• ۱۴۰۳ شنبه ۲۲ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3381 -
  • ۱۳۹۴ يکشنبه ۱۰ آبان

افغانستان و رييس‌جمهور آينده امريكا

 

داگلاس اوليوانت / صرف‌نظر از اينكه چه كسي جانشين اوباما مي‌شود، او در طولاني‌ترين جنگ امريكا با انتخاب‌هاي دشواري روبه‌رو مي‌شود.

به نظر مي‌رسد باراك اوباما، به عنوان رييس‌جمهور امريكا، آخرين تصميم‌ خود درباره افغانستان را گرفته است. 10 هزار سرباز امريكايي تا پايان ۲۰۱۶، زماني‌كه اين نيروها سريعا به حدود ۵۵۰۰ نفر كاهش يابد، در افغانستان خواهند ماند. زماني كه رييس‌جمهور بعدي به كاخ سفيد رفت، تنها نيروهاي امريكايي در پايگاه‌هاي نسبتا كوچك در پايگاه هوايي بگرام، جلال‌آباد و قندهار حضور خواهند داشت.

اين در حالي است كه امسال، سال خوبي براي افغانستان نبود. سقوط قندوز تقريبا حتمي شده؛ اما شايد حتي بسياري از كساني كه اخبار را دنبال مي‌كنند، صداي طبل سقوط مناطق در سرتاسر كشور را نشنيده‌اند. در هلمند، در گوشه دورافتاده‌اي از جنوب غرب كشور، به نظر مي‌رسد طالبان به شهر لشكرگاه، مركز اين ولايت، نزديك مي‌شوند. در شرق، در ولايت ننگرهار كه يك حلقه كليدي در مسير كلان قاچاق مواد مخدر است، داعش و طالبان جنگ‌هاي شديد دارند و شاهراه ميان پايتخت و قندهار، دومين شهر بزرگ افغانستان، به‌طور موثر مسدود شده است. در اين زمينه، كاهش برنامه‌ريزي شده نظاميان امريكايي به دوستان و دشمنان، به‌طور يكسان، سيگنال نااميدكننده‌اي مي‌فرستد. اما هنوز نيروهاي امريكايي از سال ۲۰۰۱ در افغانستان حضور دارند. اگر ۱۴ سال سبب تغييري نشده است، چرا بايد يك، پنج يا 10 سال ديگر موجب تغيير شود؟ رييس‌جمهور بعدي مي‌تواند با كاهش نيروها و با هزينه سالانه نزديك به ۱۵ ميليارد دلار، از جمله چهار تا پنج ميليارد دلار كمك به ارتش افغانستان، ادامه بدهد. چنين اقدامي، به نظاميان امريكايي اجازه مي‌دهد كاري بيش از حضور در كابل انجام بدهند، به پايگاه آموزشي افغان‌ها كمك كنند، نيروهاي ويژه بمانند و شايد به چند واحد مشاوره بدهند، هرچند به تمام واحدها مشاوره نخواهند داد. با اين ميزان نيروها، طالبان احتمالا همچنان مي‌تواند به تحركات خود در حاشيه كشور ادامه دهد.

رييس‌جمهور بعدي همچنين مي‌تواند برنامه اصلي رييس‌جمهور اوباما را دنبال كند و تعداد نيروها را به ۱۰۰۰ سرباز در داخل و اطراف سفارت امريكا در كابل كاهش بدهد كه به‌جز مشاوره دادن در سطح بالا كار اندكي از پيش خواهد برد. اين كار احتمالا شش تا هشت ميليارد دلار در سال هزينه دربرخواهد داشت. اما در اين سطح، بعيد است كه به‌جز كابل جاي ديگري از نفوذ طالبان در امان باشد و بخش عمده‌اي از حومه‌هاي كشور از كنترل كابل خارج خواهد شد.

