يك خبر ، سه چهره/ آيا راهكار فرهنگي براي مقابله با كپي غيرمجاز محصولات فرهنگي وجود دارد؟
دنيا عيوضي/ فرقي نميكند كتاب باشد يا فيلم يا يك آهنگ. به محض اينكه يكنفر آن را پيدا ميكند و در دسترس مردم قرار ميدهد، در اينترنت دانلود ميشود يا از دستفروشهاي كنار خيابان خريداري. حتي گاهي راحتترين راه دسترسي همين غيرمجازهاست، همين كه بدون رعايت حق مولف اثري فرهنگي به دسترس مردم ميرسد و اينهمه سال تلاش و برنامهريزي و مبارزه هم فايدهاي نداشته. براي بعضي از اين خريداريها و دانلودها مميزي و مجوز انتشار بهانه است، اما براي بقيه هيچ بهانهاي وجود ندارد و ضربه به فرهنگ و هنر محكم و سرسخت ميخورد. اصل مهم اين است كه مردم بايد بخواهند تا موسيقي، كتاب و فيلم را دانلود نكنند، نبينند، نخوانند و نخرند. اما اينكه اين فرهنگ چطور بايد همهگير شود و چطور بايد مردم را راضي كرد، دقيقا سوالي است كه از سه تهيهكننده فرهنگي، يك ناشر، يك تهيهكننده سينما و يك تهيهكننده موسيقي پرسيديم.
همكاري مشترك نهادها براي فرهنگسازي
علي سرتيپي ٭
تجربه ثابت كرده فرهنگسازي در هر زمينهاي موثر بوده. براي مبارزه با قاچاق محصولات فرهنگي هم فرهنگسازي تاثير خوبي خواهد داشت و به حل اين معضل فرهنگي كمك ميكند، اما براي آغاز فرهنگسازي هم بايد عزمي جدي و راسخ داشت و گروههاي مختلف اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي دست به دست هم دهند تا براي مبارزه با قاچاق محصولات فرهنگي قدرتمند جلو روند. مشكل از همينجا شروع ميشود كه رويكرد مشتركي در سازمانها ونهادهاي مربوطه وجود ندارد و نميتوانند دست به يك اقدام مشترك و با برنامه بزنند. قطعا فرهنگسازي در اينزمينه نيازمند سازماندهي است و اين سازماندهي حمايت جدي ميطلبد. برنامههاي آموزشي كه براي ترويج فرهنگ رعايت حق كپيرايت در كشورهاي خارجي ساخته ميشود و در رسانههاي خصوصي و رسمي منتشر ميشود، همگي با رويكرد مشترك ساخته ميشوند و از پشتيباني هم برخوردارند. مسوولان فرهنگي در ايران آسيبهاي مالي كه قاچاق وكپي به بخشهاي مختلف هنر و ادبيات وارد كرده را جدي نميگيرند. هر چند وقت يكبار بحثهايي در اين زمينه انجام ميدهند و جلساتي با هدف مبارزه با قاچاق محصولات فرهنگي ترتيب ميدهند، اما پس از مدتي اين جلسات و بحثها به دست فراموشي سپرده ميشود، چون هدف و رويكرد مديران فرهنگي بر يك پايه حركت نميكند. فرهنگسازي در اين حوزه آداب خودش را دارد، اول بايد از آسيببشناسي شروع كرد و بعد به مبارزه پرداخت. همين است كه پيمودن اين مسير نياز به پشتيباني و حمايت نهادهاي مختلف اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي دارد. اين نهادها و سازمانها اگر با هم به يك رويكرد مشترك برسند، ميتوانند براي مبارزه با قاچاق محصولات فرهنگي هم فرهنگسازي سازماندهي شدهاي انجام دهند و هم مقررات مناسبي را وضع كنند. اما اگر اينكارها را فقط بهدوش بخش فرهنگ بگذارند، مديران فرهنگي نميتوانند بهتنهايي كاري از پيش ببرند. همانطور كه تاكنون ديدهايم باوجود حرفها و جلساتزيادي كه انجام شده همچنان اين مشكل در بخش فرهنگي بهقوت خود باقي است و آسيبهاي مالي سنگيني به حوزههاي مختلف سينما و كتاب و موسيقي وارد كرده است. ٭تهيهكننده سينما
چارهانديشي براي رعايت كپيرايت
بابك چمنآرا٭
