كييف استخوان لاي زخم يوروآتلانتيك
علي ودايع
برخورد توهينآميز رييسجمهوري امريكا با رييسجمهوري اوكراين در كاخ سفيد همانند يك بمب منفجر شده است؛ اتفاقي كه به اندازه حمله روسيه به خاك اوكراين مورد توجه قرار گرفت. در پي مشاجره لفظي تند «دونالد ترامپ» رييسجمهوري امريكا و معاون اول رييسجمهوري امريكا با «ولوديمير زلنسكي» رييسجمهوري اوكراين در برابر رسانههاي جهان درنهايت منجر به اخراج هيات اوكرايني از كاخ سفيد شد. امريكاييها حتي مدل لباس پوشيدن غيررسمي زلنسكي پس از شروع جنگ را مورد تمسخر قرار دادند. اوج «مناقشه جمعه» اين بود كه هيات اوكرايني برخلاف پروتكل كاخ سفيد، بدون ناهار عليرغم تدارك تشريفات، واشنگتن را ترك كردند.
امريكاييها كه با روسيه به توافق نسبي رسيدهاند؛ دنبال معادن و ذخاير بزرگ اوكراين هستند. آنچه كه از زمان ورود زلنسكي با استقبال نسبتا خوب ترامپ شروع شد تا مشاجره و اخراج از كاخ سفيد گذشت حائزاهميت است. ترامپ به قراردادي كه ميخواست نرسيد. رييسجمهوري امريكا گمان ميكرد توفان فكري و ذهن آشفته زلنسكي منجر به تسليم رييسجمهوري امريكا مقابل خواست واشنگتن خواهد شد اما اين اتفاق رخ نداد.
چند دليل شخصي ترامپ
در نگاه اول، تحقير زلنسكي توسط ترامپ را ميتوان به مجموعهاي از عوامل نسبت داد كه هر كدام پيچيدگيهاي چشمانداز سياسي مربوطه را آشكار ميكند. در ابتدا، زمينه رياستجمهوري ترامپ با تاكيد آشكار بر ديپلماسي معاملاتي مشخص شد. ترامپ اغلب به دنبال استفاده از كمكهاي خارجي و روابط ايالاتمتحده به عنوان ابزار چانهزني در تعقيب اهداف سياسي خود بود. در مورد اوكراين، خودداري از كمكهاي نظامي براي تحت فشار قرار دادن زلنسكي براي آغاز تحقيقات در مورد رقباي سياسي ترامپ، به ويژه جو بايدن و پسرش هانتر بايدن، مورد استفاده قرار گرفت. اين عدم توازن قدرت ذاتا زلنسكي را در وضعيتي آسيبپذير قرار داد، زيرا او مجبور شد انتظارات يك رهبر غيرقابل پيشبيني را دنبال كند و در عين حال امنيت كشورش را در برابر تجاوز روسيه تضمين كند. در ادامه، ماهيت سبك ارتباطي ترامپ اغلب شامل تحقير مخالفان و ابراز تسلط است كه ميتواند به عنوان يك مكانيسم كنترل تلقي شود. در رويارويي بين دو رهبر، لحن ايجاد شده توسط ترامپ اغلب تشريفات ديپلماتيك مورد انتظار در روابط دوجانبه را تحتالشعاع قرار داد. اين پويايي نه تنها به زلنسكي به عنوان رهبر منتخب اوكراين بياحترامي كرد، بلكه اصول احترام متقابل و همكاري را كه در روابط بينالملل حياتي است، تضعيف كرد.
يك اتفاق قابل پيشبيني
ذهن كارشناسان و تحليلگران درگير موضعگيريهاي سفت و سخت «دونالد ترامپ» درباره هزينه سنگين فاكتورهاي كييف و عطش براي دستيابي به ذخاير ناياب اوكراين است اما داستان پيچيدهتر از اين مساله است.
مناقشه جمعه واشنگتن يك زلزله قابل پيشبيني در روابط متلاطم يورو آتلانتيك بود. «برايان فينوكان» مشاور ارشد «گروه بينالمللي بحران» ميگويد كه هميشه اين احتمال وجود داشت كه نشست ترامپ و زلنسكي پرتنش باشد. «ولوديمير فِسِنكو» تحليلگر سياسي اوكرايني نيز به خبرگزاري فرانسه گفت، فهرست بلندبالايي از اقدامهاي امريكا در دوران ترامپ وجود دارد كه نشان ميدهد چنين گسستي قابل پيشبيني بود. نكتهاي كه قابل پيشبيني نبود حجم پرخاشگري و رفتار تحقيرآميز با رييسجمهوري اوكراين بود. شايد شاهكليد مناقشه جمعه اين باشد كه رييسجمهوري امريكا، رييسجمهوري اوكراين را فرستاده اروپا ميديد! زلنسكي ميداند كه در نقشههاي آينده امريكا جايي ندارد؛ بيش از گذشته تلاش ميكند در نقشه اتحاديه ايفاي نقش كند. نبايد فراموش كنيم كه رييسجمهوري اوكراين در روزهاي منتهي به حمله روسيه نقشي ويژه در بازي غرب داشت. توفان انتقادات و ادبيات گلايهآميز رهبران اروپايي نشان ميدهد كه آنها بيش از «زلنسكي» ناراحت و خشمگين شدهاند. «جوزپ بورل» مسوول سابق سياست خارجي اتحاديه اروپا هم با انتقاد شديد از رفتار ترامپ و معاونش جي.دي. ونس در نشست با زلنسكي، آن را «نمايشي شرمآور» توصيف كرد. موضعگيريهاي «امانوئل مكرون» رييسجمهوري فرانسه، «اولاف شولتس» صدراعظم آلمان و «جاستين ترودو» نخستوزير كانادا بيش از همه به چشم ميآيد؛ همانهايي كه دنبال خوداتكايي در مقابل امريكا هستند بيش از ديگران به خشم آمدند. برخي مقامات اروپايي همانند «فريدريش مرتس» صدراعظم آينده آلمان در ايكس نوشت: «ولوديمير زلنسكي عزيز، ما در زمانهاي خوب و آزمايش (دشوار) در كنار اوكراين ايستادهايم. هرگز نبايد متجاوز و قرباني را در اين جنگ وحشتناك اشتباه بگيريم.» اروپاييها با تمام وجود از زلنسكي حمايت و دلجويي كردند. كايا كالاس، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا، در واكنش به جلسه رهبران امريكا و اوكراين گفت: «اوكراين، بخشي از اروپاست! ما در كنار اوكراين ايستادهايم. حمايت خود از اوكراين را افزايش خواهيم داد تا آنها بتوانند به مقاومت در برابر متجاوز ادامه دهند.»
