• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3459 -
  • ۱۳۹۴ شنبه ۱۷ بهمن

شهروند دغدغه‌مند

سيد علي موسوي‌مقدم٭


شرايط زندگي اجتماعي بشر به گونه‌اي شده است كه اداره جوامع در مقياس محلي، شهري، كشوري و حتي بين‌المللي بدون مشاركت مردم ديگر امكانپذير نيست. اين اتفاق فاصله‌اي معنادار ميان مفهوم دولت در ادبيات كلاسيك علم سياست و فلسفه سياسي با آنچه اين روزها درمقابل ديدگان مردم قرار دارد ايجاد كرده است. مفهوم دولت را مي‌توان مجموعه نهادهايي براي ايجاد هماهنگي ميان اجزاي گوناگون و ضروري جامعه به وجود آمده، تعريف كرد. اما ورود به اين بحث مسير اين ياداشت را به سمتي خواهد برد كه بحث در رابطه با آن در اين مقال نمي‌گنجد. در واقع زندگي سيال‌تر از آن است كه منتظر ما بماند تا غرق در تعاريف و تعابير آن شويم اما بي‌خيال نيز نمي‌توان بود.
بي خيالي نقطه مقابل دغدغه داشتن است و دغدغه، موضوعي ذهني است كه مي‌تواند باعث بروز رفتار و عملي از سوي فرد در مقياس انفرادي و اجتماعي شود. اين روزها موضوعات و معضلات زندگي انسان به گونه‌اي شده است كه ديگر نمي‌توان تصور زندگي فردي در تنهايي صرف را داشت. گويي شرايط به گونه‌اي شده است كه درهم‌تنيدگي در اجزاي جامعه هر فردي را ملزم به حضوري بيشتر در گروه و جامعه مي‌كند. حال كه انسان به زندگي در مقياس شهر خو كرده است ديگر چاره‌اي جز حضور در آن ندارد و تنها راه حضور موثر در اين مقياس داشتن دغدغه‌هاي زيست شهري براي هر شهروند است. اينكه هر روزه با موضوعاتي مانند زنان، محيط زيست، تفكيك زباله، فرهنگ حمل و نقل، اشتغال، آموزش، بهداشت، اعتياد، انتخابات، فساد اقتصادي، كم‌آبي و صدها موضوع ريز و درشت ديگر مواجه‌ايم و بايد حداقل در مقياس شهر خود به آن توجه كنيم ما را به اين سمت سوق خواهد داد كه بايد مفهومي به نام «شهروند دغدغه‌مند» را درك كنيم.
اينكه «شهروند دغدغه‌مند» چه ويژگي‌هايي دارد موضوعي پهن دامنه است، اما يقينا مقدماتي‌ترين ديدگاه در خصوص اين گونه شهروندي مربوط به فكر و تامل در رابطه با موضوعات و معضلات خواهد بود. اين روزها به لطف دسترسي به داده‌هاي مختلف از طريق روزنامه‌ها، مجلات، راديو و تلويزيون و شبكه‌هاي مجازي مي‌توان داده‌هاي بي‌شماري را در رابطه با هركدام از اين موضوعات به دست آورد و پيرامونش فكر و تامل كرد. هرچند دستيابي به داده‌هاي درست در اين انبوهه اطلاعات نيز خود قابل بحث است. با اين حال تنها دانستن و دانايي در اين خصوص كفايت نمي‌كند.
به عنوان مثال به اين نكته توجه كنيد كه ميان شنيدن و گوش دادن چه تفاوتي وجود دارد ؟ تفاوت آنها در ميزان توجه فرد به صداست، در حقيقت زماني كه با توجه مي‌شنويم در واقع گوش مي‌دهيم و وقتي بدون توجه اين كار را انجام مي‌دهيم تنها مي‌شنويم. اثرات اين توجه در شنيدن نيز كاملا متفاوت خواهد بود. حال در رابطه با موضوع اين يادداشت هم بايد به اين نكته اشاره كرد كه ميان دانستن بدون توجه و دانستن با توجه تفاوت وجود دارد و در واقع دانستن با توجه است كه «شهروند دغدغه‌مند» را مي‌سازد. در حقيقت زماني مي‌توان به يك پديده ذهني عنوان دغدغه را اطلاق كرد كه ذهن فرد در پيرامون آن موضوع به فكر و تامل خاص و ويژه بپردازد. بدين معنا كه ذهن در كنار دانستن و سعي كردن براي دستيابي به تمام وجوه موضوع به دنبال راه‌حل‌هاي احتمالي آن نيز باشد.
اما با اين حال هنوز به شهروندي كه اين مسير ذهني را پيموده است نيز نمي‌توان عنوان شهروند دغدغه‌مند را اطلاق كرد. زيرا رابطه شهروندي در يك جامعه معطوف به نظارت‌گري، مطالبه‌گري و مشاركت‌گري توامان است. بنابراين نياز است تا شهروندان در مسير دغدغه‌هاي خويش مشاركت‌گر ( Partnership) بوده و به عنوان شهروندي فعال در هر كدام از موضوعات و معضلات شهر خود فعال و پويا عمل كنند. بدين‌ترتيب ديگر نمي‌توان به افرادي كه در خود و براي خود زندگي مي‌كنند اطلاق لفظ شهروند را نمود اين به معني آن است كه هر فرد در مقياس شهر هم داراي تكليف است و هم داراي حق. يقينا پديده «شهروند دغدغه‌مند» با بي‌خيالي و عبور سرسري از كنار موضوعات شكل نخواهد گرفت و از سوي ديگر معضلات بدون دغدغه‌مندي شهروندان حل نخواهد شد.
در اين اينجا به اين پرسش برخورد مي‌كنيم كه وظيفه دولت (به معني سازمان و ساختار اداري) چيست ؟ نقش دولت‌ها در اين موضوع ايجاد دغدغه در ذهن شهروندان است، بدين معنا كه ايجاد حساسيت در بين شهروندان در رابطه با معضلات و موضوعات كنند و برنامه و راه‌حل‌هايي براي آن به دست آورند تا از طريق مشاركت مشترك شهروندان و مسوولان حل موضوعات و معضلات امكان‌پذير شود. رابطه حقوق و تكليف كه رابطه‌اي دوسويه ميان شهروندان و مسوولان است نيز به همين نكته اشاره دارد. وجود انبوهي از تبليغات كه در رسانه‌هاي مختلف مطرح مي‌شوند دقيقا به همين نكته اشاره دارند و همواره سعي مي‌كنند افراد جامعه را در قبال بسياري از پديده‌ها كه در حال تبديل شدن به معضلاتند، تحريك كرده و ايجاد دغدغه در آنان كنند.
مي توان بي‌خيال بود و بي‌دغدغه‌اي ذهني يا عملي زندگي كرد يا مي‌توان موضوعات را در وظايف تولي‌گري صرف دولتي تحليل كرد و از كنار موضوعات ريز و درشت كه هر روز زندگي و زيست شهري را سخت‌تر مي‌كند به آساني عبور كرد؛ اما واقعيت آن است كه مشكلات، روز به روز بيشتر شده و روي يكديگر تلمبار مي‌شوند و روزي فرا خواهد رسيد كه حل هر كدام از همان موضوعات دم‌دستي ديگر امكان‌پذير نخواهد بود. يادمان باشد كه زندگي در هر شهري حتي با پيشرفته‌ترين امكانات زيربنايي و روبنايي بدون وجود شهروندان دغدغه‌مند بسيار سخت است. حال بايد از خود پرسيد آيا شهروند دغدغه‌مند هستيم.
٭دكتراي جامعه‌شناسي سياسي

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون