روياي ترامپ براي غزه
سيدمحمدرضا مرتضوي
روياي ترامپ براي غزه، آنقدر خام و ناپخته بود كه حتي متحدان اروپايي ايالات متحده امريكا نيز ناگزير از آن شدند كه در برابرش موضع بگيرند و نظر منفي خود را درباره آن اعلام كنند. حتي برخي كشورها در منطقه ما- كه بعضا در پيوندي راهبردي با واشنگتن قرار دارند- نيز از اين نظر به نوعي اعلام برائت و بر مساله ضرورت تشكيل كشور فلسطين تاكيد كردند.
در اينكه نقشه خيالي ترامپ براي غرب آسيا هيچگاه مجال تحقق پيدا نخواهد كرد، ترديدي نيست اما در عين حال نبايد از اهميت طرح مواضع فردي غافل شد كه به هر حال اكنون در بالاترين مسند قدرت ايالات متحده امريكا قرار گرفته است. اظهارات اخير ترامپ در مورد كوچ اجباري فلسطينيان و تملك سرزمين‌شان، بيش از هر چيز نشان‌دهنده اين است كه واقعا كشوري چون امريكا چقدر ملتزم به قواعد بين‌المللي است و سران كاخ سفيد اگر دست‌شان برسد چه خواب‌هايي براي مناطقي ديده‌اند كه به امت اسلامي تعلق دارد.
دولت‌هايي كه در منطقه ما امروز در برابر اين اظهارات سخيف و بي‌خردانه ترامپ واكنش نشان دادند و رسما اجرايي كردن چنين طرحي را منتفي دانستند بايد از خود بپرسند چه چيزي به رييس‌جمهور كشوري در آن سوي جهان جرات داده كه اينچنين در مورد تصرف غزه و بيرون راندن فلسطينيان از آن اظهارنظر كند؟
واقعيت اين است كه ترامپ و امثال او به اين باور رسيده‌اند كه اغلب دولت‌هاي اين منطقه از خود سلب اراده كرده‌اند و در برابر هر نوع سياستي كه از سوي آنها يا متحدان خبيث‌شان همچون رژيم صهيونيستي اعمال شود، با همراهي يا دست كم سكوت اين دولت‌ها مواجه خواهند شد و لذا آنها از اين جهت با كمترين مانعي روبه رو نخواهند بود. البته اين تصور بر اساس تجربه‌اي است كه آنها در طول دهه‌هاي گذشته كسب كرده‌اند. آنها به اين اطمینان رسيده‌اند كه از سوي دولت‌هاي عرب منطقه هيچ خطري برنامه‌هاي‌شان را تهديد نخواهد كرد.
اما آنچه از تبديل اين روياهاي توهمي به كابوسي وحشتناك جلوگيري مي‌كند، نه اظهارنظر ديپلماتيك چند مقام سياسي در منطقه ما يا برخي كشورهاي اروپايي است. بلكه مانع اصلي و در واقع تنها مانع، مقاومتي است كه از سوي نيروهاي مردمي و مجاهدان اسلامي در ميان ملت‌هايي از قبيل فلسطين، لبنان، عراق، يمن، ايران و... شكل گرفته است. لذا نه ايالات متحده و نه هيچ دولت مشروع و غير مشروعي در جهان نخواهد توانست توهمات خبيثانه خود را در منطقه‌اي كه مهد مجاهدان و مبارزان مسلمان است محقق كند. ساكنان جدید كاخ سفيد نيز بايد بدانند دهه‌هاي پنجاه و شصت ميلادي گذشته است كه در ميان چند دولت ضعيف و وابسته منطقه هر نقشه شومي را به راحتي بتوانند اجرايي كنند.
به بركت مقاومت و اتحادي كه ميان مبارزان و مجاهدان امت - اعم از شيعه و سني - شكل گرفته است، كوچك‌ترين تعدي به هر نقطه از سرزمين‌هاي اسلامي با تبعات بسيار جدي روبه رو خواهد شد.
آنچه در پايان لازم به تذكر است اينكه فعاليت‌هاي فرهنگي و مدني مهم‌ترين پشتوانه نيروهاي نظامي و جهادي در ميدان است. لذا نقش علما در كشورهاي اسلامي از اهميت بالايي برخوردار است. بسيج افكار عمومي مسلمين در حمايت از مقاومت و تبيين فتنه‌هايي كه دشمنان اسلام در سر مي‌پرورانند وظيفه‌اي است كه امروز بر عهده علما و نخبگان ديني قرار دارد.
معاون امور بين‌الملل مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي