دانشجو، دانشگاه و هر چيـــز ديگر!
مهرداد نعيمي - علي درياكناري / دانشجو كه بوديم فقط پايان ترمها درس ميخوانديم و سر جلسات امتحان، سختترين و تراژيكترين لحظات تمدن بشر را تجربه ميكرديم... گاهي حين جواب دادن اينقدر بداهه چرت و پرت مينوشتيم كه آن وسطها دچار كشف علمي ميشديم... مثلا سوال اين بود كه چرا در شمال كشور بام بيشتر خانهها شيبدار است؟ ما ميآمديم در جواب كلي فلسفهبازي ميكرديم... كه استاد شما خودتان چرا هميشه يكجوري خوشحال بوديد كه انگار فرداش جمعهس؟ چرا پنجمين روز هفته اسمش چهارشنبهس؟ بعد ميگفتيم خوب شايد نصف نمره رو بده!كسي هم نبود بپرسد نه جدي؟ چرا فكر كردي بايد نمره بگيري؟ بعد بالطبع نمره نميگرفتيم و به استاد فحش ميداديم. خواستيم بگوييم در اين متن هم از همين خبرها هست و ما در حمايت از دانشجويان ممكنه به اساتيد هم فحش بدهيم... ايشالا بعدا از خجالتشون درميايم!
مونا اشتري از تهران: كلن آي هِيت دانشگاهمون… توقعيام ازشون ندارم. كاري به كارشون ندارم در واقع، اميدي هم ندارم!
پارازيت: حيف شد، چون رييس دانشگاهتون الان اينجا پيش ما نشسته بود و داشتيم سه تايي پلي استيشن بازي ميكرديم و در مورد دانشگاه و مديريت قويش صحبت ميكرديم، بعد گفت اگه بين اينايي كه ازشون نظر گرفتين، از دانشجوهاي منم موردي بود معرفي كنين، من مشكلش رو حل ميكنم ولي حيف كه شما توقعي نداشتين. حيف.
سحر دهقان از كرج: بعضي از استادا واسه ۵ دقيقه، تاخير 15دقيقهيي رد ميكنن... فقط بازم يك چيزي، چرا نه و هفتاد و پنجصدم رو ۱۰ نميدن؟؟ بعدشم ميگن من كم نمره ندادم خودت اين نمره رو گرفتي!!!
پارازيت: خانم جان شما ٢٥ صدم بيشتر تلاش كن خوب، استادي كه 75/9 رو 10 ميده كه استاد نيست، فرشته است. حساب فرشتههام جداست. 75/9 واسه خودش حرمت داره، اگه تعريف از خود نباشه بين ما اساتيد مرسومه كه نمرات بين ٢٥ صدم تا 5/9رو 75/9بدن كه دانشجو هم درس رو پاس نكنه هم مشروط نشه، خب طبق همون قاعده و انصافي كه دو رو 75/9 ميدين، مشكلي پيش مياد حالا ١٠ بدين؟ ما تقلب نميكنيم لاقل شما هم آزاده باشين و پاس كنين مارو، والا به خدا با اين دقتهاي الكيشون...
ارغوان لك از تهران: من به عنوان يه آدم متنفر از دانشگاهم، حرفي ندارم بزنم در اين باره!
پارازيت: بعضي شاعرمسلكها و ادبا معتقدند بين عشق و نفرت فقط يك پله فاصله است، شما هم يه پله برو پايينتر ايشالا كه اونجا عاشق دانشگاهت ميشي، اگه ديدي خبري نشد نااميد نشو چون بايد زحمت بكشي دو تا پله بري بالاتر!هنوز اميدي به يافتن عشق هست. مهم اينه كه فاصله يك پلهيي حفظ بشه!راستي رييس دانشگاه شما هم پيش ما بود و اتفاقي چشمش افتاد به نظرتون و اسمتون رو يادداشت كرد كه برخورد جدي با شما داشته باشه... اميدوارم از ما ناراحت نشيد!
مهسا زارعي، دانشجوي مهندسي كامپيوتر: دانشگاه كلا جايي نيست كه آدم توش درس ياد بگيره... با وجود پول هنگفتي كه از ما ميگيرن كلاسها فاقد هرگونه كامپيوتر كه بشه باهاش كار كرد، درسهايي كه تدريس ميشه فاقد بار علمي است و ما داريم مهندسين بيسوادي ميشيم... نمره دادن استادا هم عشقيه به هر كي دوست داشته باشن نمره ميدن... يكي رو ميشناسم كه فقط با آوردن اسم يك نفر نمره قبولي گرفته!«اينجا ايرانه» اين حرفيه كه استادا ميزنن و معنيش اينه كه توقع خاصي نداشته باشين!
پارازيت: راستش فرق دانشجو با دانشآموز در همين جو و آموزششه، شما بايد بجويي دانش رو، يعني پول ميدي كه بده، فخر ميفروشي؟ ميخندي؟ بايد جويدن كني! دانشجويي كه جوياي دانش باشه خودش دانش رو ميجويد و مهندس با سواد ميشود، استادها هم براي اين هستن كه شما به جونشون غر بزنين، كلا دانشگاه بهونه ايه كه دورهم خوش بگذرونيم، خيلي سخت نگير خواهر، ميتونم جزوه هاتون رو داشته باشم، اگه براتون مقدور باشه ممنون ميشم.
مصطفي رضواني: دانشگاهمون خوبه فقط ناهار روز دوشنبه و پنجشنبه خوب نيست، امكانات براي دانشجوها بيشتر بشه، استادهام خوب باشن... . نمره بدن، كتابها خيلي حجمش سنگينه و يك سري مطالب بيفايده داره، بازار كارش خوبه البته اگر تخصص راديولوژي بگيريم!
