ميثم سليماني / فشارها براي كنارهگيري عباس از سمت رياست تشكيلات خودگردان فلسطيني بهشدت افزايش يافته است. او نيز در پاسخ به اين فشارها اعلام كرده كه استعفا خواهد داد. اما در خصوص استعفاي عباس نگاههاي متفاوتي وجود دارد و بسياري آن را يك مانور سياسي از سوي عباس ميخوانند، از طرفي نيز اسراييل به تكاپو افتاده تا عباس را در سمت خود نگه دارد و پيشنهاد مذاكرات جديدي را مطرح كرده است. ابعاد مختلف اين موضوع و شرايط جديد در فلسطين در گفتوگو با محمد علي مهتدي، كارشناس ارشد خاورميانه مورد بررسي قرار گرفته كه مشروح آن از قرار زير است:
با توجه به احتمال كنارهگيري محمود عباس از تشكيلات خودگردان فلسطيني آينده سياسي او را در اين شرايط چگونه ارزيابي ميكنيد؟
محمود عباس سه عنوان دارد. يكي رييس تشكيلات خودگردان فلسطيني، دوم رييس كميته مركزي سازمان آزادي بخش فلسطين و سوم رييس جنبش فتح. وي اعلام كرده است كه از رياست كميته اجرايي سازمان آزادي بخش فلسطين استعفا ميدهد. كميته اجرايي سازمان آزادي بخش فلسطين و خود سازمان بعد از موافقتنامه اسلو از ميان رفته و فراموش شده است و عملا وجود خارجي ندارد و به جاي آن تشكيلات خودگردان است كه امور را در اختيار دارد. اين استعفا در واقع يك تاكتيك سياسي براي پاسخگويي به مخالفان داخلي تشكيلات است. عباس ميتواند اين مخالفان را از تشكيلات خودگردان كنار بگذارد اما كنار گذاشتن از كميته اجرايي ساف مستلزم تصويب مجلس ملي فلسطين است. وقتي كه عباس استعفا ميدهد و به همراه ايشان عدهاي نيز استعفا ميكنند در اين صورت بايد مجلس ملي فلسطين تشكيل شود و كميته اجرايي جديدي را انتخاب كند چون مجلس ملي فلسطين بالاترين مرجع تصميمگيري در فلسطين است. به نظر ميرسد عباس قصد دارد با اين تاكتيك، خود را گزينه مطرح مجلس كند. منهاي چند چهرهاي كه محمود عباس قصد دارد آنها را كنار بگذارد؛ موضوع ديگر اين است كه به نظر ميرسد ايشان در آستانه سفر به نيويورك به دنبال كسب يك نوع مشروعيت است نه از طريق مجلس قانونگذاري بلكه از طريق مجلس ملي فلسطين، براي رياست بر كميته اجرايي سازمان آزادي بخش فلسطين. چون روزي كه تعيين شده براي تشكيل مجلس ملي، روز 14 سپتامبر است و بعد از آن هم بلافاصله براي شركت در اجلاس سازمان ملل راهي نيويورك خواهد شد.
محمود عباس در ديداري كه با مقامات اردني داشته، اعلام كرده است از رياست تشكيلات خودگردان كنارهگيري خواهد كرد، يعني اين اظهارات جدي نيست؟
محمود عباس چندين بار اين موضوع را براي تهديد مطرح كرده اما هيچگاه آن را عملي نكرده است. زيرا نه امريكا و نه اسراييل اجازه كنارهگيري او را نميدهند از طرفي خود عباس نيز نميتواند به راحتي از اين سمت كنارهگيري كند. چون كار تشكيلات خودگردان به بن بست رسيده است. سالها مذاكره با اسراييل بينتيجه مانده و دولت مستقل فلسطيني در كنار اسراييل وجود ندارد و محمود عباس ديگر ماموريتي ندارد. با اين حال بارها محمود عباس براي فشار روي اسراييل و امريكا تهديد به استعفا كرده است. اما مجبور است در اين موقعيت باقي بماند.
