گلايههايي از زبان عراقچي
عدهاي از انتقاد گذشته به لجاجت رسيدهاند
سيدعباس عراقچي، معاون وزير خارجه در نشست مذاكرات هستهاي و علوم سياسي در ايران با اجابت دعوت ميزبان جلسه، دكتر سجادپور مبني بر بيان سخناني متفاوت از گذشته، اشارهاي به انتقادها از تيم مذاكرهكننده هستهاي در جلسات مشابه داشته و گفت: به ما گفته شد قرار است در اين جلسه از تيم هستهاي تقدير شود. ما در يك ماه گذشته خيلي جاها صحبت كرديم و هر جا هم كه صحبتي شده اول از زحمات تيم صحبت ميكنند و بعد به اما و اگرها ميرسند و دايما در هر جلسهاي منتظرم به آن «اما» برسند و از صبح در اين جلسه نيز منتظرم تا به آن «اما» برسيم اما نرسيديم و خوشحالم از اينكه فضايي به وجود آمده است كه كمي به ابعاد مثبت برجام پرداخته شود. (اين بخش از سخنان عراقچي با تشويق حضار همراه شد)
عراقچي با بيان اينكه برجام نيازي به دفاع كردن ندارد، تاكيد كرد: بركت بزرگ برجام و مذاكرات هستهاي در كشور رشد و بلوغ سياسي جامعه است كه مهمترين موضوع كشور را روي ميز گذاشته و با همه جزييات همه درباره آن صحبت ميكنند و به تعبيري آن را شخم ميزنند و خوشبختانه اين صحبتها در محيطي زنده با آرامش و متانت بررسي ميشود. البته اين بحثها در حالي كه ما مذاكره هم ميكرديم به شكل ديگري وجود داشت. معتقدم اگر نقدي نسبت به برجام و مذاكرات صورت گرفته از سر حسن نيت و صدق براي دفاع از منافع ملي كشور بوده است.
اين عضو تيم مذاكرهكننده هستهاي با تشبيه مذاكرات به يك جراحي و ارتباطهايي كه نسبت به آن وجود داشته است، گفت: مذاكرات يك جراحي بود كه منتقدان با پروژكتورهايي كه بر سر محل جراحي قرار داده بودند روند كار را بررسي و نظارت ميكردند. البته برخيها هم در اين مسير مخالفتهايشان رنگ و بويي ديگر داشت و وسط جراحي لوله اكسيژن را قطع ميكردند يا حرفهايي ميزدند كه فقط به درد طرف مقابل ميخورد تا از آن عليه خودمان استفاده كند. در عين حال معتقدم اكثر دلواپسيها از سر حسن نيت بوده است. اما براي جمع محدودي مساله از حد و مرز گذشته بود و از جنبه انتقاد مخالفت با مذاكرات و برجام به لجاجت رسيده است و معتقدم كه هر چه قدر هم پاسخ دهيم و توضيح دهيم اثر نميكند چرا كه قرار نيست اثر كند. ترجيح منافع جناحي يكي از آفاتي است كه متاسفانه در اين راه وجود دارد.
رييس تيم مذاكرهكننده ايران در سطح مديران سياسي در ادامه افزود: نوع انتقادها و محلهايي كه اين انتقادها مطرح ميشود مثل صدا و سيما يا كساني كه اين انتقادها را بيان ميكنند بعضا به گونهاي است كه خلاف واقع ميگويند. برخيها كه مدعياند فيزيكدان و استراتژيست هستند حرفهايي ميزنند خلاف واقع. مثلا قطعنامه 1929 را در برخي جاها به قطعنامه 2231 ترجيح ميدهند و معتقدند آن قطعنامه حق ما را براي غنيسازي به رسميت ميشناخت، اين قطعنامه نه. متاسفانه خيلي از مواقع منتقدان اصلا متن برجام را نخواندهاند و حتي كساني كه بسيار در اين زمينه ادعا دارند متن را نخواندهاند. در جايي گفته ميشد مواد غني شده قرار است به زباله تبديل شود، در حالي كه در برجام به روشني گفته شده است مواد غني شده ما يا به سوخت تبديل ميشود يا در ازاي آنها اورانيوم طبيعي ميگيريم يا مجددا به ماده اوليه تبديل ميكنيم.
اين ديپلمات ارشد ايران گفت: درباره فردو برخي ميگويند اگر ما جاي شما بوديم نصف نطنز را به فردو ميبرديم در حالي كه فردو فقط ظرفيت سه هزار سانتريفيوژ را دارد و نصف نطنز ميشود 25 هزار سانتريفيوژ. بايد متوجه باشيم كه ارزش فردو به چيست و ما بهتر است كدام ارزش را براي خود حفظ كنيم. در بحث تحقيق و توسعه ميگويند در اين زمينه ايران محدود شده است. بهطور واضح در برجام تحقيق و توسعه در كليات خود در صنعت هستهايمان وجود دارد و به رسميت شناخته شده است و حتي در غنيسازي هم تحقيق و توسعه وجود دارد و فرض كنيد كه ما فقط قبول كردهايم سانتريفيوژهاي 9 و 10 را نسازيم در حالي كه در برجام هيچ ممنوعيتي بر آن هم نداريم يا در يكي از زمينههاي برجام بهطور كامل در چندين سطح سرفصل همكاريهاي بينالمللي با ايران مشخص شده است كه شامل تحقيق و توسعه هم ميشود.
عراقچي گفت: در خصوص اراك كساني كه مدعياند دانشمند فيزيك هستهاي هستند ميگويند اراك ديگر آب سنگين نيست چون به جاي اورانيوم طبيعي از اورانيوم غني شده در آن استفاده ميشود. ما وقتي ميخواستيم درباره اراك صحبت كنيم از همين دانشمندان كشورمان پرسيديم كه با چه معيارهايي ماهيت آب سنگين بودن اراك حفظ ميشود و آنها مشخصههايي را بيان كردند و بر همان اساس ما عمل كرديم ولي نميدانم چرا مدام برخي بر اين مساله اصرار دارند و سعي ميكنند ذهن مردم را منحرف و تلخ كنند. در قضيه بتن ريختن در قلب رآكتور بايد بگويم كه اين موضوع شاهكار تبليغاتي امريكاييها بود كه توانستند با آن ما را تحت تاثير قرار دهند. اراك يك بازي 100 درصد باخت براي امريكا و 100 درصد برد براي ما است. امريكاييها علنا ميگفتند اراك نبايد آب سنگين باشد و ميگويند اعلام كردهاند دستور العمل دارند اجازه اين كار را ندهند. روزهاي اول حاضر نبودند آب سنگين را براي اراك بپذيرند و در توافق ژنو هم در نهايت نوشتند «آن رآكتوري كه آژانس به آن ميگويد IR-40» اما در برجام ميبينيد كه صراحتا آب سنگين اراك گفته شده است و كنگره بر سر همين مساله با دولت امريكا دعوا دارد. قرار است در سازوكار جديد قلب اراك خارج و قلب جديدي طراحي و جاگذاري شود. قلب قديمي خيلي به درد نميخورد حتي اگر دوباره بخواهيم از آن استفاده كنيم چهار يا پنج سال طول ميكشد و آنها گفتند براي اينكه از آن سوءاستفاده نشود از كشور خارج شود كه ما نپذيرفتيم و در نهايت قرار شد آن را از كارآيي بيندازيم كه بنا است منافذ آن با بتن پر شود.