هوشنگ ظريف و حسين عليزاده از بخش تارِ جشنواره موسيقي جوان ميگويند
اي كاش از اينها حمايت شود
اعتماد| ميگويند ايران، كشور جشنوارههاست. جشنوارههاي رنگارنگِ بيحاصل. در موسيقي هم بيشتر از تمامي حوزهها. جشنوارههايي كه حاصلي جز بالابردن بيلان كاري هنرمندان عرصه موسيقي ندارند؛ در اين ميان اما «جشنواره موسيقي جوان» را ميتوان اتفاقي فارغ از اين جريانات بررسي كرد. اين را ميشود از داوراني كه در اين جشنواره حضور دارند و همچنين شركتكنندگان متوجه شد. «حسين عليزاده» نيز بر اين مساله صحه ميگذارد، براي همين است كه در روزي كه تارنوازان روي صحنه رفتند، بار ديگر به دغدغه هميشگياش يعني تداوم فعاليتهاي هنري اشاره كرد و گفت: «چيزي كه مهم است اين است كه هر پديدهاي كه تداوم داشته باشد به نتايج خوبي ميرسد و بايد حركت در اين جشنواره به گونهاي باشد كه اگر امروز ميگوييم نهمين دوره برگزاري جشنواره موسيقي جوان است، روزي هم بگوييم
سي امين دوره آن است. طي اين سه دورهاي كه من در جشنواره موسيقي جوان بودهام اين دوره بهتر و كم نقص بوده است. البته هميشه ميتوان ايراد گرفت و البته كمبودهايي وجود دارد كه بر اثر تكرار درست خواهد شد. مطمئن باشيد وقتي جشنواره تداوم پيدا ميكند جديتي در كار ميآيد كه به واسطه آن بسياري از كمبودها و نقصها نيز حل ميشود.»
او همچنين به اين مساله اشاره دارد كه تداوم جشنواره باعث شده برخورد جديتري با آن صورت گيرد و خانوادهها بيشتر راغب باشند فرزندشان در چنين جشنوارهاي شركت كنند. در عين حال بچهها به صرف شركت در جشنواره به آن نگاه نميكنند بلكه شوق و شوري نيز دارند كه ميخواهند بيايند و با دوستان و همكلاسيهايشان، خودشان را محكي بزنند: «بسيار براي من عجيب است كه خيلي از اين بچهها با اينكه سني ندارند به راحتي قبول ميكنند كه رفيقشان از آنها بهتر است. اين نكته مهمي است كه بايد آن را ياد بگيريم و خيلي از بزرگترها اين را نميدانند. بچهها بايد از اين سنين ياد بگيرند كه اگر كسي خوب است تلاش كنند تا به ملاك خوبي او برسند و او را نفي نكنند. به نظرم اين نوعي فرهنگسازي در بين جوانها و نوجوانها است كه ملاك و معيار را فقط خودشان نگيرند و بايد اگر كسي بهتر است او را پذيرفت و تلاش كرد تا از او بهتر شوند. به نظر من كساني كه براي اولين بار در جشنواره موسيقي جوان شركت كردهاند جديت بيشتري دارند و برآورد من اين است كه كليت بخش تارنوازي از دورههاي قبل كه من از نزديك ديدهام بهتر است.»
او همچنين به اين مساله اشاره دارد كه جوانان شهرستاني حالا سهم بيشتري از كيفيت اجراها دارند: «به طور كلي مساله رقابت در كل زندگي وجود دارد و اين خانوادهها و بچهها هستند كه تصميم ميگيرند در رقابتي شركت كنند يا نه. خود من هرگز دوست نداشتم در رقابتي شركت كنم ولي معلوم نيست كه من حتما كار خوبي كردهام يا نه؛ شايد هم جرات و جسارت بسياري از اين بچهها را نداشتهام. در مورد رقابت نميشود مطلق صحبت كرد به هر حال اين در كل دنيا تجربه ميشود و در زندگي و خصوصا هنر جاي رقابت سالم است. شما اگر شاعر باشيد ميخواهيد بهترين شعر را براي بهترين ملت دنيا بگوييد؛ اگر اين بهتر و بهتر وجود داشته باشد در واقع به مردم خدمت كردهايم.»
هوشنگ ظريف، عضو هيات داوران نهمين جشنواره موسيقي جوان در بخش ساز تار نيز به اين مساله اشاره كرد كه تمام كساني كه در مرحله نهايي بخش تار در جشنواره موسيقي جوان نواختند از قبل توسط يك هيات انتخاب گزينش شده بودند و با توجه به اجراهايي كه من از اين
شركتكنندگان ديدم، ميگويم كه انتخابهايشان درست بوده است: «خدا را شاهد ميگيرم وقتي اين بچهها روي سن ميآمدند و به زيبايي شروع به اجرا ميكردند دلم برايشان ميسوخت كه آيا از اين استعدادها در آينده حمايت ميشود يا اينكه اينها نيز بايد بعد از چند صباحي شغل ديگري در پيش بگيرند. اين افرادي كه من در مرحله نهايي تارنوازي ديدم واقعا همهشان عالي بودند. نحوه مضراب زدن، دست روان، رديفنوازي، اجراي ضربيها، بداههنوازي و بسياري از نكات مثبت را داشتند و واقعا خوب بودند.»
اين عضو هيات داوران نهمين جشنواره موسيقي جوان در بخش ساز تار ادامه داد: بسياري از كساني كه در هنرستان موسيقي قبل از انقلاب شاگرد من بودند بعدها جزو بزرگان موسيقي ما شدند كه براي نمونه ميتوانم به حسين عليزاده اشاره كنم. در اين نسل جديد هم استعدادهاي خوبي ميبينم و اميدوارم اينها هم بتوانند راهشان را به خوبي ادامه بدهند: «خاطرم هست وقتي خودم در كلاس دهم هنرستان موسيقي تحصيل ميكردم هر وقت مهمان خارجي داشتند استاد روحالله خالقي به من ميگفتند برايشان مينواختم؛ يك روز فردي فرانسوي به هنرستان آمد و اجراي من را ضبط كرد؛ وقتي سالها بعد به فرانسه رفتم پشت ويترين مغازهاي يك صفحه موسيقي با عكس من و استاد كسايي و استاد بهاري ديدم. اين صفحه را خريدم و ديدم همان اجراي هنرستان است كه در كلاس دهم هنرستان اجرا كرده بودم. در زمان ما براي امثال من ارزش قايل شدند تا موفق شديم راهي را طي كنيم اميدوارم به اين بچهها نيز كمك شود و برايشان ارزش قايل شوند تا آينده را بسازند.»