خبرهايي به گوش ميرسد كه اسراييل تلاشهاي فراواني براي نگه داشتن عباس آغاز كرده است. آيا اين نوع صحبت از استعفا متفاوت از دورههاي گذشته نيست؟
من فكر نميكنم اينبار با بارهاي گذشته فرق داشته باشد، زيرا اگر محمود عباس بخواهد از تشكيلات خودگردان كنارهگيري كند، جايي را ندارد كه برود و كاري نميتواند انجام دهد. به خصوص اينكه جهان عرب به هم ريخته است و كشورهايي مثل عربستان سعودي و كشورهاي عرب حاشيه خليج فارس كه با اسراييل هماهنگ هستند، كمكي به او نخواهند كرد و الان چون احتمال بروز يك انتفاضه بزرگ در سرزمينهاي اشغالي وجود دارد، براي سركوب اين انتفاضه اسراييل، امريكا و عربستان به حضور محمود عباس نياز دارند. از همين رو عباس كه ميبيند به او نياز دارند، قصد دارد با مطرح كردن استعفا از تشكيلات خودگردان يك مانور سياسي انجام دهد و امتيازات جديدي را به دست بياورد.
تشكيل مجلس ملي فلسطين به نظر شما چه نتيجهاي دربر خواهد داشت؟
چارچوبي كه محمود عباس براي كسب مشروعيت لحاظ كرده مجلس ملي فلسطين است و سليم زعنون، رييس مجلس ملي فلسطين كه در امان به سر ميبرد دستور تشكيل جلسه را داده است. مجلس ملي فلسطين سالهاست پوسيده است. اين مجلس از سال 1948 تشكيل شده و دوره آن سه ساله است و بنا بود هرسال تشكيل جلسه دهد و حدود 740 عضو نيز دارد. الان سالهاست كه مجلس ملي فلسطين تشكيل جلسه نميدهد، چراكه سالهاست انتخاباتي صورت نگرفته و افراد پير شده يا فوت كردهاند و چنين مجلسي وجود خارجي ندارد. از آخرين اجلاس اين مجلس كه در سال 1996 بود حدود بيست سال گذشته است، چون خيلي از نمايندگان زنده اين مجلس خارج از اراضي اشغالي زندگي ميكنند و اينها براي اينكه به رامالله بيايند اجازه اسراييل را ميخواهند و اسراييل نيز به آن دسته از اعضا كه خود بخواهد اجازه ورود ميدهد.
اگر كنارهگيري عباس جدي شد، چه كسي ميتواند جايگزين احتمالي عباس باشد؟
البته سن محمود عباس بالا رفته و به سن بازنشستگي رسيده است و اگر كنارهگيري ايشان جدي باشد، ممكن است برنامهاي پشت اين قضيه باشد تا شخص جديدي انتخاب شود. شخصيتهاي جديد افرادي هستند كه مورد قبول اسراييل هستند و هماكنون با محمود عباس اختلاف نظر دارند. حداقل سه شخصيت هستند كه عباس آنها را از تشكيلات كنار گذاشته و گزينههاي اصلي جانشيني او به شمار ميآيد. اولي ياسر عبد ربه، دومي محمد دحلان و سومين نفر سلام فياض، نخستوزير پيشين تشكيلات خودگردان است. در اين بين شانس محمد دحلان از ساير اين افراد بيشتر است.
صائب عريقات جزو گزينههاي جانشيني عباس نيست؟
من فكر نميكنم صائب عريقات بتواند به اين جايگاه دست يابد چرا كه او گاهي مواضعي گرفته است كه خوشايند اسراييل و امريكا نبوده است و بعيد ميدانم كه اسراييل و امريكا بخواهند جانشين محمود عباس كنند.
آيا عريقات توانايي جانشيني عباس را خواهد داشت؟
مساله سابقه در سازمان فتح و كميته اجرايي سازمان آزادي بخش نيز مهم است. من بعيد ميدانم كه امريكا و اسراييل اجازه چنين كاري را بدهند و اكنون توانايي شخصي مهم نيست، زيرا براي تشكيلات چارچوبي وجود دارد كه اگر از آن خارج شود اسراييل از رامالله آنها را اخراج ميكند يا حتي اگر به ايستبازرسي برسند اجازه ورود نميدهد. همين الآن عباس براي خروج از رامالله نياز به گرفتن پروانه عبور از اسراييل دارد و كافي است، اين پروانه را ندهد يا آنها در رامالله زنداني ميشوند يا ديگر اجازه ورود به آن را نخواهند داشت. لذا نميتوان روي توانايي عريقات مانور داد.