روزبهدلاور
به گزارش «اعتماد»، عملكرد تيمهاي فوتبال ايراني در مسابقات باشگاهي آسيا در فصل اخير به ويژه در مصاف با رقباي عربي بهشدت نااميدكننده و دور از انتظار بود. حذف زودهنگام نمايندگان ايران از جمله پرسپوليس و استقلال از ليگ نخبگان آسيا و سپاهان و تراكتور از ليگ قهرمانان آسيا سطح۲ بار ديگر زنگ خطر را براي فوتبال باشگاهي ايران به صدا درآورد. اين ناكاميها، به ويژه در برابر تيمهاي عربستاني متمول نشاندهنده ضعفهاي ساختاري و فني عميقي است كه نيازمند بررسي و اصلاحات اساسي است. يكي از دلايل اصلي اين ناكاميها، شكاف فزاينده مالي و زيرساختي بين باشگاههاي ايراني و عربي به ويژه عربستاني است. باشگاههاي عربستاني با پشتوانه مالي عظيم و سرمايهگذاريهاي كلان در جذب بازيكنان خارجي با كيفيت و مربيان مطرح به سرعت در حال پيشرفت و تبديل شدن به قدرتهاي بلامنازع فوتبال آسيا هستند. در مقابل، باشگاههاي ايراني به دليل مشكلات اقتصادي و تحريمها و محدوديتهاي مالي قادر به رقابت در اين سطح نيستند. باشگاههاي ما نه تنها در جذب بازيكنان خارجي با كيفيت با مشكل مواجهند، بلكه حتي در حفظ ستارگان داخلي خود نيز با چالش روبهرو هستند.از نگاه فني و تاكتيكي هم، تيمهاي ايراني در مصاف با تيمهاي عربي، به ويژه عربستانيها، حرفي براي گفتن نداشتند. تاكتيكهاي دفاعي منفعلانه، عدم خلاقيت در فاز هجومي، حتي ضعف در بازيهاي مستقيم و اشتباهات فردي بازيكنان، بارها و بارها منجر به شكستهاي سنگين براي نمايندگان ايران شده است. به نظر ميرسد مربيان شاغل در ايران نيز در تحليل و مقابله با تاكتيكهاي تيمهاي عربي و مربيان خارجي شاغل در اين تيمها ناتوان بودهاند. اما علاوه بر مسائل فني و مالي، عوامل روانشناختي و ذهني نيز در اين ناكاميها نقش داشتهاند. به نظر ميرسد تيمهاي ايراني در مصاف با تيمهاي عربي خود را از پيش بازنده ميدانند. فشارهاي رواني ناشي از انتظارات بالاي هواداران و رسانهها نيز به اين مساله دامن ميزند و بازيكنان ايراني را از ارايه بهترين عملكرد خود باز ميدارد.در نهايت، براي جلوگيري از تكرار اين شكستها و بازگشت به روزهاي اوج فوتبال باشگاهي ايران در آسيا نيازمند يك برنامه جامع و بلندمدت هستيم. اين برنامه بايد شامل اصلاحات ساختاري در مديريت باشگاهها، سرمايهگذاري در زيرساختهاي ورزشي، توسعه فوتبال پايه، جذب و آموزش مربيان و بازيكنان با كيفيت و تقويت جنبههاي روانشناختي و ذهني تيمها باشد. تا زماني كه اين مشكلات اساسي حل نشوند، نميتوان انتظار داشت تيمهاي ايراني در مسابقات باشگاهي آسيا به موفقيتهاي چشمگيري دست يابند و برتري تيمهاي عربي را به چالش بكشند. با محمدرضا مهدوي، بازيكن اسبق تيم ملي و تيمهايي همچون پرسپوليس و استقلال و سپاهان در اين خصوص گفتوگويي ترتيب داديمكه چكيدهاي از آن را در ادامه ميخوانيد.
درباره حذف تيمهاي ايراني از مسابقات باشگاهي آسيايي چه نظري داريد؟
با اتفاقاتي كه در چند وقت اخير در فوتبال ما افتاده جز اينكه ضربه مستقيم به ساختار باشگاههاي ما بخورد چيز ديگري نبوده! نميدانم اتاق فكري در اين باره بود يا نه، اما در همان سال اول هم نسبت به محدود كردن هزينههاي مالي قراردادهاي باشگاه اعتراض داشتم الان هم ميگويم در دنياي حرفهاي فوتبال نبايد محدوديت ايجاد كرد، چرا كه برنامههاي باشگاهها بههم ميخورد. النصر و الهلال و در كل روند رو به رشد باشگاههاي عربستاني را ببينيد و اتفاقاتي كه براي تيمهاي ملي كشورهاي عربي ميافتد.در باشگاهها مربيان و مديران و بازيكنان بزرگ وارد ميكنند و هر تيمي در دنياي حرفهاي بهترينها را براي خودش ميآورد. يك زماني، ما گفتيم لژيونرهايمان رفتند و برگشتند چه اتفاقي رخ داد كه فوتبال ما پيشرفت كرد؟ خب اين لژيونرها فوتبال حرفهاي را ياد گرفتند و بلافاصله به بچههاي خودمان انتقال دادند. مثلا بازيكن جوان با خودش ميگفت من كنار عليدايي و كريم باقري و مهدوي كيا و بقيه لژيونرهاي بزرگ توپ ميزنم و در فوتبال آن بازيكن جوان تاثير خوبي ميگذارد. الان تيمهاي عربي رفتند رونالدو و مانه و... را آوردند خب فرهنگ حرفهاي را جا مياندازند.اين يك قضيه كلي است كه درباره پرسپوليس و استقلال و تراكتور و همه تيمها صدق ميكند. اين ساختار فوتبال است. تيم عربي يك جوان 19ساله دارد، ديديد كه چقدر اين جوان عرب پيشرفت كرده. دليلش حضور در كنار ستارگان جهان و تمرين و بازي در كنار برترين مربيان و بازيكنان جهان است. اما ما ميآييم چي كار ميكنيم؟ ميگوييم محمدرضا مهدوي كه قيمتش هزار تومان است، ششصد تومان بيشتر به او نميدهيم! خب مگر چنين چيزي ممكن است؟ ميآييد راهكارها و خلاقيتها را ميبنديد و جلوي پيشرفت را ميگيريد. چهار تا دفاع وسط جذب ميكنند20 ميليارد ميدهند بازيكن جوان با خودش ميگويد خب روي نيمكت مينشينم و پولم را ميگيرم رباط خودم هم سالم ميماند! با اين اتفاقات كه به وجود آوردند انگيزه بچهها از بين رفته است تا صلابت و خلاقيت خود را نشان دهند. از طرفي آنقدر مردم بازيكنان بزرگ خارجي در كشورمان نديدند كه بايد پرسيد چرا بايد هتل اسپيناس براي ديدن يك ستاره جهان بتركد!
