تداوم يا عدم تداوم رايزنيها ميان ايران و امريكا؛ گزارهاي است كه تحليلگران و ناظران تلاش دارند تا با استناد به خطوط قرمز ايران و خواستههاي احتمالي امريكا، در اين باره تحليل كرده و سناريوهاي احتمالي را ترسيم كنند. با اين همه به واسطه متغيرهاي محتمل بسيار، تحليل شرايط پيش رو دشوارتر از گذشته است، بالاخص آنكه در شرايط كنوني چهرهاي غير قابل پيش بيني چون ترامپ ميهمان كاخ سفيد است؛ چهرهاي كه مواضع روزانهاش جهان را لرزانده. با اين همه و فارغ از ادعاها، روزنامه اعتماد با استناد به دادههاي رسمي و رسانهاي تلاش داشته تا در گفتوگو با نادر انتصار استاد بازنشسته و برجسته آلاباماي جنوبي آينده رايزنيهاي تهران و واشنگتن را ارزيابي كند، انتصار در اين مصاحبه ضمن تاكيد بر غير قابل پيشبيني بودن مسير گفتوگوها، برداشته شدن تحريمها را مهمترين خواست ايران توصيف كرد و با اشاره به قدرت و نفوذ ترامپ در كنگره، تاكيد داشت كه شايد رييسجمهوري كنوني امريكا برخلاف بايدن و اوباما، تنها رييسجمهوري باشد كه بتواند تحريمهاي اعمالي عليه ايران را بردارد.
براساس مواضع رسمي نمايندگان ايران وامريكا درباره چارچوب كلي مسائل مورد اختلاف، توافقي حاصل شده و فضاي حاكم بر رايزني در روز شنبه در عمان ظاهرا آرام بوده است، به عنوان نخستين سوال، ارزيابي شما از گفتوگوهاي اخير در مسقط چگونه است؟
همانگونه كه اشاره كرديد، طبق گفتههايي كه مقامهاي رسمي ايران و امريكا به طور رسمي بيان كردهاند، هر دو بازيگر گفتوگوها را سازنده توصيف كردند. حتي خود ترامپ نيز تاكيد كرد كه اين يك روند خوب بوده است؛ البته جالب آنكه اين اظهارات برعكس ادعاهايي بود كه هميشه مطرح ميكرد و سخنانش در رسانهها بسان بمب خبري عمل كرد. او برخلاف ادعاهاي قبلياش، بهجاي بد و بيراه، از روند مثبت مذاكره گفت. آقاي عراقچي و سخنگوي وزارت خارجه دولت ايران نيز در اين مورد صحبت كردند و به نظر ميرسد گفتوگوهايي كه در مسقطانجام شد، گام ابتدايي در روند رايزنيها است. با اين همه نميتوان در باب ماحصل آن به شكلي قطعي نتيجهگيري كرد، اما به اعتقاد من اين قدم اول بهتر از آن چيزي بود كه پيشبيني ميشد. روز شنبه طرفين صرفا چارچوبهاي رايزني را تعيين كردند، حال بايد ديد زماني كه دستور كار اصلي روي ميز قرار گرفت و رايزنيها به شكلي مستقيم رقم خورد، آقاي ترامپ در باب گفتوگوها چه موضعي اتخاذ خواهد كرد. براساس تجربه، ترامپ معمولا كارهاي خارقالعادهاي انجام ميدهد و از همين رو زود است كه بخواهيم گامها و تصميمهاي بعدي او را پيشبيني كنيم. ترامپ تاكنون مواضعي اتخاذ كرده و اخيرا در يكي، دو مورد نيز اظهارنظرهايي داشته است. حتي كاخ سفيد نيز يك اعلاميه منتشر كرد و آقاي ويتكاف هم در هواپيما مصاحبهاي داشت. در اين ميان آنچه براي ترامپ مهم است اين است كه با ايران به توافق برسد. او ميداند كه تمام صحبتهايي كه قبلا مطرح كرده، مبني بر اينكه تهران بايد تمام صنعت هستهاي خود را برچيند، تا حدودي بلوفهاي قبل از گفتوگو بوده كه بايد تا حد زيادي ناديده گرفته شوند.
اخيرا نشريه وال استريت ژورنال به نقل از منابع آگاه مدعي شده كه ايران در ازاي لغو تحريمها بازگشت به محدوديتهاي تعريف شده در برجام را مطرح كرده.در صورت صحت اين ادعا، باتوجه به مواضع آقاي ترامپ درباره برنامه هستهاي ايران در دولت اول و دوم و همچنين دلايل ادعايياش جهت خروج از برجام تا چه اندازه پذيرش چنين خواستهاي در نشست بعدي محتمل است؟
ببينيد، روزنامهها، به ويژه نشريههاي امريكايي، بيشتر گمانهزنيها را مطرح ميكنند و ما نبايد برمبناي اين گمانهزنيها تحليل كرده و سناريوها را بررسي كنيم. به نظر من، در اين مرحله، بعيد است كه ايران چنين پيشنهادي را به امريكا داده باشد. ممكن است در آينده اين موضوع مطرح شود و نميتوان آن را ناديده گرفت، اما در آغاز مذاكرات طرفها بر چارچوب مسائل مورد مذاكره متمركز بودند و برخلاف ادعاي وال استريت ژورنال گزارههايي چون لغو تحريمها يا بازگشت به اصول برجام مطرح نشده است. ممكن است ايران در آينده چنين خواستههايي را مطرح كند اما تصور نميكنم كه اين درخواستها در روزهاي ابتدايي رايزنيها توسط تهران روي ميز قرار بگيرد.