نكته جالب توجه سكوت معنيدار لندن به فاصله زماني طولاني بود. درنهايت «كي ير استارمر» نخستوزير بريتانيا با هر دو طرف تلفني گفتوگو و تلاش كرد تا با ميانجيگري از تشديد شكافهاي فراآتلانتيك در قبال جنگ اوكراين جلوگيري كند. بريتانيا ميخواهد با اجتناب از موضعگيري و رفتار محتاطانه با هر دو طرف دعواي خانواده يعني اروپا و امريكا روابط خود را حفظ كند. «سيمون فريزر» ديپلمات ارشد سابق و رييس انديشكده چتمهاوس، در تحليلي ميگويد: «بريتانيا ميخواهد همزمان دو هدف را دنبال كند؛ از يكسو، نميخواهد از حمايت از اوكراين عقبنشيني كند و از سوي ديگر، قصد ندارد وارد تقابل مستقيم با ترامپ شود.»
سرگيجه اروپا
ترامپ بيمحابا عليه اتحاديه اروپا موضعگيري ميكند. ترامپ ميخواهد شركاي غربي به بازيگراني دست چندم تقليل جايگاه پيدا كنند تا هژموني امريكا مسلط بر روابط بينالملل باشد. سفر مكرون از پاريس به واشنگتن يا استارمر از لندن به واشنگتن همگي تلاشهايي نافرجام براي حفظ روابط پرتنش يوروآتلانتيك است. اروپايي كه براي بقا در روابط بينالملل به آب و آتش ميزند؛ عملا دچار نوعي سرگيجه شده است. رويكرد اضطراري اروپا «مديريت بحران» است. آلمان، فرانسه يا حتي بريتانيا مكانيسم مشخصي براي فرار از مخمصه ندارند. مصيبت اصلي اروپا اين است كه آنها در مقابل «مرد ديوانه» آچمز شدهاند. ترامپ صراحتا ميگويد كه اروپا با سياست «فريب اقتصادي» رفتار ميكند. امريكا با تعرفههاي اقتصادي كمر اروپاييها را گرفته است. فراتر از وضعيتي كه ترسيم شد؛ امريكا با دشمنان و رقباي بلوك غرب مهربانتر رفتار ميكند. در لابهلاي جدلهاي جمعه كاخ سفيد و فريادهاي ترامپ، كليدواژه روسيه چندبار به كار رفت. قلب همه مناقشه «ولاديمير پوتين» رييسجمهوري روسيه است. وضعيت پس از آن متشنج شد كه رييسجمهوري اوكراين به اظهارات جي.دي.ونس معاون رييسجمهوري امريكا كه در مذاكرات حضور داشت و گفت كه راه صلح از ديپلماسي با روسيه ميگذرد، واكنش نشان داد. ترامپ تاكيد كرد كه «من ميتوانم با روسها به توافق برسم. آنها به من احترام ميگذارند.» رييسجمهوري امريكا با تحقير ضمني «باراك اوباما» و «جو بايدن» گفت كه روسيه روساي جمهوري سابق را جدي نميگرفتند. ترامپ هنوز علنا از پوتين انتقاد نكرده و در عين حال مواضع كرملين را اتخاذ كرده است؛ ازجمله مخالفت با عضويت اوكراين در ناتو و اين اتهام كه اوكراين مسوول شروع جنگ است. واشنگتن صراحتا ميگويد كه هيچ تضمين امنيتي براي اروپا و ناتو وجود ندارد. اروپاييها مقابل دشمنان استراتژيك احساس تنهايي ميكنند. نكته فاجعهآميز براي آنها اين است كه راهكارهاي خوداتكايي همانند ارتش اروپايي كه توسط فرانسه دنبال ميشود هم تاكنون در عمل به جايي نرسيده است. تراژدي اروپاييها اينجاست كه امريكا همچنان با عناصر واگرايي در قلب اتحاديه ارتباط دارد و اين وضع اثرات جانبي خود را در آينده نشان خواهد داد. شايد بتوان گفت كه تحقير رييسجمهوري اوكراين توسط رييسجمهوري امريكا به ماهيت معاملاتي سياست خارجي ترامپ، سبك ارتباطي غالبي كه وي به كار ميگيرد، ارتباط دارد اما واقعيت اين است كه نه زلنسكي و نه اتحاديه در موقعيت قابل دفاعي مقابل روسيه قرار ندارند. استخوان لاي زخم كييف در روابط به شدت ملتهب يوروآتلانتيك ممكن است به يك عفونت و وضعيت غيرقابل بازگشت در بلوك غرب تبديل شود، اما فعلا اروپاييها برگي براي برنده شدن ندارند.
كارشناس روابط بينالملل