به نظر شما سبك بازي تيمهاي ايراني مقابل تيمهاي عربي آسيبپذير شده است؟
بله، متاسفانه اين اتفاق افتاده براي فوتبال ما. الان تيمهاي ما مقابل النصر يا الهلال يا ضعيفترين تيم آن كشور التعاون بازي كردند و نتوانستيم ساختار حريفان را به هم بريزيم. براي شكست حريف بايد ساختار آنها را از بين ببريد و ساختار خود را تحميل كنيم اما ما نتوانستيم و آنها در هر شرايطي كار خود را به بهترين شكل انجام ميدادند. اين ما بوديم كه هميشه اشتباه كرديم و بايد واقعبين بود، چون وضعيت فعلي فوتبال ما همين است و نبايد فقط به گذشته دامن زد!
تيمهاي ما در 25 بازي گذشته مقابل تيمهايي عربستاني پيروز نشدند! تحليل شما از اين آمار وحشتناك چيست؟
اين آمار روند رو به رشد تيمهاي عربستاني را نشان ميدهد و روند نزولي فوتبال ما كه از رده اول آسيا به سطح پايينتري تنزل پيدا كرديم. ما داريم اشتباهات بزرگي را انجام ميدهيم كه فوتبالمان را دچار مشكل ميكند. ما بايد اول از همه پايههايمان را قوي كنيم و بلافاصله به فوتبال باشگاهي بفرستيم و بعد نفراتي را به فوتبالمان بياوريم تا بتوانند تغييراتي را ايجاد كنند. طرف 4 تا بازي در كشورمان انجام ميدهد يا كنارش ميگذاريم يا پولش را نميدهيم و ميگذارد و ميرود. مثل چند سال قبل كشورهاي عربي! اما حالا ما بايد در باشگاهداري و مديريتمان از كشورهاي عربي و ژاپن و كره الگوبرداري كنيم. قطر را ببينيد كه براي دومين بار متوالي قهرمان آسيا شد، چون اصول اوليه را رعايت ميكنند و برنامهريزي دارند.
به نظر شما در چه زمينههايي ميشود از كشورهاي عربي الگوبرداري كرد؟
تا ديروز كه فوتبال اعراب را قبول نداشتيم الان تيم ملي قطر، قهرمان آسيا ميشود يا باشگاههاي ما 25 بازي مقابل باشگاههاي عربستاني پيروز نميشوند. ما در كوچه و پس كوچهها فوتباليست داريم، اما چرا مديريت نميشوند و اصول ساده مديريت را نميتوانيم داشته باشيم. سختافزار مثل آكادمي يا زمين تمرين و بازي نداريم. در برنامهريزي و در كل مديريت چرا نبايد الگو بگيريم؟
فكر ميكنيد بازيكنان ايراني مقابل تيمهاي عربي ذهنيت از پيش بازنده دارند؟
يكسري از بچههاي ما در اروپا بازي كردند و شرايط حرفهاي فوتبال در آنجا را ديدند، اما الان بچههاي ما وارد استاديوم كشورهاي عربي ميشوند يك ربع اول بازي سرشان گيج ميرود! ما خيلي عقبيم. ما چند تا مساوي هم در چند بازي اخير داشتيم به خاطر حضور باتجربهها بوده كه توانستند اتفاقاتي را رقم بزنند و اگر به همين منوال پيش برويم پايههايمان هم رقيب پايههاي آنها نخواهند شد.
چه راهكاري براي بهبود وضعيت فعلي داريد؟
بايد پيشكسوتان جمع شوند با آقاي تاج و دنيامالي صحبت كنند يكسري برنامهريزيها در پايهها صورت بگيرد وگرنه تا چند سال بعد فوتبال ما نابود ميشود. اما با يك برنامهريزي پنجساله در پايهها ميتوانيم قهرمان آسيا شويم. علتش هم حضور مربي باتجربه مثل حسين عبدي است كه امثال او اگر كار را ادامه دهند و حمايت شوند، ميتوانند به فوتبال ما كمك كنند.
اعزام مربيان به خارج از كشور چقدر ميتواند به دانشافزايي مربيهاي ايراني كمك كند؟
ده، پانزده سال پيش اين پيشنهاد را به فدراسيون ارايه دادم و الان هم در موسسه تيم ملي 98 يكي از اساسنامههايش ترانسفر مربيان در همه رشتههاست. بايد هم اين اتفاق رقم بخورد كه البته كارهايي هم انجام داديم كه به زودي اطلاعرساني ميكنيم.