پارازيت: رضواني: عزيزم شما اومدي دانشگاه يا برنامه بفرماييد شام؟ چه نمرههايي درطول هفته به سلف ميدي؟
راستي آدم احساس ميكنه بعضي از كتب دانشگاهي و برخي استادا به فيسبوك، اينستاگرام، وايبر و گيمهاي آدم لطمه ميزنن، معلوم نيست وزارت ورزش و جوانان چرا وارد عمل نميشه تا از حقوق ما جوانان دفاع كنه؟ البته ما كوچيكتر از اوني هستيم كه پارازيت ول بديم ولي لطفا وقتشو بيشتر كنين، اين درسها رو كمتر كنين، مشوق اصليم براي پارازيت ول دادن پدرو مادرم بودن، جاداره در پايان از بچه محلامون تشكر كنم كه هميشه در تمام لحظات مزخرف زندگي همراهم بودند... اگه ميشه انتهاي جملهام يه قلـب گنده بذاريد!
مونيكا رضايي 22 ساله از تهران: بعد از انتخابات سال 92 قطعا اوضاع دانشگاها بهتره شده، از تدريس اساتيد تا غذاي سلف و حراست دانشگاه... البته كه ما اميدواريم با اومدن وزير جديد بهتر هم بشه... سيستم نمرهدهي دانشگاه ما نسبتا سالمه اما خب... چيزهايي هست كه نميشه گفت... در كل به نظرم يك دانشجوي دختر رشته صنايع بايد خيلي تلاش كنه تا كار گيرش بياد!توقعات نسل من از دانشگاه غير ممكنه بهتره هيچي ازش نگيم!
پارازيت: با اجازه بقيه حرفاتون رو هم سانسور كرديم كه كار ويراستار راحتتر بشه... خيلي هم شيك... روزتون بخير!
عسل هژبرپور از تهران: استاداي ما اكثرا زيادي جوان و بيتجربه هستند... يكسرياشون خوبن ولي بيشترشون واقعا افتضاح!مثلا ترم پيش ما جامعهشناسي داشتيم، استادمون تخصصش در زمينه مهندسي عمران بود!
پارازيت: من نميدونم چرا اين مهندساي عمران و معماري تو هر سوراخ سمبهيي هستن؟ اخه اينارو چه به جامعهشناسي، چه به طنزنويسي؟ چه به كارهاي بيربط، البته توهين نباشهها، شايد تو جمع مهندس عمران و مهندس معمار هم داشته باشيم ولي خداييش ميشه جامعهشناسيشون رو تحمل كرد ولي طنز رو كجاي دلمون بزاريم؟ شمام برو دانشگاه سحر اينا ازشون چندتا استاد پير و باتجربه بگير و چند تا استاد جوون بده بهشون، ير به ير ميشيد... كاشكي دانشگاهها هم مثل باشگاههاي فوتبال بود، استادا بين دو ترم در فصل نقل و انتقالات با قيمتهاي عالي بين دانشگاهها خريد و فروش ميشدن، هم عكساشون ميرفت صفحه اول نشريات هم از نظر مالي وضعيتشون خيلي عالي ميشد. اساتيد كه جذابتر از فوتباليستان خداييش... البته اساتيدي كه همين حالاشم اينهمه خودشون رو گم كردن، اون موقع معلوم نيست چقدر خودشون رو ميگرفتن!(حالا روز استاد كه رسيد جبران ميكنيم و اونموقع از دانشجوها انتقاد ميكنيم!)
هديه، دانشجوي كارگرداني سينما: بازار كار هست ولي بايد زرنگ باشي، بايد بري مثلا فيلم عروسي تدوين كني، بهتر بود استادا كمتر بهمون ميگفتن خل هستيد و خوشي زده زير دلتون و اينها... بعضي استادا ميان ميگن ول كنين اين رشته مزخرف رو!و لطفا اين سيستم حذف در صورت سه جلسه غيبت برداشته بشه چون واقعا حالگيريه!
پارازيت: بعضي از استادا هم حرفايي ميزننا، نميخوان رقيب براشون زياد بشه، باور كن. منظورم همون تدوين عروسيه و الا در ساخت فيلم سينمايي كه رقيب به حساب نميان براتون. در مورد غيبت هم موافقيم، خودشونم فقط تو رودربايستي حذف ميكنن، اصلا فلسفه دانشگاه مجازي از همينجا اومد، استاد حال نداشت، دانشجو هم حال نداشت و ملت كلا خسته بودن، قرارشد مجازي درس بخونن و مجازي درس بدن و مجازي هم نمره بدن بره پي كارش، مشكل حل شد به سادگي!
آنالي منصوري از دانشگاه آزاد (علوم دارويي): رشته من زيست سلولي مولكوليه و بازار كارش تو ايران مساعد نيست، اگر در فوق ليسانس گرايش مثلا ژنتيك بخونم ميشه در آزمايشگاههايي مثل رويان مشغول به كار شد، اكثر استادهاي خود ما كه از ايران رفتن و الان با دكترا برگشتن، فقط شدن استاد حقالتدريسي و هيچ كار مناسب ديگهيي ندارن!سيستم نمرهدهي كه همه چي دست استاده و گاهي اگه از شكل آدم خوششون نياد آدمو مياندازن!بچهها هيچگونه فعاليتي و حركتي كه غير درسي باشه ندارن، چيزي به اسم انجمن اسلامي اصلا وجود نداره اينجا، جالبه براتون بگم كه استادهايي داريم كه اگه بچه داشته باشي تا سه نمره بهت اضافه ميدن!