نمايشهاي گل درشت
حسين نورانينژاد/ زندگي آدمها پر از نمايشهاي خودآگاه و ناخودآگاهي است كه چگونه بودنشان را به خود و ديگران نشان دهد. اما نمايش خوب داريم تا نمايش بد. گاهي برخي نمايشها كه ناشي از عواملي همچون غيراصيل بودن و دروني نبودن صفت يا رفتاري است كه قصد برجسته كردن آن را داريم، خيلي گل درشت و نچسب ميشود. مثلا كساني كه ميخواهند يك تغييري در خود را به ديگران نمايش دهند گاهي چنان افراط ميكنند كه تبديل به كاريكاتور ميشوند، مانند شخصيت عينالله باقرزاده در فيلمهاي صمد كه با اطواري گل درشت اداي چيزي كه نبود را درميآورد و در نتيجه خندهدار ميشد. هركسي يك باقرزاده درون دارد، چون هركسي زمينهيي از نمايشگري را براي اطرافيانش دارد. جايي كه اين نمايش افراطي و گل درشت ميشود، ميشويم همان باقرزاده يا همان كلاغ معروف كه خواست مانند كبك راه برود. اين موضوع ميتواند زمينههاي متعدد رواني و خانوادگي داشته باشد. همين طور شرايط گذار اجتماعي و نيز ناپايداريهاي اقتصادي كه زمينه جابهجايي طبقاتي دفعتي در شهروندان را فراهم كرده به علاوه برخي تزلزلهاي اعتقادي كه زمينه زيادي براي تغيير سبكهاي زندگي پديد ميآورد. حالا برخي بلدند تا اين تغيير را به آرامي و طبيعي نشان دهند، جوري كه توي ذوق نزند و برخي عجله دارند تا اين تغيير را هم براي خودشان و هم ديگران به نمايش درآورند. نتيجهاش ميشود برخي تصاوير كاريكاتوري كه از برخي نابلدهاي نمايش ميبينيم. اين مساله تنها آسيبش خندهدار شدن فرد نيست. گاهي آسيبهاي اين مساله فراتر از اين ميشود. مثلا كساني كه يك شبه پولدار شدهاند و تصور ميكنند كه فرهنگ پولداري، چارچوب ندارد، يا اعتقاداتشان تغيير كرده و ميل بيشتري به مظاهر مدرنيته پيدا كردهاند اما به خاطر فهم ناقصشان از اين پديده، تصور ميكنند كه مدرنتيه، عرف و بند و بست ندارد. يكباره چنان در سبك و سياق جديدشان افراط ميكنند كه كساني كه عمري است در آن فضا بودهاند، به گرد پايشان هم نميرسند. اين ريا كه برخلاف گذشته، نه ريا به ارزشهاي سنتي كه ريا به تجدد است آسيبهاي مهم اجتماعي و اخلاقي را ميتواند به همراه داشته باشد كه جاي بسط آن در اين يادداشت كوتاه نيست. معضلي كه از فرط ازدياد آن، افراد بسياري ميتوانند نمونهيي از آن را در زندگي خود يا ديگران بيابند. خواهي نخواهي در اين صحنه نمايش، تماشاچياني از جنس نخبگان و مصلحان هم هستند كه از يافتن و تماشاي باقرزادهها غافل نيستند. موضوعي كه اين روزها يكي از سوژههاي اصلي بحث در محافل خصوصي آنها شده اما كمتر در عرصه عمومي فرصت و جرات بسط و بررسي آن پيش آمده است.