• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3332 -
  • ۱۳۹۴ چهارشنبه ۱۱ شهريور

هيچ‌كس، هيچ چيز نگفت

سيد علي ميرفتاح

رييس محترم مجلس خبرگان، حضرت آيت‌الله شيخ محمد يزدي فرموده‌اند: «اول بايد به توليد كشور توجه شود و اگر قلم و كاغذي كه در كشور وجود دارد در داخل كشور توليد مي‌شود، چرا ما قلم و كاغذ چيني و كره‌اي وارد كنيم؛ در حالي كه كشور ما مي‌تواند اين كالاها را در داخل توليد كند بنابراين فراموش نكنيم كه بايد به اقتصاد مقاومتي توجه كنيم.» با حفظ رعايت مقام و منزلت آن مقام منيع عرض مي‌كنم كه «جانا سخن از زبان ما مي‌گويي» هيچ‌چيزي بهتر از رونق توليد نيست و هيچ‌كاري بهتر از اين نيست كه تمناي بيگانگان نداشته باشيم و وقت و پول و انرژي‌مان را در رونق اقتصاد چين و كره هزينه نكنيم. اتفاقا اگر يادتان باشد رييس‌جمهور محترم هم در انتقاد از دولت قبل گفت كه آنها بيكاري را از بين بردند و رشد اقتصادي را بالا بردند اما نه در آب‌و‌خاك خودمان كه در چين و كره. حقيقت اين است كه ما هشت سال تمام نعره كشيديم، نوشتيم، حرف زديم، خودمان را به آب و آتش زديم كه اين حجم آزاردهنده واردات پدر صاحب بچه كشور را درآورده و هيچ تناسبي با اقتصاد مقاومتي و تحريم‌ها ندارد. قلم و كاغذ كه كالاي اساسي‌اند و هنوز ما توان توليد مكفي نداريم، امر كنيد ليست واردات دولت‌هاي نهم و دهم را بياورند تا ببينيد گردو و سير و فرش و جانماز و مهر و تسبيح را هم از چين آورديم. براي من روزنامه‌نگار سخت و برخورنده و تلخ بود وقتي در رشت و همدان سير چيني ديدم و در فروشگاه‌هاي صنايع دستي شمال، محصولات هندي و چيني. حتما براي شما بايد سخت‌تر و تلخ‌تر باشد. با اين حال در تمام آن مدت جز صداي روزنامه‌نگاران صداي كسي درنيامد، بلكه صداي ما هم سياسي قلمداد شد و اسم «غر» و «نق» رويش گذاشتند. اقتصاد مقاومتي بهترين نسخه‌اي است كه مي‌شود براي كشوري مثل ايران پيچيد اما كدام كار دولت نهم و دهم مطابق اقتصاد مقاومتي بود؟ ارز دارو را دادند و به جايش بنز و بي‌ام‌‌و وارد كردند. سهل است مردم فرودست در مضيقه بودند به جايش سبك لاكچري در ايران پاگرفت. بعضي از ايرانيان خارج از كشور كه خبر از داخل ندارند، باور نمي‌كنند كه در دوره دكتر احمدي‌نژاد طبقه‌اي شكل گرفتند كه دستگيره خانه‌هاي‌شان از برليان بود و روي بستني‌شان طلا مي‌ريختند. اينها جلوي چشم ما پولدار شدند و در حضور ما تغيير طبقه دادند. مي‌دانيد چطور؟ از طريق واردات بي‌رويه در مسكن مهر، معلوم نيست از كجا يك مجوز طلايي گرفتند و از شير مرغ تا جان آدميزاد را از برادران چيني‌مان وارد كردند. كاغذ و قلم؟ نه، آنها سراميك و چيني و شير‌آلات را يكجا از چين آوردند و مسكني بي‌كيفيت و سست و ناكارآمد ساختند و از قبلش به چنان نان و نوايي رسيدند كه لندن و پاريس شده است نازي‌آباد و ولي‌آبادشان. اقتصاد مقاومتي را نيازي نيست يكي بيايد و براي‌مان شرح دهد. اقتصاد معلوم است، مقاومت هم معلوم است. با هيچ معياري تبديل شدن كارخانه‌ها به «باغ عروسي» با اقتصاد مقاومتي جور درنمي‌آيد. من پاي درددل بعضي از اين صاحبان باغ عروسي نشسته‌ام. اين طفلك‌ها توليدي داشتند و كلي كارگر سر سفره‌شان نشسته بود تا كالاي مورد نياز مردم را بسازند و وارد بازار كنند. امريكايي‌ها هم با چيني‌ها نمي‌توانند رقابت كنند چه برسد به كارخانه‌هاي كوچك كرج و شهريار. آنها هم افسرده و مغموم زدند به كار شادماني و كارگران‌شان را با يكدست كت و شلوار چيني و كراوات ارزان به گارسون و پيشخدمت تبديل كردند. خدا خيرتان دهد كه نگران كاغذ و قلم هستيد. امر كنيد اُمناي‌تان سري به بازار بزنند تا ببينيد بيش از آنچه به چشم مي‌آيد كلاه توليدكننده بخت‌برگشته ايراني پس معركه است. البته همين الان هم شايد بشود جلوي ظلم را گرفت و راه بعضي واردات را سد كرد. حالا سير و گردوي چيني نخوريم كه نمي‌ميريم. در دولت هم پيداست كه اراده‌اي هست براي مقابله با آن سياست وحشتناك هشت ساله. اما چه شد كه در آن هشت‌سال كسي دلش براي توليدكننده‌ها نسوخت؟ جواب اين سوال همان حلقه مفقوده‌اي است كه معلوم مي‌كند چرا اقتصاد مقاومتي را به تاخير مي‌اندازند، رونق توليد را امروز و فردا مي‌كنند و جلوي رشد سرمايه‌گذاري را مي‌گيرند و... در خبرگان دستور بدهيد چند نفر از توليدكننده‌هاي ورشكسته معتمد را بياورند تا براي‌تان بگويند كه چطور با سياست‌هاي غلط دولت دكتر احمدي‌نژاد به خاك سياه نشستند و چه شد كه باوجود اين همه پول نفت، رشد اقتصاد منفي شد و ما به جامعه‌اي مصرفي تمام‌عيار بدل شديم. ما از مصرفي هم يك چيزي آن طرف‌تر شده‌ايم. لازم است توي همه خانه‌هاي‌مان توليدات چين‌و ژاپن و كره از سر و كول هم بالا بروند؟ لازم است مسابقه گوشي‌بازي بين اقشار - بخصوص مسوولان مملكت - راه بيفتد، خوب و اخلاقي و پسنديده است كه همه برندباز بشوند و به مال و ثروت خود فخر بفروشند؟ نه، خوب نيست. اما نمي‌دانم چرا جز ما شاخ‌شكسته‌ها هيچ‌كس ديگر هيچ‌چيز نگفت و همه چيز را با سكوت و مسامحه برگزار كردند؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون