• 1404 جمعه 29 فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6015 -
  • 1404 پنج‌شنبه 21 فروردين

از سرگيري مذاكرات ايران و امريكا

سيد پارسا علوي

با انتشار اخبار رسمي و تأييدات ضمني مقامات عاليرتبه در دو سوي مذاكرات، مبني بر آغاز گفت‌وگوهاي مستقيم يا غيرمستقيم ميان تهران و واشنگتن، بار ديگر تحركاتي جدي در سطوح اقتصادي، سياسي و اجتماعي پديد آمده است. از سرگيري اين مذاكرات، كه به نظر مي‌رسد با هدف مهار بحران‌هاي همزمان در حوزه هسته‌اي، امنيت منطقه‌اي و معيشت داخلي آغاز شده، در وهله نخست اميدهايي را برانگيخته، اما اين اميدها همچنان در چارچوبي شكننده و ناپايدار تعريف مي‌شوند. بي‌اعتمادي ساختاري ميان دو كشور، كه ريشه در سابقه‌اي چند دهه‌اي دارد، هنوز بزرگ‌ترين مانع در مسير تحولات راهبردي به‌شمار مي‌رود. در اين چارچوب، هرچند نشانه‌هايي مثبت از كاهش موقت تنش‌ها ديده مي‌شود، اما پايداري آنها در گروی حصول توافقات عملي و تعهدات متقابل موثر است.
بازار ارز و طلا: آرامش موقت، اضطراب پايدار- نخستين شاخصي كه به سرعت تحت تأثير آغاز مذاكرات قرار گرفته، بازار ارز و به‌ويژه نرخ برابري ريال در برابر دلار امريكا است. نرخ ارز كه به‌صورت سنتي تحت تأثير تحولات سياسي، به‌ويژه روابط خارجي، نوسان مي‌كند، طي روزهاي اخير روندي نزولي هرچند محدود اما معنادار را تجربه كرده است. اين واكنش سريع، ناشي از انتظارات فعالان بازار نسبت به كاهش ريسك‌هاي ژئوپليتيكي و احتمال تسهيل مسير ورود ارز به كشور است. با اين حال، تجربه‌هاي گذشته، به‌ويژه وقايع پس از خروج امريكا از برجام در سال ۱۳۹۷، همچنان در حافظه فعالان اقتصادي حضور پررنگ دارد. در نتيجه، كاهش نرخ ارز در كوتاه‌مدت را بايد بيش از آنكه برآمده از تغيير بنيادين در مولفه‌هاي اقتصادي بدانيم، حاصل تزريق يك اميد رواني تلقي كرد؛ اميدي كه به‌راحتي مي‌تواند در برابر يك سيگنال منفي جديد از سوي واشنگتن يا تهران، بازگشت معكوس داشته باشد. اين وضعيت در بازار طلا نيز كم‌وبيش منعكس شده است. كاهش قيمت سكه و طلاي خام، همگام با افت نرخ ارز، بيانگر اثرپذيري بازارهاي سرمايه‌اي از سيگنال‌هاي سياسي است؛ اما پايداري اين كاهش، وابسته به تداوم روند مذاكرات و تحقق نتايج ملموس آن در نظام تبادل پولي و بانكي كشور است.

بازار سرمايه: رونق مقطعي با پشتوانه ضعيف- تحولات بورس تهران نيز نشان‌دهنده نوعي خوش‌بيني اوليه و افزايش تقاضا در نمادهاي وابسته به نرخ ارز و صنايع صادرات‌محور است. نمادهايي نظير پتروشيمي‌ها، فلزات اساسي و برخي گروه‌هاي بانكي در پي آغاز مذاكرات با اقبال نسبي مواجه شده‌اند. اين رشد اما بيشتر از آنكه بر پايه تغييرات واقعي در ترازنامه‌ها يا كاهش محسوس ريسك‌هاي عملياتي باشد، ناشي از گمانه‌زني نسبت به آينده روابط خارجي است. نبايد از ياد برد كه بسياري از مسائل ساختاري بازار سرمايه ايران، از جمله محدوديت در دسترسي به منابع ارزي، عدم عضويت در نظام‌هاي مالي جهاني، و موانع موجود در نقل‌وانتقال پول، همچنان برقرار است. بنابراين، هرگونه صعود شاخص‌ها در اين فضا، بدون تقويت زيرساخت‌هاي حقوقي و اقتصادي، در معرض اصلاح و نوسان جدي قرار دارد. رونق مقطعي كنوني، اگر با اصلاح بنيادهاي اقتصادي همراه نشود، ممكن است به سرخوردگي دوباره سرمايه‌گذاران بينجامد.