يا رييس‌جمهوري بعدي مي‌تواند بر تعداد نظاميان در افغانستان بيفزايد كه در نتيجه احتمالا طالبان عقب‌زده خواهند شد و حكومت افغانستان سطح فعلي كنترل ضعيفش را حفظ خواهد كرد. چندين صاحب‌نظر خواهان اعزام نيرو در اين مقياس شده‌اند، شبيه نيروهايي كه پس از پايان جنگ كوريا در كره جنوبي مانده‌اند. در كره جنوبي نيروهاي امريكايي‌اي كه ماندند در تغيير يك اقتصاد ضعيف كشاورزي به يكي از غني‌ترين اقتصادهاي جهان كمك كرد و احتمالا چنين چيزي مي‌تواند در افغانستان اتفاق بيفتد.

متاسفانه اين مقايسه چند تناقض بزرگ دارد. اول اينكه در مورد كره جنوبي، ارتش امريكا در برابر تهديد خارجي كره شمالي عملكرد كاملا دفاعي داشت. در مقابل، هدف اعزام نيروهاي جديد در افغانستان تغيير وضع امنيتي فعلي خواهد بود و اين يك تعهد بسيار بلندپروازانه‌تر است. افغانستان در يك حالت جنگ داخلي است كه در آن ايالات متحده يك جناح عميقا ناقص – هرچند قابل ترجيح – را كمك مي‌كند. دستيابي به راه‌حل مسالمت‌آميز همچنان بعيد است و در عين حال، تلفات امريكاييان اجتناب‌ناپذير. شايد اينكه افغانستان نيز مزيت جغرافيايي كره جنوبي را ندارد هم به همين اندازه اهميت دارد. كره جنوبي يك شبه جزيره است كه چندين بندر بزرگ دارد كه اجازه مي‌دهد محصولاتش را – چه كشاورزي، توليدي يا تكنولوژي سطح بالا – با سهولت زياد به بازارهاي جهاني صادر كند. برعكس، افغانستان يك كشور محدود به خشكي و كوهستاني است و ترياك تنها محصول آن است كه ارزش كافي براي توجيه هزينه‌هاي حمل و نقل زميني و عبور از مرزهاي بين‌المللي براي رسيدن به يك بندر دريايي دارد. سرانجام اينكه در اكثر نقاط افغانستان در برابر پيشرفت‌هاي مورد نياز در زمينه آموزش و پرورش، حقوق زنان و حاكميت قانون ايستادگي صورت گرفته و ممانعت مي‌شود كه بايد به چيزي تغييرشكل بيابند كه يك كشور مدرن را تشكيل مي‌دهد. رييس‌جمهور بعدي مجبور خواهد شد از نيروهاي امريكايي در افغانستان يك ارزيابي منطقي انجام بدهد. اينكه آيا او، با درك هرج و مرج متعاقب، تعداد نيروهاي محافظ سفارت را كاهش بدهد؟ يا اينكه متعهد به يك حضور درازمدت شود كه هزينه 10سال آن حدود نيم تريليون دلار و تعدادي تلفات امريكايي خواهد بود؟

پس از ۱۴ سال، امريكايي‌هاي زيادي هستند كه در افغانستان يا وابستگي عاطفي دارند يا منافع مالي. افغان‌ها خودشان به همان اندازه براي تقويت اقتصادشان همچنان از حضور امريكايي‌ها استقبال مي‌كنند كه براي هرگونه تضمين امنيت از آنها استقبال مي‌كنند و پنتاگون افزايش نيروها در افغانستان را يك ابزار قدرتمند مخالفت با بحث‌هايي خواهد يافت كه ارتش بايد همچنان از ساختار نيروهايش بكاهد.

اما پرسش‌هاي سخت‌تر هستند. دقيقا، منافع امريكا در افغانستان چيست؟ چرا افغانستان براي تروريست‌ها پناهگاه‌ بالقوه است؟ امريكايي‌ها مي‌توانند از عمل به يك تعهد درازمدت ديگر چه انتظاري داشته باشند؟ آيا بحث‌هاي پنج يا 10 سال از بحث‌هاي امروز متفاوت خواهد بود؟ متاسفانه، رييس‌جمهور بعدي در مورد افغانستان با انتخاب‌هاي خوبي مواجه نخواهد بود. اما انتخابي كه كمترين بدي را داشته باشد، در تعيين لحن سياست خارجي او نقش قوي خواهد داشت.

منبع: اطلاعات روز افغانستان

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون