكات رمان جنگ و صلح اين است كه آيا فرد ميتواند در برابر جريان عظيم تاريخ مقاومت كند؟ تولستوي در پاسخ نشان ميدهد كه انسانها اغلب در اين خيال به سر ميبرند كه سرنوشت خودشان را در دست خودشان دارند؛ اما در واقعيت اسير نيروهاي اجتماعي و تاريخياند.
آيا ممكن است از متصديان وزارت امور خارجه درخواست كرد كه به سفير محترم تذكري دهند كه برخلاف بافتههاي قرن نوزدهمي و جبرگرايانه لئو تولستوي، ايران كشوري مستقل، با آواي نه شرقي و نه غربي است و سياستهايش را در درون خودش و با توجه به اصول اصيل عزت، حكمت و مصلحت اخذ ميكند؟ اينكه سفير يك كشور خارجي بتواند با ايجاد شايعه و عاديسازي جنگ دل مردم را خالي كند و از سوي ديگر، در مساله مهم مذاكره يا عدم مذاكره و نحوه آن خود را تاثيرگذار نشان دهد، در فرداي تاريخ و در نزد تاريخسنجان امري پسنديده نخواهد بود.