سياست منطقه‌اي: تاكتيكي نه استراتژيك- در سطح روابط منطقه‌اي و توازن‌هاي ژئوپليتيك، از سرگيري مذاكرات ايران و امريكا با واكنش‌هايي عمدتا محتاطانه مواجه شده است. بازيگراني مانند رژيم صهيونيستي، عربستان سعودي، امارات متحده عربي و حتي اتحاديه اروپا، هر يك با انگيزه‌هاي متفاوت، روند تحولات را به‌دقت زيرنظر دارند. موضع اين بازيگران نه الزاما مخالفت مستقيم، بلكه نوعي موازنه‌سازي تاكتيكي است؛ آنها در انتظار روشن‌تر شدن ابعاد مذاكرات، به‌ويژه در حوزه‌هاي امنيتي و موشكي هستند تا مواضع بعدي خود را تعيين كنند.

ايالات متحده نيز در اين مرحله، شروع مذاكرات را بيشتر به عنوان ابزاري براي مديريت تنش‌ها در منطقه و كاهش فشارهاي بين‌المللي در قبال سياست‌هاي خود مي‌بيند، نه تغيير پارادايم در رابطه با ايران. به همين دليل، نمي‌توان تأثير آغاز مذاكرات را در اين مقطع به عنوان گامي استراتژيك ارزيابي كرد؛ اين تأثير بيشتر در حد تعديل فضاي امنيتي و جلوگيري از درگيري مستقيم در حوزه‌هايي مانند تنگه هرمز يا پرونده هسته‌اي قابل مشاهده است.

رويكرد اجتماعي و رواني: اميد محدود، بدبيني غالب- در فضاي اجتماعي ايران، آغاز مذاكرات به‌نوعي با بازگشت نسبي اميد همراه شده است. اين اميد بيشتر در ميان طبقه متوسط شهري و گروه‌هاي نخبگاني قابل مشاهده است كه نقش ديپلماسي را در بهبود معيشت و ثبات اقتصادي بسيار موثر مي‌دانند. اما تجربه‌هاي تاريخي و ذهنيت عمومي شكل‌گرفته از دوره‌هاي پيشين، موجب شده كه اين اميد با ترديد و بدبيني همراه باشد. جامعه امروز ايران، به‌ويژه در پس بحران‌هاي معيشتي، ارزي و زيستي چند سال گذشته، به‌سادگي به وعده‌ها اعتماد نمي‌كند. در نتيجه، افكار عمومي بيش از آنكه با شور سياسي به مذاكرات نگاه كند، با متر و معيار نتايج ملموس اقتصادي و تغييرات قابل حس در زندگي روزمره آن را ارزيابي مي‌كند. اين شكاف اعتماد ميان سياست‌گذار و مردم، چالشي اساسي براي نهادهاي تصميم‌ساز است كه بايد با صداقت، شفافيت و اقدام موثر، آن را ترميم كنند.

ضرورت مديريت انتظارات، جلوگيري از فرسايشي شدن مذاكرات و حصول نتيجه!- در جمع‌بندي مي‌توان گفت از سرگيري مذاكرات ميان ايران و امريكا، هرچند فرصتي ارزشمند و نقطه شروعي معنادار تلقي مي‌شود، اما تا زمان حصول نتيجه عملي، بايد با نگاهي واقع‌بينانه و مديريت‌شده به آن نگريست. مهم‌ترين مساله در اين ميان، «مديريت انتظارات» است. اگر اين مرحله، همچون موارد پيشين، به تعويق، ابهام يا حتي فرسايش بدل شود، نه‌تنها دستاوردي به بار نخواهد آورد، بلكه به تشديد بي‌اعتمادي عمومي و كاهش سرمايه اجتماعي نظام منجر خواهد شد.

مفاهيمي چون «اسنپ‌بك»، بازگشت تحريم‌ها، شروط طرفين و اختلافات محتوايي، همگي نشان‌دهنده حساسيت بالا و شكنندگي روند جاري هستند. در اين شرايط، ضرورت دارد كه تيم مذاكره‌كننده ايراني، ضمن بهره‌گيري از ظرفيت ديپلماسي هوشمندانه، از هرگونه تصميم احساسي يا شتاب‌زده پرهيز كند، اما در عين حال، فرآيند گفت‌وگو را به‌گونه‌اي هدايت كند كه از دام مذاكرات فرسايشي و بي‌نتيجه اجتناب شود. آنچه امروز بيش از هر چيز مورد نياز است، نتيجه‌محوري، انسجام داخلي و تداوم واقع‌گرايي در تحليل و تصميم‌گيري است.

روزنامه‌نگار

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون