متخصصين پايان باز؛ اصغر فرهادي اداي شما را در ميآورد!
خريد و فروش راي در انتخابات فدراسيون هم جارو شد زير فرش؟
علي ولياللهي
نزديك دو هفته از انتخابات فدراسيون فوتبال گذشته و بيشتر از ده روز از زماني كه يكي از اعضاي مجمع فدراسيون فوتبال مدعي شد آرا در انتخابات خريد و فروش شده، حتي رقم دقيق هم اعلام شد. بعد از آن دو، سه روزي جنجال و بحث و دعوت به كميته اخلاق براي پارهاي از توضيحات داشتيم و بعد انگار كه يك نفر دكمه خاموش را زده باشد همه چيز متوقف شد. به گزارش روزنامه اعتماد، همين چند روز پيش بود كه رسول خطيبي، مديرعامل باشگاه سايپا و عضو حقوقي مجمع فدراسيون فوتبال كه خودش از نامزدهاي ورود به هياترييسه بود و راي نياورد، گفت يك نفر به او گفته آرا در انتخابات فدراسيون خريد و فروش شده؛ هر راي 300 ميليون تومان! خطيبي گفت اين را يكي از اعضاي مجمع به او گفته است. اين اظهارات جنجال زيادي بهپا كرد و مطابق معمول مقامات و دستاندركاران پريدند وسط كه رسيدگي ميكنيم و چه و چه. سپس خبر رسيد آن شخصي كه اطلاعات را به رسول خطيبي داده احضار شده به كميته اخلاق براي توضيحات. بعد؟ بعد هيچ! بعد همه چيز تمام شد انگار نه انگار چنين ادعاي وحشتناكي در مورد انتخابات فدراسيون فوتبال مطرح شده است! اول از همه بگوييم ما به عنوان رسانه چيزهاي زيادي در اين مورد شنيديم كه حتما اركان قضايي فدراسيون فوتبال هم از آن خبر دارند و منتظريم ببينيم اين نهادها چه ميكنند. جدا از اين يك بار ديگر بايد اين سوال را مطرح كنيم كه چرا سرنوشت همه پروندههاي مشكوك به فساد و تخلف چنين ميشود؟ يعني يك هياهوي دو، سه روزه الي چند هفتهاي (بسته به ابعاد پرونده) و بعد به يك باره توقف همه چيز! آنهم بدون هيچ توضيحي! موارد الي ماشاءالله است. در همين سه، چهار سال گذشته پرونده ويلموتس، پرونده از دست رفتن ساختمانهاي فدراسيون فوتبال و باشگاه پرسپوليس، پرونده بازي ايران و لبنان در مشهد، پرونده فساد فوتبال در كرمان، پرونده پاداش 20 هزار دلاري جام جهاني براي رييس، نواب رييس و اعضاي هيات رييسه، پرونده ابهامات و ايرادات پروسه انتخابات فدراسيون فوتبال و حالا پرونده خريد و فروش راي در انتخابات! هيچ كدام از پروندههاي ياد شده هم تا به حال به سرانجام نرسيدهاند و بعضيهايشان حتي به فراموشي سپرده شدهاند.
در مورد اين پروندهها مردم و اهالي رسانه قبل از هر چيز يك خواسته دارند؛ تعيين تكليف نهايي. فارغ از درست بودن ادعاها يا گناهكار/ بيگناه بودن افراد، افكار عمومي انتظار دارند كه يك پاسخ نهايي بشنوند. اينكه پرونده بررسي شد و اين هم نتايجش! اما چنين چيزي تا به حال اتفاق نيفتاده است. پروندهها آنقدر مشمول گذر زمان ميشوند كه رسانهها از پيگيري خسته شوند و افكار عمومي هم وسط اين همه گرفتاري روزمره يادشان برود. انگار هميشه دستي وجود دارد كه در پيچهاي اينچنيني مسير بررسي پروندهها را تغيير ميدهد وگرنه نميشود كه همه پروندههاي مهم چند سال اخير مرتبط با فوتبال بشوند شبيه فيلمهاي اصغر فرهادي؛ با پايان كاملا باز باز باز!