يارگيريهاي بيشتر عربي به نفع ايران است
حجتالله جودكي
با دستيابي به توافق هستهاي ميان ايران و گروه 1+5، فصل جديدي در سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران ورق خورده است تا زمينه جديد و عرصههاي گستردهتري براي تحرك و فعاليت از سوي ايران فراهم شود. با توجه به اين مساله، ايران ميكوشد تا با سفر به كشورهاي دوست و همسايه خويش مواضع و تفسير خويش را براي كشورهاي اسلامي و دوستان خود ارايه كند. به عبارت ديگر، ايران درصدد است تا به تشريح نظرات خويش در اين باره بپردازد و به كشورهاي منطقه بگويد كه توافق هستهاي ايران به نفع جهان است و به ضرر هيچ يك از كشورهاي منطقه نيست. در همين سفر نيز شاهد بوديم كه آقاي ظريف گفتند توافق هستهاي باعث ميشود كه در جهاني عاري از تروريسم و افراطگرايي زندگي كنيم. سومين سفر محمدجواد ظريف به كشورهاي منطقه يعني تونس و الجزاير پس از توافق هستهاي نيز در اين چارچوب صورت گرفته است.
تونس و الجزاير، كشورهاي دوست ايران در شمال آفريقا محسوب ميشوند. در اين دو كشور، اسلامگرايان تندرو و بنيادگرايي چون داعش و القاعده كمترين نفوذ را در ميان ساير كشورهاي عربي برخوردار هستند. از سويي، اين دو كشور در زمينههايي ميتوانند با ايران همكاري داشته باشند. به طور مثال، الجزاير از كشورهاي صادركننده نفت است و تونس نيز از تجارب خوبي در صنعت توريسم برخوردار است و اين ميتواند موجب تبادل نظر و همكاري ايران با آن دو كشور شود. از سويي، آنها كشورهاي در حال توسعهاي هستند كه بخش خصوصي ايران ميتواند با حضور در آنجا سرمايهگذاري كند.
يكي ديگر از زمينههاي همكاري ايران با تونس و الجزاير ميتواند مبارزه با تروريسم و افراطگرايي باشد. تجربه داعش در سالهاي اخير نشان ميدهد كه داعش در مناطقي گام ميگذارد كه بحران در آنها اوج گرفته باشد. در اين صورت، آنها ميتوانند با حداقل امكانات بيشترين بهرهبرداري را داشته باشند و به عبارت ديگر، از آب گلآلود ماهي بگيرند. هماينك اينچنين فضايي در ليبي وجود دارد و اندكي نيز در مصر مشاهده ميشود. همين مساله موجب ميشود تا كشورهايي مانند ايران و تونس و الجزاير در اين باره احساس نگراني داشته باشند زيرا تروريسم مسالهاي نيست كه ايستا باشد بلكه دامن همه كشورهاي منطقه را خواهد گرفت. من اعتقاد دارم كه ايران، تونس و الجزاير ميتوانند با همكاريهاي مشترك مانع از گسترش تروريسم در منطقه شوند.
يكي ديگر از مسائلي نيز كه با انجام اين سفر در اذهان متبادر ميشود، تاثيري است كه اين سفرها ميتواند در بهبود روابط ايران با ساير كشورهاي عربي داشته باشد. ابتدا بايد دانست كه كشورهاي عربي يكدست نيستند بلكه با ناهمگني در ميان كشورهاي عربي روبهرو هستيم. من اعتقاد دارم به هر ميزان كه ايران بتواند از ميان كشورهاي عربي يارگيري كند، ميزان كشورهاي تندروي عربي هم كاهش خواهد يافت. در ميان كشورهاي عربي، تندروها در قالب شوراي همكاري خليج فارس متبلور شدهاند. از سويي، تونس و الجزاير از سياستهاي تندروانه برخي كشورهاي عربي ناراحت هستند و اگر بدانند كه دوستاني در منطقه و كشورهاي اسلامي دارند، دامنه نفوذشان را هم افزايش خواهند داد.
مساله پاياني كه بايد به آن اشاره داشته باشم در رابطه با ديگر كشور مهم و موثر شمال آفريقا يعني مصر است. ممكن است برخي افراد اينگونه فكر كنند كه اين سفر ميتواند زمينهساز روابط تهران و قاهره شود اما به نظر من، روابط ايران و مصر در شرايط كنوني بهبود نمييابد زيرا مصر به دليل نيازهاي مالي نيازمند حمايت كشورهاي پولدار عربي است و همين مساله موجب ميشود تا از سياستهاي آنها تبعيت كند. هماينك نيز عربستان بيشترين حمايت را از مصر ميكند پس سياستهاي اين كشور نيز در مصر ادامه مييابد. با اين حال، سياست خارجي مصر در شرايط كنوني تابعي از سياستهاي غرب و بهخصوص امريكا و در شرايط كنوني عربستان است. با اين وجود، من فكر ميكنم اگر ايران بتواند دامنه روابط خود با كشورهاي عربي را افزايش دهد، قاهره احساس خواهد كرد كه از اين قافله دور ميافتد و ايزوله خواهد شد و براي همين مجبور خواهد شد تا به قافله دوستان ايران بپيوندد.