پيشتر ادعا شده بود كه دولت امريكا خواهان اعمال محدوديت بر فعاليتهاي منطقهاي موشكي ايران بوده، هر چند شخص ترامپ در اين باره به طور مشخص اظهار نظري نكرده است، آيا به باور شما اين دو متغير از دستور كار خارج شده اند؟ در اين صورت به باور شما درخواستها و امتيازهاي درخواستي ترامپ از تهران چه خواهد بود؟
من تصور ميكنم كه اگر رايزنيها تداوم داشته باشد، امريكا سعي خواهد كرد موضوعات موشكي و منطقهاي و ديگر مسائل را روي ميز قرار دهد. اما اينكه تا چه اندازهاي واشنگتن روي اين موضوعات پافشاري خواهد كرد، به واكنش ايران بستگي دارد. البته بخش زيادي از خواستههاي ادعايي امريكا منوط به اين است كه ايران چه متغيرهايي را به عنوان امتياز مطرح خواهد كرد و چگونه ميخواهد موضوعات چالشبرانگيز را از دستوركار مذاكرات خارج كند. اين مساله حتي ميتواند به عنوان يك امتيازي از سوي امريكا ارايه شود، به اين معنا كه به طرفهاي ايران بگويد ديگر روي اين موضوع تاكيدي نداريم، در مقابل شما در رابطه با يك موضوع خاص به واشنگتن امتياز خاصي را ارايه بدهيد. از منظر ايران، مسالهاي كه در اين گفتوگوها مهم است، چه در بازه زماني كه رايزنيها درباره برجام انجام شد و چه بعد از آن، اين است كه تحريمها برداشته شده يا حداقل به تعليق درآيند. ايران هميشه روي اين موضوع تاكيد داشته و گفته كه گفتوگوهاي مربوط به تحريمها بايد در اولويت باشد، اما بايدن رييسجمهور سابق نخواست يا نتوانست خواست تهران در اين باره را محقق كند. اوباما رييسجمهور اسبق هم به طور كلي نخواست يا نتوانست اين كار را انجام دهد، زيرا ميدانست كه اكثر عمده تحريمها از طريق كنگره وضع شدهاند و برداشتن آنها نيازمند همكاري كنگره است كه در آن زمان اين همراهي ازسوي كنگره وجود نداشت. اما تفاوتي كه ترامپ با دو رييسجمهور قبلي يعني اوباما و بايدن دارد اين است كه ممكن است ترامپ به ايران پيشنهاد دهد كه برخي از تحريمهاي اوليه (نه ثانويه) را بردارد. هرچند اين كار در شرايط كنوني بسيار دشوار است، اما ترامپ فرد معمولي نيست و ميتواند فشار بسيار زيادي روي كنگره بياورد؛ فشاري كه نه اوباما قادر به اعمالش بود و نه بايدن. اگر ترامپ بتواند اين كار را انجام دهد و وعدهاش را عملي كند، يعني برخي از تحريمهاي اوليه را ملغي كند؛ ممكن است بستر براي سرمايهگذاري شركتهاي امريكايي در ايران، به ويژه در صنايع انرژي و نفت ايران، هموار شود. به اعتقاد من اين مساله ميتواند يك امتياز بسيار مهم باشد. به باورم هيچ رييسجمهوري ديگري از امريكا نميتوانست و نميخواست كه تحريمهاي اوليه عليه ايران را بردارد و كنگره قطعا در برابر اين موضوع مقاومت ميكرد. اما ترامپ در كنگرهاي كه در حال حاضر در دست جمهوريخواهان است، نفوذ عجيبي دارد. اگر ترامپ بخواهد دست به چنين اقدامي بزند، فشارها را تشديد ميكند و ميتواند تمركز را بيشتر بر اعضاي حزب جمهوريخواه متمركز كند و تعدادي از تحريمهاي اوليه امريكا عليه ايران را لغو كند. اين همان امتيازي است كه هيچ كدام از روساي جمهوري امريكا به ايران ندادند. طبيعتا در چنين شرايطي انتظار ميرود كه ايران نيز انعطاف بيشتري نسبت به گذشته نشان دهد. از طرفي امريكا ميداند كه در هر صورت، خط قرمز ايران در اين دوره از مذاكرات، خط قرمزي است كه نسبت به دوره قبل گستردهتر شده است، چراكه برنامه هستهاي ايران نيز پيشرفت بيشتري داشته است. دولت ترامپ انتظار دارد كه دولت ايران به خط قرمزهاي برجامي پايينتري بازگردد، چراكه ايران امروز و توسعههايي كه در صنايع اتمي و انرژي اتمي خود به دست آورده، بسيار بيشتر از زمان انعقاد برجام است. اين نكته بسيار مهمي است كه بايد در مورد دورههاي بعدي مذاكره مدنظر قرار گيرد.