كپيرايت در ايران رعايت نميشود. اين واقعيت تلخي است كه در بخشهاي مختلف فرهنگي از سينما تا موسيقي و كتاب با آن روبهرو هستيم، وقتي اين واقعيت را پذيرفتيم ميتوانيم براي مقابله با آن چارهانديشي كنيم. چاره اول اينكار از فرهنگسازي آغاز ميشود. فرهنگسازي در هر زمينهاي اثرگذار است؛ از بستن كمربند ايمني اتومبيل گرفته تا طرز استفاده از شبكههاي اجتماعي در يك جامعه آرماني. اما فرهنگسازي در زمينه رعايت حق كپيرايت، اولويتهاي خود را دارد. جامعه ايران جامعهاي مذهبي است و مردم بر اساس اعتقادات مذهبي روزگار ميگذرانند. همين است كه ميتوان زشتي عدم رعايت كپي رايت را با اعتقادات مذهبي به مردم يادآور شد. مردم بايد بدانند كپي و دانلود يك اثر هنري با سرقت و دزدي تفاوتي ندارد و گناهي كه بهپاي شخص براي اينكار نوشته ميشود، مساوي با دزدي و استفاده از مال غير است. با اينروش به مردم اعلام كنيم كه عدم رعايت كپيرايت تا چه حد كار اشتباهياست و ايمان آنها را نشانه ميگيرد. همچنين از طريق آموزش و پرورش بهراحتي ميتوان براي مقابله با عدم رعايت حق كپيرايت در ايران فرهنگسازي كرد. مثلا با يك داستان و حكايت زيبا كه در ذهن بچههاي دبستان ميماند ميتوان پرهيز از اينكار اشتباه را به آنها آموزش داد و آنها را با تبعات دزديهاي ادبي و هنري آشنا كرد. رسانهها هم نقش موثري در فرهنگسازي دارند، بايد مردم را از طريق رسانهها با اين تخلفات آشنا كرد و از آنها كمك گرفت كه جامعهاي ساخت كه حق مولف و حقوق هنرمند در آن پايمال نميشود.
٭ مدير موسسه موسيقي بتهون
تنزل فرهنگي با عدم رعايت حق كپيرايت
مهدي سجودي٭
عدم رعايت حق كپي رايت جامعه ايران را با وجود قدمت فرهنگياش به جامعهاي تنزل داده كه مردمش اهل سرقت ادبي- هنري شدهاند. از جايي به بعد راه و رسم كپي و دانلود محصولات فرهنگي در ايران باب شد و فرهنگ ما را نشانه گرفت. حالا اگر با آن برخورد جدي نكنيم همينطور ادامه پيدا ميكند و ميراثي ميشود براي نسلهاي بعد. در حالي كه همه جاي دنيا قبل از شيوع اين رفتار قوانين محكمي را وضع كردند. قوانيني كه وجود آن از حق مولف دفاع ميكند و نميگذارد حقوق هنرمندان و توليدكنندگان آثار ادبي- فرهنگي پايمال شود. معلوم است وقتي فرصت سرقت محصولات فرهنگي در جامعه فراهم باشد، همه بهسمت آن حركت ميكنند چون فكر نميكنندانجام اين كار، اشتباه است. مثلا وقتي حتي دو روز از انتشار يك آلبوم موسيقي به بازار نگذشته، نسخه كپي آن وارد اينترنت ميشود و در دسترس مردم قرار ميگيرد، مصرفكنندگان هم در اين بحران اقتصادي كشور به جاي خريد نسخه اصل، كپي آن را رايگان تهيه و استفاده ميكنند. در حالي كه در كشورهاي خارجي مقررات جلوي بروز اين قبيل اتفاقات را گرفته و نميگذارد فرهنگ مردم با عادت به سرقت ادبي آلوده شود. قطعا اگر در آن كشورها هم قانون و مقررات محكمي وجود نداشته باشد، مردم وسوسه ميشوند كه به سمت كپي و دانلود بروند. البته فرهنگسازي هم نقش موثري در اين زمينه دارد، مردم بايد آموزش ببينند كه به حقوق توليدكننده اثر فرهنگي احترام بگذارند، احترامي كه باعث رونق بازار بحرانزده ادب و هنر در ايران ميشود. همه بايد بدانيم كسي كه يك اثر فرهنگي را توليد ميكند چه در ايران باشد چه در خارج كشور حقوقش محترم است. تا بهحال در ايران قوانين مدوني براي جلوگيري از اين معضل فرهنگي به وجود نيامده در حالي كه اين مقررات فوايد بلندمدت و كوتاهمدت زيادي دارد و فضاي بسته نشر را نجات ميدهد. ٭مدير انتشارات مهر انديش