به بهانه ديوارهايي كه به مهرباني و گل در شهر آذين ميشوند
روح زنانه زمين بيدار شده
محمد هادي كريمي٭
ميگويند با ورود به هزاره جديد روح زنانه زمين بيدار شده. اما اين ذوقيات به تنهايي نميتواند بگويد چرا جنگافروزان و جنگ سالاران و توليدكنندگان و فروشندگان و دلالان سلاح و مهمات جنگي هم، اين روزها سبيلها را ميتراشند و خود را بيشتر «مرد- كودك»هايي نشان ميدهند كه گويي شبها بايد براي عروسك خرس كوچولوي «تيدي»شان قصه بگويند و بعد بخوابند. يكي روي كف اتاق كار در كاخ سفيد دراز ميكشد و كودكي را بالاي دست ميگيرد، ديگري سلفي با گربه كوچولوي دوستداشتنياش را در صفحه شخصياش ميگذارد و آن يكي وقتي از خاطرات دوران جنگش در ميان جمعي ديپلمات بلند پايه صحبت ميكند، اشك ميريزد و چون كودكي از غم چهره درهم ميكشد. مردان سياست و جنگسالاران همگي يك پا مردان «جنسيت بزرگشهري» دنياي پستمدرن شدهاند؛ لقبي كه اول بار به مردان هنرمند ساكن شهرهاي بزرگ و پرجمعيت كه سعي ميكردند با رفتارهاي كودكانه، خشونتِ الگو شده مردانه را از ظاهر و حركاتشان بزدايند اطلاق شد.
اما اين تظاهر به صلح و نوعدوستي و نگراني از حال و روز مام زمين، كهن مادر نوع بشر و فعاليت براي برقراري صلح، حفظ محيط زيست و مهربان بودن با حيوانات حتي وحُوش، چه بازگشت انسان به فطرت پاك خويش باشد چه بيدار شدن آن روح زنانه در زمين و زمان، چه به عرصه آمدن نسلي كه چون جريان مايع در ظروف مرتبطه در هر جاي جهان كه باشند، به مدد ابزارهاي مدرن ارتباطي در يك سطح از خواستههاي مشترك انساني ميايستند، اصلا چرايي اين قضيه هرچه باشد، بايد به فال نيك گرفت. اينكه چون كودكان ميبخشيم و كينه به دل نميگيريم پيشامد ارجمندي است، اينكه چون كودكان هرآنچه حتي اگر به آن نياز هم داريم به سادگي بر ديواري ميآويزيم تا ديگري از آن بهرهمند شود، اتفاق ساده و خُردي نيست. اينكه از درپوش نوشابه گلداني ميسازيم كه گلي را به دوستي هرچند ناديده هديه كنيم و ترس از آن نداريم كه جاهلان در هر رخت و پوشش، اسباب مضحكهمان سازند، حادثه كوچكي نيست كه از ابعاد فرخنده آن به سادگي گذشت. اينكه مشاهير و معنونان و سرشناسان جامعه چون كودكي، زلال، از آن ژستهاي هميشگي فارغ از جنسيت، شغل و مقام، دارايي و منصب و شهرت و معروفيت، سعي ميكنند خود را با كاري نمود دهند كه از دست هر فرد ديگري هم ميتواند برآيد، اتفاق ويژهي اين هزاره است، اينكه شادي آن فرد معروف و سرشناس، شاد ساختن همنوع خويش معرفي شود آن هم با ابزار و وسايلي كه در دسترس همگان ديگر هم هست، ميتواند آن كودكي مستمر شاديساز را براي ترميم همه گزندها و گذر از همه رنجهاي بشري فراهم آورد و اين پديده، ناديده گرفتني نيست. روح زنانه زمين ميگويند بيدار شده، شايد، و اين همه علت اين بيداري از خواب گران چندهزارساله نميتواند باشد.
٭پزشك و فيلمساز اجتماعي