نقش اسراييل و لابيهاي يهودي و شاهينهاي ضدايراني را در مسيررايزنيهاي پيش رو چگونه ارزيابي ميكنيد؟
اين موضوع بسيار مهم است و نميتوان نفوذ لابي اسراييلي در امريكا، به خصوص در كنگره، را ناديده گرفت. گرچه همانطور كه پيشتر گفتم، ترامپ يك شخص غيرعادي است و ميتواند اقداماتي در كنگره انجام دهد كه هيچ رييسجمهور ديگري قادر به انجام آن نخواهد بود. اما در عمل، ما نميتوانيم نقش اسراييل در كنگره را ناديده بگيريم. اين نفوذ از لحاظ تاريخي بسيار قوي است و به نظر من، كابينه نتانياهو از طريق كنگره سعي خواهد كرد فشارهاي زيادي بر ترامپ وارد كند تا امتيازات مهمي به ايران ندهد. اسراييليها حتي اگر نتوانند اين كار را در كوتاهمدت و در دوران مذاكرات انجام دهند، ممكن است دست به يك ماجراجويي جديد در خاورميانه بزنند. اين ماجراجويي ميتواند شامل ادامه حملات يا راهاندازي يك جنگ ميان لبنان و اسراييل باشد. چنين ماجراجوييهايي ميتواند به تشديد تنشها منجر شود و اسراييليها را نسبت به بينتيجه ماندن رايزنيها اميدوار كند. اساسا ما نبايد انتظار داشته باشيم كه اسراييل از هرگونه توافقي ميان ايران و امريكا استقبال كند يا با آن موافقت كند. اسراييل حتي از صلح در خاورميانه نيز استقبال نخواهد كرد. اما ترامپ اين قدرت را دارد كه تا حدي جلوي ماجراجوييهاي نتانياهو را بگيرد. توجه كنيد كه ترامپ فقط در موضوع ايران درگير نيست، بلكه در موضوعات ديگري نيز در تنشهاي مشابهي درگير است. به اعتقاد من، در موضوع خاورميانه، اگر گفتوگوهاي ايران و امريكا همينگونه سازنده و مثبت پيش برود، ترامپ اين قدرت را دارد كه تا حدي نتانياهو را متوقف كند. اخيرا ترامپ مدعي شده كه اگر اين گفتوگوها به خوبي پيش برود، اتفاقي خواهد افتاد كه در تاريخ سابقه نداشته و آن «ساختن خاورميانه جديد» است.
دور دوم گفتوگوها قرار است روز شنبه از سر گرفته شود، با توجه به اخبار و مواضع رسمي، پيشبيني شما از نتايج رايزنيهاي پيش رو چيست؟ اساسا احتمال تداوم و طولاني شدن رايزنيها وجود دارد؟
اگر دور دوم گفتوگوها براي دو طرف به خوبي پيش رود رايزنيهاي ايران و امريكا ادامه خواهند داشت. اما من احتمال طولاني شدن رايزنيها را كمتر ميدانم، به عبارتي ديگر نبايد انتظار داشت كه روند مذاكرات كنوني مانند مذاكرات برجام مدتها به طول بينجامد. البته ممكن است كه مذاكرات از آن مدت دو ماهي كه ترامپ به ايران داده، طولانيتر شود. به اين دليل كه شخص ترامپ به مذاكرات طولاني اعتقادي ندارد و تاريخچه رفتار او به خوبي نشان داده كه اگر نتواند معاملهاي را در زمان نسبتا كوتاه به نتيجه برساند به كلي فرآيند رايزنيها را متوقف خواهد كرد. در مورد شخص ترامپ انجام هركاري ممكن است، چراكه او گاهي به عنوان شخصي كه ميخواهد همه چيز را دراختيار داشته باشد، ظاهر ميشود و گاهي به عنوان كسي كه دنبال امتياز ويژهاي نيست. اين چرخشهاي صد و هشتاد درجه در اظهارات و رفتارهاي ترامپ گزارهاي نيست كه بشود به آن وزن داد. حداقل در مورد روسايجمهور سابق امريكا، ميتوانستيم تا حدي درك كنيم كه در چه خط و مسيري قرار دارند، اما در مورد ترامپ، حتي اين حداقل نيز بسيار دشوار است. او هر روز حرفهاي متضاد و متناقضي ميزند. پيشبيني افعال ترامپ هم دشوار است و هم دشوار و بيهوده. از طرفي اين گفتوگوها هنوز بسيار مقدماتي است و تحليلها نيز قطعا مقدماتي هستند. پيشبينيها نيز در حال حاضر چيزي بيشتر از گمانهزني نميتوانند باشند.